#امام_حسین_علیه_السلام #مناجات_محرمی
ای چارهسازِ مردم عالم، حسین جان
آرامِ قلبهای پُر از غم، حسین جان
بابِ نجات مردم درمانده از گناه
شرط قبول توبهی آدم، حسین جان
خواندیم آیهآیه غمت را و سوختیم
تفسیر سرخ سورهی مریم، حسین جان
فرصت کم است! روزی چشم مرا بده
آقای گریههای دمادم، حسین جان
جانِ تمام مرثیهخوانان فدای تو
ای شور روضههای محرم، حسین جان
در پای روضههای تو جانْ نذر کوچکی است
ما را ببخش بابت این کم، حسین جان
**
افتادهای میانهی گودال روی خاک
تسبیح دانهدانهی درهم، حسین جان
بر روی نیزههای غریبی چه میکنی؟!
خورشید نسلهای مکرم، حسین جان
#حسن_شیرزاد
#صلوات 👉
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امیرالمومنین_ع_مدح
خدا یکی و نبی یک تن و امیر یکی است
پس از رسول خدا رحمت کثیر یکی است
نگاه شیعه همیشه به پرچم علوی است
برای اهل یقین تا ابد مسیر یکی است
اگر تمام حقیقت به یک نفر برسد
امیر لایق این لفظ دلپذیر یکی است
خبر همین که علی برگزیدهی ازلی است
خبر همین که پسندیدهی غدیر یکی است
به واژه واژهی آیات بینات قسم
که در کتاب خدا منذر و بشیر یکی است
علی است جان نبی و نبی است جان علی
برای "اَنْفُسَنا" مرجع ضمیر یکی است
دم طواف ادب کن که خانه خانهی اوست
به مستجار بگو منجی و مجیر یکی است
حدیث منزلت این نکته را به عالم گفت
برای سرور افلاکیان وزیر یکی است
سپرد هستی خود را به ساقی کوثر
که کفو فاطمه آن چشمهی حریر یکی است
هنوز تکیهی اسلام بر وجود علی است
میان حادثهها جوشن کبیر یکی است
بگو به اهل تغابن خیال بد نکنند
که همچنان اسداللهِ بی نظیر یکی است
اُحُد به فتنه گران گفت هیچ دم نزنید
که کوه غیرتی ورطهی خطیر یکی است
چنان که ضربهی خندق به اهل خیبر گفت
هنوز هم که هنوز است آن دلیر یکی است
بگو به دشمن او آن یلی که از پایش
طبیب وقت عبادت کشیده تیر یکی است
کسی که از غم طفل یتیم و آه فقیر
به قدر وعدهی نانی نخورده سیر یکی است
دلا گدای علی شو که در طریقت او
مقام و منزلت شاه با فقیر یکی است
هزار وعدهی خوبان یکی وفا نکند
کسی که وعدهی خود را نکرده دیر یکی است
بگیر دامن او را که شرط بندگی است
مرو به سوی دگر، شاهِ دستگیر یکی است
✍ #حسن_شیرزاد
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
آن زن که عقل و عشق را پیوسته با هم داشت
شأنی فرا از هاجر و حوا و مریم داشت
ذات زلالش محو در نور الهی بود
روح صبورش ریشه در جسمی مُکّرم داشت
در روزگاری که جهان در جهل خود گم بود
اندیشهای روشنتر از ادراک عالم داشت
صبحی که حرف از بندگی و حق پذیری بود
نور خدیجه سِبقه و جانی مقدم داشت
زخم زبان میدید اما کم نمیآورد
بر یاری پیغمبرش عزمی مصمّم داشت
هر گاه پیغمبر میان کوچه زخمی بود
میآمد و در دستهایش مهر و مرهم داشت
تا بود او، پیغمبر از غمها نمیرنجید
تا بود او، پشت و پناهی قرص و محکم داشت
هر جا که دشمن فکر تکذیب حقیقت بود
ختم رسل امید تنها بر دو محرم داشت
اول امیرالمؤمنین دلگرمی او بود
آنگاه امالمؤمنین قدری مسلم داشت
شِعب ابی طالب گواه دردهای اوست
اویی که چشمی خیستر از چشم زمزم داشت
داراییاش را نذر ترویج حقیقت کرد
آن ثروتی را که به دست خود فراهم داشت
از ثروتش قدر کفن باقی نماند آخر
از بس که لطف و بخشش و جود دمادم داشت
دلخوش به لبخند پیمبر بود از این عالم
با بودن او از جهان چیزی مگر کم داشت!
دلدارِ هم، غمخوارِ هم، آرامِ هم بودند
در پیش یکدیگر کجا دلهایشان غم داشت!
پرورد در آغوش خود آیات کوثر را
گل بود و بر دامان خود پاکیِ شنبم داشت
افسوس قدرش را زمینیها نفهمیدند
نشناختند او را که جا در عرش اعظم داشت
بین عبا پیچید و دفنش کرد پیغمبر
شاخه گلی را که شمیم یاس و مریم داشت
زهرا کنارش گریه میکرد و رسول الله
وقت وداعش چشمهایی خیس و نَمنَم داشت
بگذار پایان گیرد این شعر سراسر غم
بگذار پنهان مانَد آن رازی که خاتم داشت
✍ #حسن_شیرزاد
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e