#ڪلام_شهید
« خداونـدا ...
تو خود میدانی ڪہ
بهتریـن لحظـه زندگـیام
زمانی خواهد بود کہ خونِ بدنم
به محاسنم خضاب گردد و جانم را
در راه اعتـلای دین تـو تقدیـم ڪنم »
خوشا به حالت شهیـد
چه زود حاجـت روا شـدی
برای ما جاماندگان هم دعایی کن ...
#شهید_حسن_عشوری
#سربازگمنام_امام_زمان_عج
#شهادت_۲۴خرداد۹٦_چابهار
#اولین_سالروز_شهادت
@mahdi59hoseini
🌷حسن ۱۰ سال داشت که بسیجی شد. من از ایشان بزرگتر بودم اما به من مشاوره میداد. وقتی دنبال کار یادواره شهدا و هیئت میرفت و از درسش عقب میافتاد با خودش برنامهریزی میکرد که آن دو ساعت را با شب بیداری و هر طوری که شده جبران کند. وقتی میگفتم خب درست مهمتر است و این فعالیتها را کم کن میگفت:
ماها باید در صحنه باشیم. ما باید در ادارات و دانشگاها فعال باشیم که در نبود و فقدان ما بچههای غیرارزشی روی کار میآیند و این خوب نیست.
👌حسن از همان سنین کم عاشق ولایت بود. خوب یاد دارم ۱۲ سال داشت که رهبری به رشت آمده بودند. حسن از رودسر تا رشت پیاده رفت. گفتم نمیتوانی بروی گفت من نمیتوانم؟! من یکی دیگر را میگذارم روی کولم و میبرم.
✨آنقدر که عاشق ولایت بود. اطاعت از ولایت فقیه سرلوحه همه کارهایش بود و خیلی وقتها به زبان میآورد و میگفت اگر میخواهید واقعاً کشور ما #زمینه_ساز_ظهور آقا بشود باید اطاعت از ولی فقیه را سرلوحه کارهایتان قرار دهید.
#شهید_حسن_عشوری|
به روایت خواهر بزرگوار شهید
#دفاع_پرس📲
🌱 @mahdihoseini_ir | #آقا_مهدی
چون در خانه انباری نداریم لوازم اضافی را در پشتبام خانه نگهداری میکنم. حسن آقا وقتی کودک بود با رفتن به پشتبام و جستجو لای وسایل اگر چیزی از یادگاریهای دوران دفاع مقدس پدرش را پیدا میکرد جوری داد میزد و ذوق میکرد که انگار گنجی پیداکرده. عشق این را داشت که اتاقش را با یک سربند، چفیه یا عکس شهید تزئین کند همین چند سال اخیر به یاد دارم که برای یادواره شهید املاکی رفته بود وقتی برگشت دیدم عکس شهید را با خود آورده تا به دیوار اتاقش بچسباند چون تازه خانه را نقاشی کرده بودیم مانع شدم مبادا چسب رنگ دیوار را بکند. وقتی برای نماز صبح بیدار شد سرحال ندیدمش فکر کردم کسالتی دارد از حالش جویا شدم گفت حضرت آقا دیشب به خوابم آمده و مرا به خاطر نچسباندن عکس شهید بر دیوار اتاقش مورد بازخواست قرار داده. دیدم از این مسئله خیلی ناراحت است که گفتم "هر کاری دوست داری بکن دیگه مانع نمیشوم." پسرم در شهدا چیزی میدید که من نمیدیدم.
#شهید_حسن_عشوری|
روایت مادر شهید🌷
@mahdihoseini_ir
خواهرش میگفت موقع سحر به هم دیگه پیامک میدادیم که یهو گفت آبجی برام دعا کن حاجت روا بشم؛ منم از ته قلبم براش دعا کردم، یک روز بعدش داشتم خبرها رو میخوندم که دیدم عکسش رو گذاشتن و زیرش نوشتن شهید شد.
میگفت تا اون روز نمیدونستم داداشم سرباز گمنام امام زمانه.
#شهید_حسن_عشوری
#وزارت_اطلاعات
@mahdihoseini_ir🌹🕊