5.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🌿🌹🕋🌹🌿🌸
فیلم زیبا ازتصویر گرے ترجمہ فارسے سورہ مبارڪہ
🌺🌸 آل عمران 🌸🌺
بخش پنجم
✨اشارہ بهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ👇
⚡ مباهـلہ
⚡ مجادلہ
آل عمران.۵-مباهله و مجادله.m4a
1.68M
🌸🌿🌹🕋🌹🌿🌸
صوت زیبا از ترجمہ فارسے سورہ مبارڪہ
🌺🌸 آل عمران 🌸🌺
بخش پنجم
✨اشارہ بهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ👇
⚡ مباهــلہ
⚡ مجادلہ
🔰💚 رهبر معظم انقلاب:
✍️ حاج قاسم سلیمانی نمونهی برجسته ای از تربیت شدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود.
▪️بزرگداشت سی و چهارمین سالگرد ارتحال ملکوتی امام خمینی(ره)
#امام_خمینی🌷
#حاج_قاسم 🌷
https://eitaa.com/mahdixxv
🆔
14020314_43549_64k.mp3
34.84M
🎙صوت کامل بیانات رهبر معظم انقلاب در سیوچهارمین سالگرد ارتحال #امام_خمینی ۱۴۰۲/۳/۱۴👆👆👆
https://eitaa.com/mahdixxv
⁉️آیا میدانید لذت بخش ترین کار در بهشت چیست
💠امام صادق علیه السلام فرمودند :
🔸پاکیزهترین و لذیذترین چیزى که در بهشت مورد استفاده قرار مىگیرد، محبت خدا، و محبت در راه خدا و ستایش کردن و حمد پروردگار است-
🔸خداوند مى فرماید: و آخرین دعاى آنان حمد و ستایش خداوند عالمیان است.
🔸 آرى اهل بهشت چون نعمتهاى بهشتى و لذائذ و خوشىهاى فراوان بهشت را مشاهده نمودند: محبت الهى در دل آنان به هیجان و جوشش آمده، به ستایش و حمد پروردگار مشغول مى شوند.
📚مصباح الشریعه صفحه 194
💠https://eitaa.com/mahdixxv
⁉️چرا در نماز همیشه سوره حمد را میخوانیم
🔸امام رضا علیه السلام فرمودند : اگر کسی بپرسد: چرا به مردم دستور داده شده تا در نماز قرآن بخوانند؟ در جواب گفته میشود: این دستور براى این است که قرآن متروک و مهجور نشود، بلکه با خواندن و شنیدن در نماز، در جامعه منتشر شود و از گزند فراموشی در امان بماند.
🔸اگر بپرسد: چرا در هر قرائتى باید حتماً سوره حمد خوانده شود و نه سوره دیگری؟ در جواب گفته میشود: براى اینکه هیچ سورهاى از سورههاى قرآن مثل سوره حمد مشتمل بر جوامع خیر و حکمت نیست
🔸در بین سورههای قرآن، فقط سوره حمد است که انسان با خواندن آن، خدا را مورد خطاب قرار میدهد و با او صحبت میکند. از این رو، این سوره بیشترین مناسب برای خوانده شدن در نماز دارد زیرا حقیقت نماز، سخن گفتن و راز و نیاز کردن با پروردگار عالم است
📚شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 260
💠https://eitaa.com/mahdixxv
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕋🌷سوره آل عمران (آیه ۱۹۱-۱۹۲)
الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ (١٩١)
آنان كه همواره خدا را ایستاده و نشسته و در حال خوابیدن یاد میكنند، و پیوسته در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند، [و از عمق قلب همراه با زبان میگویند:] ای پروردگار ما! این [جهان با عظمت] را بیهوده نیافریدی، تو از هر عیب و نقصی منزّه و پاكی؛ پس ما را از عذاب آتش نگاهدار
رَبَّنَآ إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ (١٩٢)
ای پروردگار ما بیتردید هر كه را تو در آتش در آوری، قطعاً خوار و رسوایش كردهای، و برای ستمكاران هیج یاری وجود ندارد.
▪️ https://eitaa.com/mahdixxv
┄┅┅┅🌸🍃🌺┅┅┅┄
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وعده آب و برق مجانی!
🇮🇷🕌🇮🇷@mahdixxv
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت شانزدهم : پيوند الهي
✔️راوی : رضا هادي
🔸عصر يکي از روزها بود. #ابراهيم از سر کار به خانه مي آمد. وقتي واردکوچه شد براي يك لحظه نگاهش به پسر همسايه افتاد. با دختري جوان مشغول صحبت بود. پسر، تا ابراهيم را ديد بلافاصله از #دختر خداحافظي کرد و رفت!
ميخواست نگاهش به نگاه ابراهيم نيفتد.
🔸چند روز بعد دوباره اين ماجرا تکرار شد. اين بار تا ميخواست از دختر خداحافظي کند، متوجه شد که ابراهيم در حال نزديک شدن به آنهاست. دختر سريع به طرف ديگر کوچه رفت و ابراهيم در مقابل آن پسر قرار گرفت. ابراهيم شروع کرد به سلام و عليک کردن و دست دادن. پسر ترسيده بود. اما ابراهيم مثل هميشه لبخندي بر لب داشت. قبل از اينکه دستش را از دست او جدا کند با #آرامش خاصي شروع به صحبت کرد و گفت: ببين، تو کوچه و محله ما اين چيزها سابقه نداشته. من، تو و خانواد هات رو کامل ميشناسم، تو اگه واقعاً اين دختر رو ميخواي من با پدرت صحبت ميکنم که...
🔸جوان پريد تو حرف ابراهيم و گفت: نه، تو رو خدا به بابام چيزي نگو، من اشتباه کردم، غلط كردم، ببخشيد و ...
ابراهيم گفت: نه! منظورم رو نفهميدي، ببين، پدرت خونه بزرگي داره، تو هم که تو مغازه او مشغول کار هستي، من امشب تو #مسجد با پدرت صحبت ميکنم. انشاءالله بتوني با اين دختر #ازدواج کني، ديگه چي ميخواي؟
جوان که سرش را پائين انداخته بود خيلي خجالت زده گفت: بابام اگه بفهمه خيلي عصباني ميشه.
ابراهيم جواب داد: پدرت با من، حاجي رو من ميشناسم، آدم منطقي وخوبيه. جوان هم گفت: نميدونم چي بگم ، هر چي شما بگي. بعد هم خداحافظي کرد و رفت.
🔸شب بعد از #نماز، ابراهيم در مسجد با پدرآن جوان شروع به صحبت کرد. اول از ازدواج گفت و اينکه اگر کسي شرايط ازدواج را داشته باشد و #همسر مناسبي پيدا کند، بايد ازدواج کند. در غير اينصورت اگر به #حرام بيفتد بايد پيش خدا جوابگو باشد. و حالا اين بزرگترها هستند که بايد جوا نها را در اين زمينه کمک کنند. حاجي حر فهاي ابراهيم را تأييد کرد. اما وقتي حرف از پسرش زده شد اخمهايش رفت تو هم!
ابراهيم پرسيد: حاجي اگه پسرت بخواد خودش رو حفظ کنه و تو #گناه نيفته، اون هم تو اين شرايط جامعه، کار بدي کرده؟
حاجي بعد از چند لحظه سکوت گفت: نه!
فرداي آن روز مادر ابراهيم با مادر آن جوان صحبت کرد و بعد هم با مادر دختر و بعد...
🔸يک ماه از آن قضيه گذشت، ابراهيم وقتي از بازار برميگشت شب بود. آخر کوچه چراغاني شده بود. لبخند #رضايت بر لبان ابراهيم نقش بست. رضايت، بخاطر اينکه يک دوستي شيطاني را به يک پيوند الهي تبديل کرده. اين ازدواج هنوز هم پا برجاست و اين زوج زندگيشان را مديون برخورد خوب ابراهيم با اين ماجرا ميدانند
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید #ابراهیم_هادی🕊🌹
شادى روحش صلوات 🌹
▪️https://eitaa.com/mahdixxv