eitaa logo
آقا مهدی
3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
96 فایل
خوشـبـحـال هـر عاشـقـی که اثری از معشوق دارد. شهیدِ حَرَم|شهید مهدی حسینی| کانال رسمی/ بانظارت خانواده شهید ٢٧مرداد١٣٥٩ / ولادت ١٢مهر١٣٩٥ / پرواز مزار:طهران/گلزارشهدا/قطعه٢٦-رديف٩١-شماره٤٤
مشاهده در ایتا
دانلود
✊🏻 رهبر انقلاب، صبح امروز: ملت ایران مظلوم است اما قوی است، مثل مولای خود، علی ‌علیه‌السلام. ۱۴۰۱/۰۷/۱۱ پ.ن : و تو خود بی نهایت مظلومی رهبرم...😔💔 🌱| @mahdihoseini_ir
او با سپاهی از شهیدان خواهد آمد 🌷 12مهرماه سالروز شهادت آقامهدی حسینی🌹 @mahdihoseini_ir
همه ‌ی انسانها میمیرند ولی شهیدان این سَرنوشت‌ همگانی را به بهترین وجه سپری‌ کردند.... وقتی قرار است این جان ‌برای انسان نمانَد چه بهتر در راه خدا این رفتن انجام بگیرد. شهادت:12مهرماه1395 - ورودی شهر دمشق-توسط عامل انتحاری | وداع در معراج شهدا تهران، 🖥 @mahdihoseini_ir
. هر زمان که باهم شروع به حرف زدن میکردیم.آخرای صحبتمون به شهادتش تموم میشد... همیشه میگفت:خیلی دوست دارم که پیکری نداشته باشم.نشونی نداشته باشم. +بهش گفتم هم گمنامی دنیارو میخوای هم افتخار آخرت.من قبول نمیکنم.منم دل دارم باید بیام سر مزارت.من بهترین چیزهارو برات میخوام مهدی که یکیش . -خندید و گفت:«من حبیبم الآن نمیشم»ولی اگر شدم،دوست دارم با پیکری خونی و زخمی و با صورتی کبود اربابم رو زیارت کنم ... و بعدش این شعر رو زمزمه میکرد| باید گذشتن از دنیا به آسانی / باید محیا شد از بهر قربانی / سوی حسین رفتن با چهره خونین/ زیبا بود اینسان معراج انسانی/ . پ.ن:ارباب خیلی قشنگ خریدارش شد.حرفت خریدار داشت آقامهدی/ . 12مهرماه1395 @mahdihoseini_ir
📌ششمین سالگرد شهادت شهید مهدی حسینی🚩 پنجشنبه 14 مهرماه از ساعت15:30 @mahdihoseini_ir
••♥️•• ࢪنگ‌لبخندتـو بࢪ‌هیـچ‌لبۍ‌نیست‌ڪ‌نیست..! ♥️ @mahdihoseini_ir
گفتم: من حرف دارم. لبخند تلخی زد و گفت: حرفات رو گوش می کنم. همه ی احساسم را ریختم توی کلماتم و گفتم: پیکرت باید سالم برگرده. من یه سنگ صبور می خوام. بغض دوباره امانم را برید و به سختی ادامه دادم: یه قولی باید بهم بدی. قولی که نباید زیرش بزنی. با تعجب نگاهم کرد. مطمئن بودم نمی داند خواسته ام چیست و برای چه دارم از او قول می گیرم. منتظر بود بشنود. گفتم: زن وهب روز عاشورا چه گفت؟ نگاهش دقیق تر شد و گفت: خب؟ ادامه دادم: سلام منو به امام حسین برسون. بگو یه روسیاهی که سراسر عمرش پر از گناهه و پر از تمایلات زمینیه، یه خواسته ای داره. لبخند پر مهرش را نثارم کرد و گفت: و این آدم زمینی پر از گناه چی می خواد؟ گفتم: شهادت! دعا کن با شهادت برم مهدی. آمدم نزدیکتر؛ طوری که نفس هایم به صورتش می خورد و گفتم: قول بده منو زود ببری پیش خودت. زندگی بدون تو اصلا قشنگ نیست. نمی دانم چرا با اطمینان خاطر گفت: قول میدم. ادامه دادم: قبول که می خوای بری. ولی اگه رفتی، بی معرفت نباشی منو یادت بره به خوابم نیای، منو فراموش کنی. خندید و گفت: نه میام بهت سر میزنم. آهی کشیدم و گفتم: می دونی زندگی بدون تو چقدر سخته؟ سعی کرد دلداری ام بدهد با این جملاتش و گفت: این همه شهید رفتن، همسراشون چیکار می کنن؟ دلت رو بذار کنار اون ها. مگه نمی گی دوست داری من فدایی حضرت زینب بشم؟ حرف هایش را با سرم تایید کردم و گفتم: می دونم مُهر مدافع حرم خورده به زندگیمون. کنار عکسمون هم بخوره خیلی قشنگه. ولی قبول کن سخته برام. آرام با خودم زمزمه کردم: این گل را به رسم هدیه تقدیم نگاهت کردیم....😔 برشی از کتاب بی نظیر ، برگرفته از زندگی به روایت همسر شهید و قلم زیبای بانو شیرین زارع پور @mahdihoseini_ir
فدا شدی؟ خیلی آرزوت بود فدایی حضرت زینب بشی. شهید شدی. شهید شدی، فدا شدی، شهید من. ۱۲مهر۱۳۹۵ 📚 شهید پهلو شکسته و لب تشنه💔 @mahdihoseini_ir