📌برد - برد یا باخت - باخت
✍🏻 علی دادور
🔸در عرصه دیپلماسی، مذاکره ذاتاً نه علامت ضعف است و نه نشانهای از تسلیم. بلکه ابزاری راهبردی برای مدیریت بحران، کاهش فشارها، و تأمین منافع ملی است. در مورد ایران، نمیتوان انکار کرد که عواملی چون فشار اقتصادی ناشی از تحریمها، نیاز به گشایش در بازار ارز و تجارت، و تلاش برای کنترل تهدیدات منطقهای، در ترغیب به مذاکره نقش ایفا کردهاند؛ اما این شرایط الزاماً بهمعنای موضعی ضعیف یا منفعل نیست. بلکه بیشتر نشانه تلاش برای بازیابی تعادل در فضایی است که هر روز پرهزینهتر میشود.
🔹از سوی دیگر، نگاه آمریکا به مذاکره نیز ابعاد مختلفی دارد. بیتردید یکی از دغدغههای اصلی واشینگتن، تأمین امنیت اسرائیل است. لابیهای تأثیرگذار در ساختار تصمیمسازی آمریکا، بهگونهای سیاستگذاری میکنند که توافق با ایران، الزامات امنیتی تلآویو را در نظر بگیرد. با این حال، این تنها عامل محرک آمریکا نیست. مدیریت پرونده هستهای ایران، جلوگیری از درگیریهای جدید در خاورمیانه، و تمرکز بیشتر بر رقابتهای استراتژیک با چین و روسیه، آمریکا را بهسمت راهکارهای دیپلماتیک سوق داده است.
🔸با این پیشزمینه، ارزیابی از مذاکره به میزان خوشبینی یا بدبینی ما نسبت به نیتها و سازوکارهای آن بستگی دارد. اگر خوشبین باشیم، میتوان گفت مذاکره فرصتی برای کاهش تحریمها، آزادسازی منابع مالی بلوکهشده، کاهش فشار داخلی، و بازسازی جایگاه اقتصادی و دیپلماتیک ایران در سطح بینالمللی است. چنانچه این فرآیند با حفظ اصول، خطوط قرمز و اتخاذ سیاستی هوشمندانه دنبال شود، میتواند بدون عقبنشینی از مواضع بنیادین، به کسب امتیازات واقعی منجر شود.
🔹اما اگر بدبین باشیم، تجربههای پیشین بهویژه در قالب برجام، هشداری جدی بههمراه دارد. خروج یکجانبه آمریکا از توافق، اجرای ناقص تعهدات غرب، و تلاش برای تحمیل محدودیتهای فراتر از توافق هستهای، نشانههایی است که میتواند مذاکرات را به تلهای دیپلماتیک و اقتصادی بدل کند. در چنین وضعیتی، ایران ممکن است امتیازاتی جدی واگذار کند، بیآنکه بازدهی متناسبی دریافت کند. خصوصاً اگر توافقات جدید فاقد ضمانتهای اجرایی مشخص و الزامآور باشند.
🔸 مذاکره در شرایط کنونی، نه الزاماً یک فرصت طلایی است و نه مطلقاً یک تله سیاسی. ارزش و کارآمدی آن به نحوه ورود به گفتوگو، ساختار توافق، سطح هوشیاری تیم مذاکرهکننده و تضمینهای اجرایی آن بستگی دارد. اگر ایران از موضعی مستقل، متوازن و همراه با اهرمهای فشار وارد گفتوگو شود، میتوان امیدوار بود که این روند به کاستن از هزینههای ملی و ارتقای موقعیت منطقهای و بینالمللی منجر شود؛ اما در غیر اینصورت، خطر تبدیلشدن مذاکره به ابزاری برای مهار ایران، بدون رفع واقعی مشکلات کشور، همچنان وجود دارد.
🔹 در شرایط کنونی، دولت باید نهایت احتیاط را در مسیر مذاکره بهکار گیرد؛ لیبی تمام اهرمهای قدرتش را واگذار کرد و در نهایت فروپاشید، اما ایران هنوز این توان را دارد که با حفظ قدرت بازدارندگی و مذاکرهای هوشمندانه، از چنین تلهای عبور کند. موفقیت یا شکست در این مسیر، نه به اصل مذاکره، بلکه به شیوه ورود، محتوای توافق و میزان استقلال تصمیمگیری وابسته است.
#اختصاصی
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
@Fekrat_Net