🔻حاجآقا #حق_شناس :
حسین، عزیز خداست...داداشجون!
مبادا در ايام #دهه_محرم به فكر تفريح و مسافرت به جاهاى خوش آب و هوا باشيد!
بترسيد، آقاجان!
در اين مسافرتها به شما خوش نخواهد گذشت.
در عزادارى اباعبدالله (ع) شركت كنيد.
حسين است، داداشجون! عزيز خداست.
مبادا نسبت به مجالس #عزادارى كوتاهى كنيد.
#خوشنویسی_بدرد_بخور #محرم #کربلا
@mahdipouraskari
حضرت آقا تو سخنانشون دارن درباره ازدواج باید فرهنگ سازی بشه؛
پسری که دختر مذهبی انقلابی می خوای، پشت تلفن چرا از چشم و ابرو و رنگ پوست و قد و اندام دختر می پرسی؟!
تا این حد ظاهرگرایی شاخص چندم انقلابیگریه؟! 😏😏
#خوشنویسی #ازدواج_آسان
@mahdipouraskari
اَللّهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقیرٍ
اَللّهُمَّ اَشْبِعْ کُلَّ جائِعٍ
اَللّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیانٍ
@mahdipouraskari
معلم تو کلاس میگه: «شما تلاش کنید برا امتحانای آخر سال، منم کمکتون میکنم». این «منم کمکتون میکنم» به قدری دل دانش آموزا رو گرم میکنه که با آرامش بیشتر و امید زیادتری سر درسشون میشینن.
.
آدما گاهی به ضعف و پستی و حقارت خودشون توجه میکنن و در همون حال، حواسشون هست که یه خدای بزرگ دارن؛ اما گاهی هم بدون توجه به بزرگی خدا به ضعف خودشون نگاه میکنن. آدمای دسته دوم ناامید میشن و افسردگی میگیرن؛ اما آدمای دسته اول از خودشون میبرن و به خدا متصل میشن.
.
دقت کنید. حرف، این نیست که به تلاش خودمون اعتماد کنیم یا نه. بحث، اینه که اگه عظمت خدا رو درک کنیم، وقتی قول کمک میده، بیشتر از اونی که به جنبه منفی خودمون نگاه کنیم، به جنبه مثبت اون وعده توجه میکنیم و امیدوار پیش می ریم.
.
یه بار دیگه این قاعده رو مرور کنیم؛ قاعدۂ خیلی مهمیه: اما به اندازه درکی که از بزرگی خدا داریم، به وعده هاش اعتماد میکنیم. .
خیلی از ماها وقتی با وعده های خدا رو به رو می شیم و اونا رو جدی نمی گیریم، سریع همین توجیه رو میاریم که: «من به وعده خدا شک ندارم. به خودم شک دارم که به طرف این قصه هستم»، در حالی که اگه به اون عظمته توجه کنیم، امید میاد، انگیزه میآد و دیگه اون وعده رو دست کم نمیگیریم.
.
بعضی وقتا اگه نمیتونیم این رابطه ها رو متوجه بشیم، برا اینه که اصلا اون عظمت و بزرگی رو تا حالا نچشیدیم و هیچی ازش درک نکردیم.
#خوشنویسی_بدرد_بخور #عظمت_خدا
@mahdipouraskari
بزرگی میگفت در روایت هست که خدا ۲جا به بندگانش میخندد:
اول زمانی که خدا بخواهد کسی را عزیز کند و همه دست به دست هم
میدهند تا او را ذلیل کنند...
دوم زمانی که خدا میخواهد کسی را ذلیل کند و همه دست به دست هم میدهند که او را عزیزکنند ...
🔹همه ی عزت و ذلت دست خداست
پس بخاطر حرف مردم بندگی خدا را رها نکنیم...
#خدا #خوشنویسی_روی_چرم #خط_الرقعة
@mahdipouraskari
ولی خدایی دمتون گرم
این ممنوعیت تردد شبانه
خوب جلوی کرونا رو گرفت.
#استوری
@mahdipouraskari
برایرسیدنبهعرفانڪامل
دوراه...
ودومڪانبیشتروجودندارد..
یادرحرماباعبدالله
یادرمجلساباعبدالله....✨🖤
#علامه_طباطبایی
.
.
-وَ اَفرَطَ بئ سوءُ حآلئ؛
و راستَشحآلَم؛
اصلا خوب نیست!
.
.
#کربلا #خوشنویسی_بدرد_بخور #اربعین #دلتنگ #جامانده_اربعین
@mahdipouraskari
امام على عليه السلام :
إطعامُ الأسيرِ و الإحسانُ إليهِ حقٌّ واجبٌ ، و إنْ قَتَلْتَه مِن الغدِ .
غذا دادن به اسير و خوشرفتارى با او حقّى است واجب ، هر چند [ بخواهى ] فردا او را بكشى .
( وسائل الشيعة : ۱۱/۶۹/۳ )
#خوشنویسی_بدرد_بخور
@mahdipouraskari
علامه حسن زاده آملی (ره) :
در جایی که گناه واقع شده
چه خودتان مرتکب شده باشید
چه دیگران ، به آنجا باز نگردید
زیرا که شیطان هست و وسوسه میکند.
#استوری
@mahdipouraskari
آقای اَباعَبْدِالله
ما فقط یه پاسپورت داریم
کاریش نمیشه کرد ؟!
#استوری
@mahdipouraskari
چقدر این روزها بیکار ماندن سخت شده!
همش دنبال راهی هستیم خودمان را از این برزخ دربیاوریم.
یک جوری..
یک برنامه ای
یه جایی دست و پا کنیم.
شده ایم مثل آواره ها!
انگار زلزله آمده
ما هم مانده ایم روی تلّ خرابه های خانه مان..
و نمیدانیم حالا باید به کجا برویم
و چه کنیم!
چه برنامه ها که نریخته بودیم.
یکی با رفقا قرار و مدارش را گذاشته بود.
یکی از چند ماه قبل پاسپورتش را گرفته بود که به شلوغی دم اربعین نخورد.
آن یکی امسال دیگر پدر و مادرش را راضی کرده بود که تنها سفر کند.
و یکی دیگر برنامه اولین سفر زندگی مشترکش را گذاشته بود سفر اربعین!
ویکی هم مثل من عهد کرده بود امسال هرجور شده برود و خودش را از دسته ی کربلا نرفته ها دربیاورد..
ولی خب نشد..
اما عوضش
این آوارگی یک خوبی هم داشت.
آنهم اینکه فهمیدیم چقدر وابسته ی حسین(ع) بودیم و خودمان هم خبر نداشتیم..
.
#کربلا #اربعین #خوشنویسی_بدرد_بخور #قلم_پر
@mahdipouraskari
"هوالمعشوق"
کتمان دلتنگی بند آمدن نفس است...
.
حسین جان ...
نفسمان هر روز که به اربعین شما نزدیک
میشود بیشتر بند میآید...
مثل همان بیماری که اکسیژن خونش
زیر ۷۰ باشد
بارها و بارها میمیریم و زنده میشویم ...
.
دوای درد ما واکسن کرونا نیست !
.
به قول شاعر که میگفت:
درد فراق را به کدامین مطب برم؟
رفع غم حبیب که کار طبیب نیست (:
ریه های ما نیاز به هوای کربلا دارد ،
نیاز به گرد و خاک طریق.
.
نذر کردم دور تسبیحی بخوانم اِهدنا
تا صراطم اربعین افتد به سمت کربلا...💔
.
.
.
.
#خوشنویسی_بدرد_بخور #اربعین #کربلا
@mahdipouraskari
با سر همه رفتند به پابوسی بی سر
یک بی سر و پا مانده به امید اشاره
#استوری
@mahdipouraskari
آقا جان!پاسپورت و ویزا و کرونا و نامه ی اعمال ما،بهانه است!
ور نه در آمدن و زیارت تو،نه فقر و کرونا مانع است،
نه نوکر و گدای خطا کار کم داری..!
ما هم به ازای نوکرهای بد،،،بد و گنه کار!...
شاید میخواستی،به دور از چشم خونبارِ زائران ایرانی ات،
با خواهرت زینب(س)،که بعد از چهل روز به زیارتت می آید،کمی خلوت کنی...
میدانی که طاقت دیدن غم عزیزت را نداریم آقا...
ذکر مصیبتش کافیست،
اما بودن در کربلا،آنهم در اربعینت،صبر زینبی میخواهد..!
آخر آنجا دشتِ بلای جان و آتشکده ی دلهایمان است...!
همه ی اینها را میگویم،تا دلم را گول بزنم :)...
دلی که نطلبیدن و کرونا و مرزهای بسته حالی اش نمیشود:)...
گول این چیزها را نمیخورد...
فقط میسوزم از این دوری...
بعد از سالها نوکری و حسرت،
سالها اشک و آه و سینه زنی،
خواستم امسال،اربعین را مهمان کربلایت باشم...
عاشق،در خیال با معشوق سر میکند و مینویسد و میسراید و گریه میکند،،،
اما وقتی چشمش به جمالِ محبوبش می افتد،
قلمش تازه جان میگیرد...!
ارباب،هر اربعین داری جوابم میکنی!!!
بس نیست این دوری عزیز دلم!؟؟
اربعین داری جوابم میکنی!💔
نوکرت اصلا حسابم میکنی؟!!
روز محشر
✍️ raana_kayedkhordeh
.
.
#اربعین #خوشنویسی_بدرد_بخور
@mahdipouraskari
در بین زائرها،،،خواهر که می آید،خمیده می آید...
سخت است پنهان رنج از صورتِ او،پوشیده می آید...
کنار قبر برادر می نشیند...با گریه نجوا میکند:
حسین جانم!
زائرانت،عاشقانت،چه با غیرت اند...
اجازه نمیدهند نگاه چپ به حرم ناموست هم بیوفتد!...
اما،،،از شام میخواهی بگویم؟!گفتن ندارد...!خدانکند از سر دختری معجر بیوفتد!...
به غیر از محرمم،من را کسی ندید!
اما نبودی برادر،که ببینی بعد از تو،
در خیابان های شام از زنانشان،معجر طلب میکردم...
ای برادر...نانجیبان خواهرت خون جگر کردند💔🖤
خواهر که ذکر مصیبت میکند،مادر میشنود و دست به پهلو گریه میکند...:
یک روز در کوفه و یک روز هم در بازار
ناموس شیعیان را یک حرامی داده آزار
فکر میکردم که زخمِ کوچه کافیست
این بار دست خواهرت در دست دیوار...
شعر و متن:. raana_kayedkhordeh
#کربلا #بین_الحرمین #اربعین #خوشنویسی_بدرد_بخور #امام_حسین
@mahdipouraskari