آقا مهدی
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_هجدهم 😔و صدای عباس بهقدری بلند بود که حیدر شنید و ساکت شد. احساس میکردم
🏴
آن لحظات آخر را اباعبدالله دارد طی میکند. آنجا که حضرت افتاده بودند، چون زمین پایینی بود آن را «گودال قتلگاه» نامیدهاند؛ نقطهای بود که وقتی حضرت اندکی از آن دور میشدند [اهل بیت] ایشان را نمیدیدند و از حالشان آگاه نبودند.
😭😭😭
لحظات آخر است. آنچنان زخمهای زیاد، رفتن خون و تشنگی بر حضرت غلبه کرده است که دیگر قدرت بپاخاستن ندارد. آسمان در نظرش تاریک و تیره است.
دشمن میخواهد به خیام حرمش بریزد، جرأت نمیکند، میگوید نکند حسین حیله جنگی به کار برده، چون میدانستند که اگر نیرو در بدن او باشد احدی نمیتواند در مقابل او مقاومت کند. یک کسی میخواهد برود سر مقدسش را از بدنش جدا کند، جرأت نمیکند نزدیک بشود. نقشه چنین کشیدند که گفتند حسین مردی است غیور، غیرة الله است، محال است که جان در بدنش باشد و بتواند تحمل کند که در زندگی او به خیام حرمش ریخته اند. آزمایش زنده بودن یا نبودن حسین این بود که ناگاه لشکر به طرف خیام حرم اباعبدالله هجوم آورد.
حضرت احساس کرد. با زحمت روی کندههای زانو بپا ایستاد، ظاهراً با تکیه دادن به شمشیر خودش. فریاد مردانهاش در آن وادی بلند شد (آنجا هم دم از غیرت و حرّیت میزند) : وَیلَکمْ یا شیعَةَ آلِ ابی سُفْیانَ! انَا اقاتِلُکمْ وَ انْتُمْ تُقاتِلونَنی وَ النِّساءُ لَیسَ عَلَیهِنَّ جُناحٌ
😒ای خودفروختگان به آل ابی سفیان! با من میجنگید و من با شما میجنگم، زن و بچه چه تقصیری دارند؟!
کونوا احْراراً فی دُنْیاکمْ اگر خدا را نمیشناسید، اگر به معاد ایمان ندارید، آن شرفی که یک انسان باید داشته باشد کجا رفت؟! حرّیت و آزادیتان کجا رفت؟!
😭😭😭😭
#استاد_شهید_مرتضی_مطهری
#محرم
#امام_حسین(ع)🏴
بعد از اینش صحنه ها و پرده ها اشک است و خون
دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین
ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمه ای
گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین...
#امام_صادق(علیهالسلام):
لا یَنْبَغی لِلْمَراَةِ اَنْ تُجَمِّرَ ثَوْبَها اِذا خَرَجَتْ مِنْ بَیْتِها
شایسته نیست که زن مسلمان، آنگاه که از خانه خویش بیرون میرود، لباس خود را وسیله جلب توجّه دیگران نماید.
📚کافی: ج ۵، ص ۵۱۹، ح ۳
#حجاب🌱
@mahdihoseini_ir
♦️ احترام عالم بزرگ به مقام زن در خانه
🔹 مرحوم آیت الله حائری شیرازی: مرد باید سختیهای کار همسر در خانه را ببیند. باید خودش را جای زن بگذارد. علی ع میفرماید: فَإنَّ الْمَرْأَةَ رَیحَانَةٌ، لَیسَتْ بِقَهْرَمَانَة، زن که خدمتکار نیست زن گل است. مرد وقتی در خانه کار بکند، مثل جهاد است. اگر کمک زنش ظرف بشوید، خیاطی بکند بچه داری بکند، جارو بکند، تمام اینها عمل به وظائف شرعی است. زن هم که در خانه کار میکند، ثواب بزرگی به او میدهند. نمیگویند وظیفه است.
@mahdihoseini_ir
این یکی دو روز که به علت گرمای بی سابقه، و صرفه جویی در مصرف برق تعطیل اعلام شد
جماعت طرفدار پهلوی شروع کردن به طعنه زدن به جمهوری اسلامی که نمی تونه برق تولید کنه و مجبور به تعطیلی شده!
حالا بیاین دور هم چند تا روزنامه از زمان شاه ببینیم....
@mahdihoseini_ir
📢 برخلاف تلاش دشمن محرم امسال پرشور و پرفایده بود
✏️ رهبر انقلاب: امسال #محرم پرشوری بود به برکت توجهات حضرت بقیةاللّه (ارواحنافداه) دشمنها سعی کردند، سعی کردند! تلاش کردند که محرم را بیرونق کنند، درست نقطهی مقابل آنکه آنها میخواستند اتفاق افتاد. دههی عاشورای امسال از دهههای عاشورای سالهای قبل پرشورتر، پرحرکتتر، پررونقتر و پرفایدهتر بود. کار خدا این جوری است. کاری که برای خدا انجام بگیرد و در خطّ اهداف الهی باشد خدای متعال به آن کمک میکند.
✏️ بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار کارکنان و خانوادههای ناوگروه ۸۶ ارتش جمهوری اسلامی ایران.
۱۴۰۲/۰۵/۱۵
🖼 #سخن_نگاشت
@mahdihoseini_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃این دو پسر ناشنوا هستند، پدر میشنود،
برای ایشان با اشاره توضیح میده پسر بچهها گریه میکنند.
🏴 سلام به اون آقایی که روضه هاشو نشنیده براش گریه میکنن
#محرم
#امام_حسین(ع)
@tanzyf
@mahdihoseini_ir
آقا مهدی
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_هجدهم 😔و صدای عباس بهقدری بلند بود که حیدر شنید و ساکت شد. احساس میکردم
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_نوزدهم
📲فرصت همصحبتیمان چندان طولانی نشد که حلیه دنبالم آمد و خبر داد امشب همه برای نماز مغرب و عشاء به مقام #امام_حسن (علیهالسلام) میروند تا شیخ مصطفی سخنرانی کند.
به حیدر که گفتم خواست برایش دو رکعت نماز حاجت بخوانم و همین که قدم به حیاط مقام گذاشتم، با خاطره حیدر، خانه خیالم به هم ریخت.
🍁آخرین بار غروب روزی که عقد کردیم با هم به مقام آمده بودیم و دیدن این گنبد سفید نورانی در آسمان نیلی نزدیک اذان مغرب، بر جراحت جای خالی حیدر نمک میپاشید.
📿نماز مغرب و عشاء در فضای غریبانه و عاشقانه مقام اقامه شد در حالی که میدانستیم #داعش دور تا دور شهر اردو زده و اینک ما تنها در پناه امام حسن (علیهالسلام) هستیم.
همین بود که بعد از نماز عشاء، قرائت دعای فرج با زمزمه گریه مردم یکی شده و به روشنی حس میکردیم صاحبی جز #صاحب_الزمان (روحیفداه) نداریم.
👤شیخ مصطفی با همان عمامهای که به سر داشت، لباس رزم پوشیده بود و بلافاصله شروع به سخنرانی کرد : «ما همیشه خطاب به #امام_حسین (علیهالسلام) میگفتیم ای کاش ما با شما بودیم و از شما #دفاع میکردیم! اما امروز دیگه نیاز نیست این حرف رو بزنیم، چون ما امروز با #اهل_بیت (علیهمالسلام) هستیم و از #حرم شون دفاع میکنیم! ما به اون چیزی که آرزو داشتیم رسیدیم، امروز این مقام و این شهر، حرم اهل بیت (علیهمالسلام) هست و ما باید از اون دفاع کنیم!»
😢گریه جمعیت بهوضوح شنیده میشد و او بر فراز منبر برایمان #عاشقانه میسرود :
«جایی از اینجا به #بهشت نزدیکتر نیست! دفاع از حرم اهل بیت (علیهمالسلام) عین بهشت است! ۱۴۰۰ سال پیش به خیمه امام حسن (علیهالسلام) حمله کردن، دیگه اجازه نمیدیم دوباره به مقام حضرت جسارت بشه! ما با خونمون از این شهر دفاع میکنیم!»
شور و حال #شیعیان حاضر در مقام طوری بود که شیخ مصطفی مدام صدایش را بلندتر میکرد تا در هیاهوی جمعیت به گوش همه برسد :
🚨«داعش با چراغ سبز بعضی سیاسیون و فرماندهها وارد #عراق شد، با خیانت همین خائنین #موصل و #تکریت رو اشغال کرد و دیروز ۱۵۰۰ دانشجوی شیعه رو در پادگان تکریت قتل عام کرد! حدود چهل روستای اطراف #آمرلی رو اشغال کرده و الآن پشت دیوارهای آمرلی رسیده.»
🗞اخبار شیخ مصطفی، باید دلمان را خالی میکرد اما ما در پناه امام مجتبی (علیهالسلام) بودیم که قلبمان قرص بود و او همچنان میگفت :
«یا باید مثل مردم موصل و تکریت و روستاهای اطراف تسلیم بشیم یا سلاح دست بگیریم و مثل #سیدالشهدا (علیهالسلام) مقاومت کنیم! اگه مقاومت کنیم یا پیروز میشیم یا #شهید میشیم! اما اگه تسلیم بشیم، داعش وارد شهر میشه؛ مقدساتمون رو تخریب میکنه، سر مردها رو میبُره و زنها رو به اسارت میبَره! حالا باید بین #مقاومت و #ذلت یکی رو انتخاب کنیم!»
👌و پیش از آنکه کلامش به آخر برسد فریاد #هیهات_من_الذله در فضا پیچید و نه تنها دل من که در و دیوار مقام را به لرزه انداخت. دیگر این اشک شوق #شهادت بود که از چشمه چشمها میجوشید و عهد نانوشتهای که با اشک مردم مُهر میشد تا از شهر و این مقام مقدس تا لحظه شهادت دفاع کنند.
😔شیخ مصطفی هم گریهاش گرفته بود، اما باید صلابتش را حفظ میکرد که بغضش را فروخورد و صدا رساند : «ما اسلحه زیادی نداریم! میدونید که بعد از اشغال عراق، #آمریکاییها دست ما رو از اسلحه خالی کردن! کل سلاحی که الان داریم سه تا خمپاره، چندتا کلاشینکف و چندتا آرپیجی.»
🍃و مردم عزم مقاومت کرده بودند که پیرمردی پاسخ داد : «من تفنگ شکاری دارم، میارم!» و جوانی صدا بلند کرد : «من لودر دارم، میتونم یکی دو روزه دور شهر خاکریز و خندق درست کنم تا داعش نتونه وارد بشه.»
👥مردم با هر وسیلهای اعلام آمادگی میکردند و دل من پیش حیدرم بود که اگر امشب در آمرلی بود فرمانده رشید #مدافعان شهر میشد و حالا دلش پیش من و جسمش دهها کیلومتر دورتر جا مانده بود.
شیخ مصطفی خیالش که از بابت مقاومت مردم راحت شد، لبخندی زد و با آرامش ادامه داد : «تمام راهها بسته شده، دیگه آذوقه به شهر نمیرسه. باید هرچی غذا و دارو داریم جیرهبندی کنیم تا بتونیم در شرایط #محاصره دووم بیاریم.» صحبتهای شیخ مصطفی تمام نشده بود که گوشی در دستم لرزید و پیام جدیدی آمد.
⚠️عدنان بود که با شمارهای دیگر تهدیدم کرده و اینبار نه فقط برای من که #خنجرش را روی حنجره حیدرم گذاشته بود :
«خبر دارم امشب #عروسیات عزا شده! قسم میخورم فردا وارد آمرلی بشیم! یه نفر از مرداتون رو زنده نمیذاریم! همه دخترای آمرلی #غنیمت ما هستن و شک نکن سهم من تویی! قول میدم به زودی سر پسرعموت رو برات بیارم! تو فقط عروس خودمی!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@mahdihoseini_ir🕊🌹