#امام_صادق_ع_شهادت؛ #بصیرت؛ #انقلاب_اسلامی؛ #جمهوری_اسلامی_ایران
(فرازهایی از یک #مثنوی)
"بر جبین آسمان، آثار غم شد آشکار
اشک میریزند نم نم ابرهای داغدار
در میان سنگها، آیینهای تنها شده
روضهی تنهاییاش هرگوشهای برپا شده
غرق باران است هرکس جان او لایق شدهست
باز عالم سوگوار حضرت صادق شدهست"
حضرت صادق که جان ما فدای درس او
دانشآموزان او هستیم و پای درس او
"یادگار مصطفی را قوم سرکَش می کِشند
خانه ی وحی و نبوت را به آتَش میکِشند
باز در چشمم غم مولا مجسم میشود
روضههای مادرش زهرا مجسم میشود
قصهی تلخ هجوم گرگها بر خانهای
ماجرای شعله و بال و پر پروانهای
وای من شیخ الائمه بی عمامه بی ردا
زنده شد در خاطر من روضههای کربلا
آنچه پیرش کرده داغ کشتهی کرب و بلاست
آنچه دائم پیش چشم اوست شرح روضههاست
روضۀ آن پیکر عریان به روی خاکها
بر سر او زخمها، بر پیکر او چاکها
بر تن فرزند زهرا رد مرکب مانده است
داغ این بی حرمتی بر جان زینب مانده است
::
حاصل این روضهها تنها نه اشک و آه ماست
خون اهل بیت پیغمبر چراغ راه ماست"
خون حق نورست و در ظلمت چراغ راه ماست
تا قیامت راه ما از راه خُفاشان جداست
راه ما: راه علی، راه حسین بن علیست
شاهراه ما درین بیراههها، امر ولیست
مرگ بر اسلام آمریکایی و مکر یهود
بشنوید این نعرههای مرگ بر آل سعود
مرگ بر لبخندها و بر خیانتهای گرگ
بر جنایتهای آمریکای شیطان بزرگ
بار دیگر جنگ احزاب است و میدانی خطیر
این سوی میدان علمداریست بیدار و دلیر
شیعه را دشمن شناسی و تبرا باورست
شیعه را اینک کسی از نسل حیدر رهبر است
باز با نام حسین فاطمه، غوغا کنیم
جان خود نذر حریم زینب کبرا کنیم
دیگر از دست علمداری نمیافتد علم
چشم ناپاک حرامیها نیفتد بر حرم
راه ما راه شهیدان، حرف ما حرف امام
جنگ با مستکبرین تا رفع فتنه، یک کلام
در صفوف ما، به غیر از شور بیداری مباد
در دل ما، جز شمیم و عطر هشیاری مباد
با جهاد و صبر، آری فتح در دستان ماست
دست شیطان کی مگر بالاتر از دست خداست؟!
راه ما تا روز آخر راه سرخ کربلاست
پس بپاخیزید یاران! وقت عاشورای ماست
در میان باد و توفان در میان فتنهها
شیعه هرگز گم نخواهد کرد راه خویش را
شاعران: #سیدمحمدمهدی_شفیعی
#سیدعلیرضا_شفیعی
#جواد_شیخ_الاسلامی
#سعید_تاج_محمدی
#محمد_رضا_شفیعی
http://eitaa.com/joinchat/2778791955Cff7b080a11
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
ای که مدیون تو تا روز جزا ایمان ما
جان ما قربان تو ای نوح کشتیبان ما
از اضافات گلت ما عاشقان را خلق کرد
داد با امضای تو یک عمر آب و نان ما
راست میگویند نام مذهب ما جعفریست
جز احادیث تو نوری نیست در چشمان ما
از تو میخواندم که نام آتش آمد بر زبان
صحبت از "در" شد که آتش زد به جسم و جان ما
ای شهید آتش جهل مدینه! پس چرا
جای تو از مادرت میخواند روضهخوان ما؟
شعر میخوانَد کمیت و روضه میخوانی به اشک
آه از جدّ غریب و بی کس و عطشان ما...
خانهات را کربلا کردی و ما آموختیم
هست دنیای بدون کربلا زندان ما
::
آستان قدس صادق میشود روزی بقیع
بر ضریحت میرسد چندی دگر دستان ما
✍ #سعید_تاج_محمدی
http://eitaa.com/joinchat/2778791955Cff7b080a11