eitaa logo
مهدی پورعسکری|خوشنویسی
157.4هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
510 ویدیو
893 فایل
صحبت با من👇 https://abzarek.ir/service-p/msg/1971286 فروشگاه خطاطیست @khatatist_shop رضایت و پیشرفت هنرجویان @rezayat_honarjo آیدی ثبتنام و پاسخگویی @khatatist
مشاهده در ایتا
دانلود
مهدی پورعسکری|خوشنویسی
یادته آقا ۲۰ روز پیش رفتم ؟ رفتم جلو مرز شلمچه، یه زدم گفتم ان شاالله‌یه ماه دیگه برمیگردم...اینبار برای رد شدن از مرز.....برای کربلای تو... . باورم نمیشد....قراره منم‌کربلایی بشم...باورم‌نمیشد پولم‌جور شده....گفتم برگردم قم برم پاسپورتمو بگیرم...و منتظر بشم روها بگذرن تا دم دمای عید بیام کربلات آقا . همیشه یه استرسی ته دلم بود...نکنه مث بارهای قبل نشه....نکنه نخوادتم....💔😭 . اما حالا آقا ورق برگشت....همچی برگشت.... . آقا میگن اومده...خطرناکه...نمیزارن بریم . باشه نمیرم... های دیگمو چیکار‌ کنم؟ ویروس ... . چشمم...گوشم....دلم....زبانم.....ویروسی شده آقا . تنها راه خوب شدنمو این میدیدم‌که بیام‌ سه چهار روز بشم اونجا تا خوب بشم . تو بگو چیکار‌کنم بابا؟ . اومدم شهرم....گفتم‌اقلا زیارت‌عاشوراتو بنویسم یکم‌آروم بگیرم . نذر کردم بدون ننویسمش . چی میشد بین الحرمینت مینوشتم؟ بامن چیکار‌میخوای بکنی؟ . ارباب مشکلی نیست.....من هرجور تو بخوای راضیم.... . قراره تا اخر‌عمرم نیام؟ فداسرت...فداسر رقیه‌ت . نوش جونم...من کیم که بخوام‌برات تعیین تکلیف‌کنم؟ . ولی یادم بده آدم‌باشم....ویروسهای بدنمو نابود کن . کلی و آماده کرده بودم بیام حرمت بخونم..... . حالا نشده دیگه....اینجا مسجدمون هرهفته میخونمشون...چشامو میبندم خودمو اونجا تصور‌میکنم میخونم . ۲۰ و اندی سالم شده....دلم‌خوشه به روضه هات....پیرم کن‌پای همین‌روضه هات آقا . سرت سلامت . @mahdipouraskari
میگویند آدمِ کربلا نرفته نمیداند «دلتنگی» یعنی چه! ولی این وسط من کمی عجیب شده ام! چون معنی دلتنگی را میفهمم...با اینکه هیچوقت کربلا نرفته ام! نمیدانم چرا و چطور! نمیدانم...شاید مثلا یک جایی کسی داشت کربلا میرفت و من حواسم نبود و دلم با او رفت.. شاید واقعا دلم رفته و کربلایی شده که حالا دلتنگ هم میشود!! . . باورکردنی نیست اما این روزها همین دل! دست مرا میگیرد میبرد تا تلّ زینبیه! حتی حرم آقا! . از پله های باب القبله پایین میرود و با دیدن ضریح آقا دست به سینه سلام میدهد! عجیب است اما بعضی وقتها حتی دلش میخواهد سرش را بکند توی پنجره های شش گوشه آقا و قبرش را تماشا کند. . حتی نشانم میدهد که سنگ قبر آقا چه رنگی است! بعد میاید مرا میبرد سمت حرم قمر بنی هاشم! دلِ من حتی آمار نخل های را هم دارد! . اصلا کربلا را مثل کف دستش بلد است! اصلا انگار نه انگار که تا به حال نبردمش! اصلا یک جوری نشین شده که انگار خانه و زندگیش همانجاست! . @mahdipouraskari
در بین زائرها،،،خواهر که می آید،خمیده می آید... سخت است پنهان رنج از صورتِ او،پوشیده می آید... کنار قبر برادر می نشیند...با گریه نجوا میکند: حسین جانم! زائرانت،عاشقانت،چه با غیرت اند... اجازه نمیدهند نگاه چپ به حرم ناموست هم بیوفتد!... اما،،،از شام میخواهی بگویم؟!گفتن ندارد...!خدانکند از سر دختری معجر بیوفتد!... به غیر از محرمم،من را کسی ندید! اما نبودی برادر،که ببینی بعد از تو، در خیابان های شام از زنانشان،معجر طلب میکردم... ای برادر...نانجیبان خواهرت خون جگر کردند💔🖤 خواهر که ذکر مصیبت میکند،مادر میشنود و دست به پهلو گریه میکند...: یک روز در کوفه و یک روز هم در بازار ناموس شیعیان را یک حرامی داده‌ آزار فکر میکردم که زخمِ کوچه کافیست این بار دست خواهرت در دست دیوار... شعر و متن:. raana_kayedkhordeh @mahdipouraskari