eitaa logo
یادداشت‌های یک جوان
120 دنبال‌کننده
410 عکس
130 ویدیو
10 فایل
یادداشت‌های محمد مهدی الوندی کتاب؛ هنر؛ رسانه...🌱 📱ارتباط در ایتا: @mr9014 👈 ویراستی: https://virasty.com/Mahdi9014 🔸یادداشت‌های فقهی-اصولی یک جوان: https://eitaa.com/mahdifeqh 🔸یادداشت‌های فلسفی یک جوان: https://eitaa.com/mahdifalsafe
مشاهده در ایتا
دانلود
قم تا یزد هایدگر تا آوینی
شاعر، ذاتا مهاجر است. مهاجری از ملکوت آسمان و از بهشت زمینی طبیعت. هر که پیوندی با هنر داشته باشد، مخصوصا شاعر، رگه‌هایی از ناآرامی و بی‌قراری در وجودش دارد و او را، حتی در وطنش، با همین رگه‌ها می‌شناسند. هنرمند، مهاجری است از ابدیت؛ مهاجری که هرگز به بهشت خود بازنمی‌گردد. شاعران را از هر مکتب و مسلکی در ذهن‌تان مجسم کنید. کدامشان پای بر زمین دارد؟ همه، جایی دیگرند؛ جایی دور. دلبستگی به خاک یا پیوند با قوم، ملت، نژاد، طبقه و همه‌ی معاصرتی که محصول چنین علقه‌هایی است، در سطح می‌ماند و از پوست، به عمق وجود شاعر راهی نمی‌یابد. همان پوستی که شاعر به آب و آتش می‌زند تا از بندش رها شود. اینجا از شاعر می‌پرسند «اینک چه هنگام است؟» و شاعر پاسخ می‌دهد «اینک ابدیت است»... 📚 [آخرین اغواگری زمین] «یادداشت‌های یک جوان»...👇 https://eitaa.com/mahdisokhan
...در این میان، آمریکا، با خونسردی رقم صورتحساب خود را بالا و بالاتر می‌برد و دنیای قدیم را با سیلی از کالاهای کشتار خود می‌پوشاند. زیرا دست راست موظف به دانستن آن نیست که دست چپ چه کار می‌کند. و اگر در کتاب خدا آمده است که «تو کسی را نخواهی کشت»، در هیچ جا نوشته نیست که تو نباید شرافتمندانه افزارهایی برای کشتن بسازی، اما شرط آن است که جنس آن خوب باشد و به قیمت خوب به فروش رسد... [جان شیفته] «یادداشت‌های یک جوان»...👇 https://eitaa.com/mahdisokhan
من و شما دیگر میهنی نداریم، بلکه جایی هست که زمانی میهن ما بوده است. از زمانی که ملت، اسلحه را بر زمین انداخت، روسیهٔ بزرگ هم موجودیّت خود را از دست داد... مثل اینکه آنچه آغاز شده است را درک نمی‌کنید... خیال می‌کنید نیکلای مقدّس به یاری‌تان می‌آید؟ نه، نخواهد آمد، زیرا ما دعا کردن به آستان این قدّیس را هم از یاد برده‌ایم... «گذر از رنج‌ها» آلکسی تولستوی «یادداشت‌های یک جوان»...👇 https://eitaa.com/mahdisokhan
ز روز گذر کردن اندیشه کن پرستیدن دادگر پیشه کن [شاهنامه] «یادداشت‌های یک جوان»...👇 https://eitaa.com/mahdisokhan
بدبختانه ما در نقطهٔ تلاقی دو قرن زندگی می‌کنیم. یکی از آنها پرشکوه و مجلل، در حال غروب کردن است و دیگری در میان غژ غژ ماشینها و در کوچه‌های خشک و یک شکلِ کارخانه‌ها، زاده می‌شود. نام این قرن، قرن توده است، تودهٔ انسانی، توده‌ای که در آن کلیهٔ امتیازها از میان برده‌ شده‌اند. در این قرن، انسان فقط به دست‌های باشعوری اطلاق می‌شود که ماشین‌ها را به حرکت در می‌آورند. اینجا قوانین دیگری و محاسبهٔ زمانی دیگری و حقیقت دیگری حکومت می‌کند. [گذر از رنج‌ها] «یادداشت‌های یک جوان»...👇 https://eitaa.com/mahdisokhan
درد و رنج که همیشه هست مسئلهٔ مهم «ایستادگی» است... [سووشون] «یادداشت‌های یک جوان»...👇 https://eitaa.com/mahdisokhan
بچه تولستوی امروز گذر از رنجها را تمام کردم ۱۵۰۰ صفحه داستان، گاهی خنده را هدیه‌ام می‌کرد و گاهی بغض را بر گلویم می‌نشاند و گاهی تپش را به قلبم می‌انداخت. اما احساس غالبم، تمسخر بود. شعارهای کهنه، مسخره و ناامیدانه سوسیالیستی، رفتارهای تهوع‌آور بلشویکی و آرزوهای دست نیافتنی کمونیستی... در درام و شخصیت پردازی هم که بچهٔ تولستوی بزرگ، آن هم بچهٔ ناخلف کودن، محسوب می‌شد. البته از حق نگذریم از شخصیت روشچین خوشم آمد، انگار من بود... «قلب سگی» بولگاکوف را شروع کردم؛ نخوانده علاقه‌مندش شدم؛ واضح است دیگر، در مقابل بچه‌بازی‌های کمونیستی نگاشته شده. «یادداشت‌های یک جوان»...👇 https://eitaa.com/mahdisokhan
🔹کاری که در شعر فردوسی صورت گرفت، ثبت موجودیت و هویت ایران در دفتر دین اسلام بود. شعر فردوسی شجره‌ای است که در سایهٔ آن، فرهنگ ایرانی و تاریخ و زبان این قوم، با اسلام بیعت کرده‌ است. [شاهنامه، سند پیوند معنویت فرهنگی ما با دیانت اسلام است.] یکی از مهم‌ترین جنبه‌های شاهنامه، زبان آن است. فردوسی در مورد تجربهٔ معنوی خود می‌گوید: «عجم زنده کردم بدین پارسی» و بدین نحو، حیات دوبارهٔ ایران را ملازم احیاء زبان فارسی می‌داند. این ملازمه در حقیقت به نسبتی اشاره می‌کند که میان تفکر و زبان وجود دارد. زبان در یک تفکر عمیق و معنوی، جنبهٔ عارضی ندارد؛ زبان صورت و مجلای تفکر قلبی و تجربهٔ معنوی و شاعرانه است. تجربه‌ای که در شعر فردوسی بیان شده است از لحاظ فرهنگی، یک تجربهٔ اصیل معنوی است و این تجربهٔ اصیل می‌بایست در ظرفی ریخته می‌شد که از لوازم ذات این فرهنگ بود. درست است که تجربهٔ فردوسی، تجربه‌ای است که در آن، فرهنگ ایران با شریعت اسلام پیوند می‌یابد، و زبان اسلام، یعنی زبان وحی محمدی (ص)، عربی است، و لیکن مولودی که از این پیوند به وجود آمد، «ایران جدید»، یعنی «ایران اسلامی» بود. پیوندی که فردوسی میان ایران و اسلام برقرار کرد، بیعتی بود که قوم ایرانی با شریعت اسلام کرد، و خطبهٔ این بیعت، به «زبان» فارسی خوانده شد. [پس از این بیعت، زبان فارسی وارد مرحلهٔ جدیدی شد. این مرحله را می‌توان «مقدس شدن زبان فارسی» خواند.] تا قبل از آن، تنها زبانی که برای ایرانیان مقدس بود، زبان عربی بود، اما از قرن پنجم به بعد، زبان فارسی، بتدریج جنبهٔ معنوی و مقدس به خود گرفت. این پیوند، در تجربهٔ فردوسی تحقق پذیرفت، و در نتیجه زبان فارسی، آمادهٔ درک معانی وحی الهی شد. ادراک این معانی و بیان آنها به زبان فارسی بود که این زبان را به صورت یک زبان مقدس درآورد. دورانی که ما از آن به عنوان مقدس شدن زبان فارسی یاد کردم، دورانی است که از اوایل قرن پنجم آغاز شده و در طی چند قرن، مراحل تکامل معنوی و تقدس را پشت سر گذاشته و سرانجام در شعر لسان‌الغیب به اوج خود رسیده است. 🖋«حکمت دینی و تقدس زبان فارسی» / نصرالله پورجوادی «یادداشت‌های یک جوان»...👇 https://eitaa.com/mahdisokhan
فکرش را بکن اگر اهریمن نمی‌بود، کارِ خیر شما چه فایده‌ای می‌داشت؟ بدون سایه، دنیا چه شکلی پیدا می‌کرد؟ موجودات زنده، سایه دارند. آیا می‌خواهی زمین را از همهٔ موجودات پاک کنی تا آرزویت برای دیدار نورِ مطلق، تحقق یابد؟ خیلی احمقی! [مرشد و مارگاریتا / بولکاگف] «یادداشت‌های یک جوان»...👇 https://eitaa.com/mahdisokhan
-1276698880_-1756396816.pdf
حجم: 111.5K
📚 خلاصهٔ داستان «مرگ ایوان ایلیچ» 📌 «مرگ ایوان ایلیچ» رمانی است از «لئون تولستوی» که اولین بار در سال ۱۸۸۶ به چاپ رسیده است. داستانی که به ظاهر، ساختاری دایره‌ای دارد و در ۱۲ بخش کوتاه، مرگ و زندگی شخصیت اصلی داستان را به تصویر می‌کشد. ✍ محمد مهدی الوندی «یادداشت‌های یک جوان»...👇 https://eitaa.com/mahdisokhan