آقا مهدی
سردار #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی در آمرلی
گزارش شهریورماه ۱۳۹۳
✍روز پنجشنبه تصویری از سردار حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در فضای مجازی منتشر شد که گفته میشود ایشان در عملیات شکست محاصره آمرلی شخصاً حضور داشته است.
✍خبرگزاری رویترز نیز با اشاره به پیروزیهای ارتش عراق و نیروهای پیشمرگ کرد در منطقه آمرلی با انتشار گزارشی از نقش ایران و آموزشها و حمایتهای نیروهای ایرانی از نیروهای ارتش عراق و نیروهای مردمی عراق در برابر داعش نوشت.
این خبرگزاری در مصاحبه با یک از فرماندهان پیشمرگه کرد که نخواسته نامش فاش شود نوشت : ایرانیها دارای نقش مهمی در این مسأله بودند. آنها نیروهای شیعه را آموزش میدهند. در یکی از پایگاههای این منطقه چندین نیروی متخصص ایرانی هستند که به نیروهای پیشمرگه شیوه استفاده از توپهای سنگین را آموزش میدهند. کُردی بلد نیستند اما با استفاده از مترجم مفاهیم را منتقل میکنند.
رویترز بیان میکند که ایران هم نیروهای ارتش عراق، هم نیروهای پیشمرگه کرد و هم نیروهای مردمی شیعه عراق را مورد آموزش قرار داده و مشاورههای نظامی و امنیتی به آنها میدهد و همه آنها را در هدف مبارزه با خطر داعش متحد میکند.
رویترز در مورد نیروهای موجود در حمله به مواضع داعش و آزادسازی شهر آمرلی مینویسد :
نیروهای نظامیای که توسط ایران آموزش دیدهاند با خواندن سرودی با این مضمون که «آمریکا نتوانست ما را شکست دهد، حال فکر میکنید شما خواهید توانست» به سوی داعش حمله میبرند. گروههای مختلفی مانند سپاه بدر، عصائب اهل الحق، کتائب حزب الله و طرفداران مقتدی صدر نیروهای اصلی حمله به داعش در آمرلی را تشکیل میدهند.
پس از آمرلی شهر "سلیمان بک" که در جنوب کرکوک واقع است بازپس گرفته شد. نیروهای داعش یازده هفته پیش این شهر را به تصرف خود در آورده بودند و این شهر به عنوان یکی از پایگاههای اصلی داعش شناخته میشد.
رویترز در این باره مینویسد: اگر کمکهای ایران نبود بیشک نیروهای عراقی توان لازم برای آزادسازی سلیمان بک را نداشتند. ایرانیها وظیفه اصلی خود را در آموزش نظامی نیروهای عراقی میدانند و از این طریق تاثیرات طولانی مدتی را در عراق و در درگیری با داعش از خود میگذارند. آنها در واقع برای هر گروه عراقی و مردم که بخواهد در برابر داعش مقاومت کند به عنوان مشاور عمل میکنند.
روح پر فتوح شهدای مدافع حرم و #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی شاد...
@mahdihoseini_ir🌹🕊
آقا مهدی
گزارش شهریورماه ۱۳۹۳ ✍روز پنجشنبه تصویری از سردار حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران
📸 پس از حماسه آزادسازی «آمرلی»،چندین عکس یادگاری از مجاهدان عراقی در کنار سردار «حاج قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس (سپاه قدس) منتشر شده است که نشان از حضور این فرمانده خستگی ناپذیر در کنار آنان دارد.
این عکس یکی از آنها است.
شهریور ۱۳۹۳ - آزادی آمرلی (شکستن محاصره)
#حاج_قاسم
@mahdihoseini_ir🕊🌹
#امام_كاظم(عليهالسلام):
اَلْمُؤمِنُ اَعَزُّ مِنَ الْجَبَلِ، اَلْجَبَلُ يُسْتَفَلُّ بِاْلمَعاوِلِ وَالْمُؤْمِنُ لايُسْتَفَلُّ دينُهُ بِشَئٍ. حديث
#مؤمن سرسخت تر از كوه است. كـوه بـا كلنگ كنـده میشـود، امّا از دين مؤمن هيچ چيز كاسته و كم نمیگردد.
📚 حياه الامام موسى بن جعفر، ج ۱ ص ۲۷۵.
@mahdihoseini_ir🌹🕊
آبشارهای زیبای حوسان در نزدیکی بیت لحم.
چهار روز دیگه رفتید #فلسطین؛ همهش زیارت نرید، بچهها رو جاهای تفریحی هم ببرید. 😁
✍️خانم یاس
🇵🇸
@mahdihoseini_ir🌹🕊
15.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ | مقاومت بیشتر؛ اسرائیل ضعیفتر
✏️ رهبر انقلاب: هر چه مقاومت مردم فلسطین بیشتر بشود، رژیم صهیونیستی ضعیفتر خواهد شد.
🖼 مجموعه تصویری از بیانات یک سال اخیر رهبر انقلاب اسلامی درباره مسئلهی #فلسطین
📲قسمتهای دیگر این مجموعه را ببینید
📹 فلسطین زنده است
📹 شهید سلیمانی مقاومت را احیا کرد
📹 نفسهای آخر دشمنی
📹 ولینصرن الله من ینصره
📹 فلسطین؛ مقتدر مظلوم
#طوفان_الاقصی🇵🇸
@mahdihoseini_ir🌹🕊
آقا مهدی
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_پنجاه_و_دوم ☄دیگر گرمای هوا در این دخمه نفسم را گرفته و وحشت این جسد نجس،
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_پنجاه_و_سوم
😔چانهام روی دستش میلرزید و میدید از این #معجزه جانم به لب رسیده که با هر دو دستش به صورتم دست کشید و #عاشقانه به فدایم رفت : «بمیرم برات نرجس! چه بلایی سرت اومده؟»
💔و من بیش از هشتاد روز منتظر همین فرصت بودم که بین دستانش صورتم را رها کردم و نمیخواستم اینهمه مرد صدایم را بشنوند که در گلویم ضجه میزدم و او زیر لب #حضرت_زهرا (سلاماللهعلیها) را صدا میزد.
هرکس به کاری مشغول بود و حضور من در این معرکه طوری حال حیدر را به هم ریخته بود که دیگر موقعیت اطراف از دستش رفت، در ماشین را باز کرد و بین در مقابل پایم روی زمین نشست.
🍃هر دو دستم را گرفت تا مرا به سمت خودش بچرخاند و میدیدم از #غیرت مصیبتی که سر ناموسش آمده بود، دستان مردانهاش میلرزد. اینهمه تنهایی و دلتنگی در جام جملاتم جا نمیشد که با اشک چشمانم التماسش میکردم و او از بلایی که میترسید سرم آمده باشد، صورتش هر لحظه برافروختهتر میشد.
✨میدیدم داغ غیرت و غم قلبش را آتش زده و جرأت نمیکند چیزی بپرسد که تمام توانم را جمع کردم و تنها یک جمله گفتم : «دیشب با گوشی تو پیام داد که بیام کمکت!» و میدانست موبایلش دست عدنان مانده که خون #غیرت در نگاهش پاشید، نفسهایش تندتر شد و خبر نداشت عذاب عدنان را به چشم دیدهام که با صدایی شکسته خیالش را راحت کردم : «قبل از اینکه دستش به من برسه، مُرد!»
😭ناباورانه نگاهم کرد و من شاهدی مثل #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) داشتم که میان گریه زمزمه کردم : «مگه نگفتی ما رو دست امیرالمؤمنین (علیهالسلام) امانت سپردی؟ بهخدا فقط یه قدم مونده بود...»
از تصور تعرض عدنان ترسیدم، زبانم بند آمد و او از داغ غیرت گُر گرفته بود که مستقیم نگاهم میکرد و من هنوز تشنه چشمانش بودم که باز از نگاهش قلبم ضعف رفت و لحنم هم مثل دلم لرزید : «زخمی بود، #داعشیها داشتن فرار میکردن و نمیخواستن اونو با خودشون ببرن که سرش رو بریدن، ولی منو ندیدن!»
😭و هنوز وحشت بریدن سر عدنان به دلم مانده بود که مثل کودکی از ترس به گریه افتادم و حیدر دستانم را محکمتر گرفت تا کمتر بلرزد و زمزمه کرد : «دیگه نترس عزیزدلم! تو امانت من دست #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بودی و میدونستم آقا خودش مراقبته تا من بیام!»
✔️و آنچه من دیده بودم حیدر از صبح زیاد دیده و شنیده بود که سری تکان داد و تأیید کرد : «حمله سریع ما غافلگیرشون کرد! تو عقب نشینی هر چی زخمی و کشته داشتن سرشون رو بریدن و بردن تا تلفاتشون شناسایی نشه!»
🌷و من میخواستم با همین دست لرزانم باری از دوش دلش بردارم که #عاشقانه نجوا کردم : «عباس برامون یه #نارنجک اورده بود واسه روزی که پای داعش به شهر باز شد! اون نارنجک همرام بود، نمیذاشتم دستش بهم برسه...» که از تصور از دست دادنم تنش لرزید و عاشقانه تشر زد : «هیچی نگو نرجس!»
میدیدم چشمانش از عشقم به لرزه افتاده و حالا که آتش غیرتش فروکش کرده بود، لالههای #دلتنگی را در نگاهش میدیدم و فرصت عاشقانهمان فراخ نبود که یکی از رزمندهها به سمت ماشین آمد و حیدر بلافاصله از جا بلند شد.
🔹رزمنده با تعجب به من نگاه میکرد و حیدر او را کناری کشید تا ماجرا را شرح دهد که دیدم چند نفر از مقابل رسیدند. ظاهراً از #فرماندهان بودند که همه با عجله به سمتشان میرفتند و درست با چند متر فاصله مقابل ماشین جمع شدند.
با پشت دستم اشکهایم را پاک میکردم و هنوز از دیدن حیدر سیر نشده بودم که نگاهم دنبالش میرفت و دیدم یکی از فرماندهها را در آغوش کشید.
☺️مردی میانسال با محاسنی تقریباً سپید بود که دیگر نگاهم از حیدر رد شد و محو سیمای #نورانی او شدم. چشمانش از دور به خوبی پیدا نبود و از همین فاصله آنچنان آرامشی به دلم میداد که نقش غم از قلبم رفت.
❤️پیراهن و شلواری خاکی رنگ به تنش بود، چفیهای دور گردنش و بیدریغ همه رزمندگان را در آغوش میگرفت و میبوسید. حیدر چند لحظه با فرماندهان صحبت کرد و با عجله سمت ماشین برگشت.
ظاهراً دریای #آرامش این فرمانده نه فقط قلب من که حال حیدر را هم بهتر کرده بود. پشت فرمان نشست و با آرامشی دلنشین خبر داد : «معبر اصلی به سمت شهر باز شده!»
ماشین را به حرکت درآورد و هنوز چشمانم پیش آن مرد جا مانده بود که حیدر ردّ نگاهم را خواند و به عشق سربازی اینچنین فرماندهای سینه سپر کرد : «#حاج_قاسم بود!»
💎با شنیدن نام حاج قاسم به سرعت سرم را چرخاندم تا پناه مردم #آمرلی در همه روزهای #محاصره را بهتر ببینم و دیدم همچنان رزمندهها مثل پروانه دورش میچرخند و او با همان حالت دلربایش میخندد...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@mahdihoseini_ir🕊🌹
24.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این غم ؛
اگر به کوه گویم
بگریزد و بریزد
که دگر بدین گرانی
نتوان کشید باری ...
#آقا_مهدی💔
#هفتمین سالگرد شهادت🌱
۱۳۹۵.۰۷.۱۲
@mahdihoseini_ir🌹🕊
#امام_باقر(علیهالسلام):
مَن عَمِلَ بِما يَعلَمُ عَلَّمَهُ اللّه ُما لا يَعلَمُ؛
هر كه به آنچه میداند عمل كند، خداوند آنچه را که نمیداند به او یاد میدهد.
📚 أعلام الدين، ص۳۰۱
@mahdihoseini_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتنیا رو گفته بود...فکر کردن شوخی میکنه...
✍️گندم ایزدی🇮🇷
#فلسطین🇵🇸
#الله_اکبر✊
#طوفان_الاقصی
@mahdihoseini_ir🕊🌹
💢 در غزه پس از بمباران یک خانه آیه ای از قرآن باقی مانده است
🔹 جُندَنَا لَهُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ.
و سپاه ما بر كافران پيروزند️
@mahdihoseini_ir