eitaa logo
آقا مهدی
3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
96 فایل
خوشـبـحـال هـر عاشـقـی که اثری از معشوق دارد. شهیدِ حَرَم|شهید مهدی حسینی| کانال رسمی/ بانظارت خانواده شهید ٢٧مرداد١٣٥٩ / ولادت ١٢مهر١٣٩٥ / پرواز مزار:طهران/گلزارشهدا/قطعه٢٦-رديف٩١-شماره٤٤
مشاهده در ایتا
دانلود
یه نوجوان ۱۶ ساله بود از محله های پایین شهر تهران، چون بابا نداشت خیلی بد تربیت شده بود. خودش می گفت : گناهی نشد که من انجام ندم. تا اینکه یه نوار روضه حضرت زهرا سلام الله علیها زیر و رویش کرد. بلند شد اومد جبهه. یه روز به فرمانده مون گفت : من از بچگی حرم امام رضا علیه السلام نرفتم می ترسم شهید بشم و حرم آقا رو نبینم، یک ۴۸ ساعته به من مرخصی بدین برم حرم امام رضا علیه السلام زیارت کنم و برگردم... اجازه گرفت و رفت مشهد، دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه. توی وصیت نامه اش نوشته بود: در راه برگشت از حرم امام رضا علیه السلام، توی ماشین خواب حضرت رو دیدم آقا بهم فرمود: حمید! اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت... یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود، نیمه شبا تا سحر می خوابید داخل قبر گریه می کرد و می گفت : یا امام رضا علیه السلام منتظر وعده ام، آقا جان چشم به راهم نذار... توی وصیتنامه ساعت شهادت، روز شهادت و مکان شهادتش رو هم نوشته بود. شهید که شد، دیدیم حرفاش درست بوده دقیقا توی روز، ساعت و مکانی شهیـد شد که تو وصیت نامه اش نوشته بود... (ع) روایت حاج مهدی سلحشور📝 •┈┈••✾••┈┈• @mahdihoseini_ir
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
(علیه‌السلام): طُوبى لِشيعَتِنَا الْمُتَمَسِّكينَ بِحُبِّنا فى غَيْبَةِ قائِمنا اَلثّابِتينَ عَلى مُوالاتِنا وَ الْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِنا اُولئِكَ مِنّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ وَ قَدْ رَضُوا بِنا اَئِمَّةً وَ رَضينا بِهِمْ شيعَةً وَ طُوبى لَهُمْ، هُمْ وَ اللّه‏ِ مَعَنا فى دَرَجَتِنا يَوْمَ الْقِيامِةِ خوش به حال شيعيان ما كه در زمان غيبت قائم ما به دوستى ما چنگ می‌‏زنند و در دوستى ما و برائت از دشمنان ما استوارند؛ آنها از ما و ما از آنها هستيم. آنها به پيشوائى ما راضى شدند و ما هم به شيعه بودن آنها راضى و خشنوديم و خوشا به حال آنها، به خدا قسـم آنها در روز قيامت با ما و مرتبه ما هستند. 📚 بحارالأنوار: ج ۵۱، ص ۱۵۱ (عج)🍃 •┈┈••✾••┈┈• @mahdihoseini_ir
🍃🌟🌙🍃¤•¤•¤•••--- 🔹قسمت اول🔸 یکی از نمازگزاران مسجد مرا صدا کرد و گفت : برای مراسم یادمان آقا ابراهیم هرکاری داشته باشید ما در خدمتیم. با تعجب گفتم : شما شهید هادی رو می‌شناختید؟ ایشون رو دیده بودید؟ گفت: نه، من تا پارسال که مراسم یادواره برگزار شد چیزی از شهید هادی نمی‌دونستم. اما آقا ابرام حق بزرگی گردن من داره. برای رفتن عجله داشتم، اما نزدیکتر آمدم. باتعجب پرسیدم: چه حقی؟ گفت: در مراسم پارسال جا سوییچیِ عکس آقا ابراهیم را توزیع کردید. من هم گرفتم و به سوییچ ماشینم بستم. چند روز قبل، با خانواده از مسافرت برمی‌گشتیم. در راه جلوی یک مهمان‌پذیر توقف کردیم. وقتی خواستیم سوار شویم باتعجب دیدم که سوییچ را داخل ماشین جا گذاشتم. در‌ها قفل بود. به خانمم گفتم : کلید یدکی رو داری؟ او هم گفت: نه، کیفم داخل ماشینه. خیلی ناراحت شدم. هر کاری کردم در باز نشد. اما هوا سرد بود و راه طولانی. یک‌دفعه چشمم به عکس آقا ابراهیم افتاد. انگار از روی جاسوئیچی به من نگاه می‌کرد... ادامه دارد... defapress @mahdihoseini_ir ---•••¤•¤•¤🍃🌟🌙🍃
6.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏠 از ماجرای هدیه متفاوت شهید حاج قاسم سلیمانی به شهید پورجعفری و همسرش 📚 در جریان بازدید امروز رهبر انقلاب از نمایشگاه کتاب تهران و گفت‌وگو با ناشر کتاب «دلبافته» که به خاطرات زندگی مشترک شهید پورجعفری و همسرش پرداخته است. •┈┈••✾••┈┈• @mahdihoseini_ir
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
(علیه‌السلام): مَا أَحْسَنَ تَوَاضُعَ الْأَغْنِيَاءِ لِلْفُقَرَاءِ، طَلَباً لِمَا عِنْدَ اللَّهِ؛ وَ أَحْسَنُ مِنْهُ تِيهُ الْفُقَرَاءِ عَلَى الْأَغْنِيَاءِ، اتِّكَالًا عَلَى اللَّه. چـه زيباسـت تواضع و فروتنى ثروتمندان در برابر فقرا براى رسيدن به پاداش‌هاى الهى، و از آن بهتر بى‌اعتنايى و بزرگ‌منشى مستمندان است در برابر اغنيا براى توكل بر خدا. 📚 نهج‌البلاغه، حکمت ۴۰۶ ‌•┈┈••✾••┈┈• @mahdihoseini_ir
"یا ایتها النفس المطمئنه" ارجعی الی ربک راضیه مرضیه، فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی... ای نفس قدسی مطمئن و دل آرام (به یاد خدا) امروز به حضور پروردگارت باز آی که تو خشنود (به نعمتهای ابدی او) و او راضی از تو است. باز آی و درصف بندگان خاص من درآی. و در بهشت من داخل شو. سوره فجر، آیه ۲۶ الی ۳۰ "ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله …." ❤️ شهادت بالاترین درجه ای است که یک انسان میتواند به آن برسد و با خونش پیامی میدهد به بازماندگان راهش. همسرم بدان که من نسرین کسی که تو را دوست دارد، شهادت را هم بسیار دوست می دارم چون خدای خود را در آن زمان پیدا می کنم. 🌹 از تو می خواهم اگر می خواهی فردی خدا گونه باشی و درس دهنده، از امروز و از این ساعت سعی کنی تماس خود را با خدای خویش بیشتر کنی و همینطور معلّمی باشی جدّی. 💖 محبت را در چشمانت می بینم، عاشقی هستی که با تمام وجود خدا را صدا می زنی و او را دوست داری که به پیشش بشتابی و دوست داری که مسلمانی خالص باشی و خدا گونه عمل کنی و به حد اعلا بپیوندی و به آخرین حد که مرز شهادت است برسی. امیدوارم که اگر این لیاقت و سعادت را در پیشگاه خدا داری هیچ مشکلی و سدی در جلوی تو قرار نگیرد، گرچه تو خود بارها اقرار کردی که سعادت نداری که آنچنان باشی، بدان کسانی بودند که حتی به خود امیدوار نبودند ولی آخر به هدف خود رسیدند و تو هم همیشه از خدا بخواه که تو را به آن حد برساند و از تمام هواهای نفسانی دورت بدارد. ❤️ عبدالله، از زمانی که من با تو آشنا شدم و شروع کردیم به حرف زدن در مورد ازدواج، من می دانستم که اگر زمانی با پاسدار ازدواج کنم، زمانی باید او را ترک کنم به همین دلیل به تو اطمینان میدهم که من هیچوقت سدّی برای راه تو نخواهم شد. "والسلام" قسمتی از 🌱 •┈┈••✾••┈┈• @mahdihoseini_ir
💭 : منفی‌بافی کار آدم‌های حقیر است. انسان‌های بزرگ مثبت‌نگرند و هیچ‌گاه انرژی خود را با منفی‌بافی از دست نمی‌دهند. منفی‌نگری موجب نابودی ایمان است. •┈┈••✾••┈┈• @mahdihoseini_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقا مهدی
🍃🌟🌙🍃¤•¤•¤•••--- #کرامات_و_معجزات_شهدا #سوئیچ 🔹قسمت اول🔸 یکی از نمازگزاران مسجد مرا صدا کرد و گفت
🍃🌟🌙🍃¤•¤•¤•••--- 🔹قسمت دوم🔸 ❄️هوا خیلی سرد بود. با خودم گفتم شیشه بغل را بشکنم. اما هوا سرد بود و راه طولانی. یک‌دفعه چشمم به عکس آقا ابراهیم افتاد. انگار از روی جاسوئیچی به من نگاه می‌کرد. من هم کمی نگاهش کردم و گفتم : آقا ابرام، من شنیدم تا زنده‌بودی مشکل مردم رو حل می‌کردی. شهید هم که همیشه زنده است. 🍃بعد گفتم : خدایا به آبروی شهید هادی مشکلم رو حل کن. تو همین حال یک‌دفعه دستم داخل جیب کُتم رفت. دسته کلید منزل را برداشتم. ناخواسته یکی از کلید‌ها را داخل قفل دَر ماشین کردم. با یک تکان، قفل باز شد. 😍با خوشحالی وارد ماشین شدیم و از خدا تشکر کردم. بعد به عکس آقا ابراهیم خیره‌شدم و گفتم: ممنونم، اِن‌شاءالله جبران کنم. هنوز حرکت نکرده بودم که خانمم پرسید: در ماشین با کدام کلید باز شد؟ 🗝با تعجب گفتم: راست می‌گی، کدوم کلید بود؟ پیاده شدم و یکی یکی کلید‌ها را امتحان کردم. چند بار هم امتحان کردم، اما هیچ‌کدام از کلید‌ها اصلا وارد قفل نمی‌شد. همین‌طور که ایستاده بودم نَفَس عمیقی کشیدم. گفتم : آقا ابرام ممنونم، تو بعد از شهادت هم دنبال حل مشکلات مردمی... پایان defapress @mahdihoseini_ir ---•••¤•¤•¤🍃🌟🌙🍃
5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خوش به حال کسی که در صحنت زیر باران اسیر خواهد شد.... 🌱 •┈┈••✾••┈┈• @mahdihoseini_ir