eitaa logo
مهدی یارشو
24.8هزار دنبال‌کننده
654 عکس
261 ویدیو
29 فایل
🙋سیداحمدوحیدی هستم (قاری،مداح،مجری) برنامه استعداد یابی و آموزش دکلمه خوانی 🎙️ ویژه نوجوانان و کودکان با هدف کشف استعدادها و پرورش مهدی یاران ✨ "یار مهدی باش " اگه سوال داشتی اینجام 👇 (آی دی ادمین پاسخگو) @malakoott
مشاهده در ایتا
دانلود
شاعر به حیرت است تو را دید یا شنید گفت از الست و قافیه قالو بلی شنید صبح از مدینه خواند و شب از کربلا شنید از یارِ آشنا سخن آشنا شنید چشم تو بود روز ازل غمزه‌ساز شد نورت ظهور کرد و ابوحمزه‌ساز شد دست تو ربنای قنوت اجابت است سجاده‌ی تو قبله‌ی اهل عبادت است اشکت نزول آیه‌ی باران رحمت است لب‌های تو صحیفه‌ی عرفان و حکمت است هرکس کلاس درس تو را مستعد شده‌ست پای دعای خمسه عشر مجتهد شده‌ست از بس به نام مادر تو ماه و سال ماست آغشته با دعای تو رزق حلال ماست شد مادرت عروس علی، خوش بحال ماست ایرانی است مادر تو، این مدال ماست ما را علی، غلام حسینش خطاب کرد از ما عروس فاطمه را انتخاب کرد در شام، غیرِ بغض تو در سینه‌ها نبود مسجد محلِّ رویش آیینه‌ها نبود جز بوسه‌ی معاویه بر پینه‌ها نبود منبر که جای بازی بوزینه‌ها نبود منبر برای حج تو میقات عشق بود حق با علی‌ست، خطبه‌ات اثبات عشق بود ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
    شبی خمار غزل گرم گفتگو بودیم به وجد و شور و نشاط و به های و هو بودیم مدام در طلب باده و سبو بودیم تمام مستی شب را به جستجو بودیم ندا رسید که امشب طلوع خواهد شد کسی می آید و فردا شروع خواهد شد شکوفه زد غزل و روی لب هجا گل کرد ردیف و قافیه در صورت دعا گل کرد سحر رسید و اذان آمد و خدا گل کرد بهار فاطمه در صبح سامرا گل کرد ((رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند)) امین وحی خدا با خودش خبر آورد خبر برای وصی پیامبر آورد که نخل عسکری از فیض حق ثمر آورد عروس فاطمه و مرتضی پسر آورد جمال مهدویش آنچنان که پیغمبر ز هیبتش چه بگوییم ، وارث حیدر زمان به قدرت او اعتراف خواهد کرد و زیر سایه ی او اعتکاف خواهد کرد و تیغ دشمن او را غلاف خواهد کرد و کعبه دور قد او طواف خواهد کرد بخوان که حضرت صاحب به راه می افتد که حق می آید و باطل به چاه می افتد ببخش کوچه ی ما را که مثل میکده است گلوی شاعرت آقا اسیر عربده است ز ما هرآنچه نباید اگر چه سر زده است تمام حسرت ما جمعه ی نیامده است دخیل بسته ی این نیمه های شعبانیم به جان فاطمه سوگند که پشیمانیم https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
شبی خمارِ غزل گرم گفتگو بودیم به وجد و شور و نشاط و به های‌وهو بودیم مدام در طلب باده و سبو بودیم تمام مستی شب را به جستجو بودیم ندا رسید که امشب طلوع خواهد شد کسی می‌آید و فردا شروع خواهد شد شکوفه زد غزل و روی لب هجا گل کرد ردیف و قافیه در صورت دعا گل کرد سحر رسید و اذان آمد و خدا گل کرد بهار فاطمه در صبح سامرا گل کرد ((رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند)) امین وحی خدا با خودش خبر آورد خبر برای وصی پیامبر آورد که نخل عسکری از فیض حق ثمر آورد عروس فاطمه و مرتضی پسر آورد جمال مهدو‌ی‌اش آنچنان که پیغمبر ز هیبتش چه بگوییم، وارث حیدر زمان به قدرت او اعتراف خواهد کرد و زیر سایه‌ی او اعتکاف خواهد کرد و تیغ دشمن او را غلاف خواهد کرد و کعبه دور قد او طواف خواهد کرد بخوان که حضرت صاحب به راه می‌افتد که حق می‌آید و باطل به چاه می‌افتد ببخش کوچه‌ی ما را که مثل میکده است گلوی شاعرت آقا اسیر عربده است ز ما هرآنچه نباید اگر چه سر زده است تمام حسرت ما جمعه‌ی نیامده است دخیل بسته‌ی این نیمه‌های شعبانیم به جان فاطمه سوگند که پشیمانیم https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
تقدیم به وقتی که در دنیا ستم مرسوم باشد وقتی عدالت گنگ و نامفهوم باشد وقتی ظهور از چشم‌ مردم دور مانده وقتی نفس آلوده و‌ مسموم باشد وقتی کسی چشم انتظاری را بلد نیست وقتی بشر از عاشقی محروم باشد حق می‌دهم در خانه‌ی تاریخ، یک زن آوازه‌اش پنهان و نامعلوم باشد حق می‌دهم چونانکه زهرا بود مظلوم میراث‌دار فاطمه، مظلوم باشد اما خدا می‌خواست از میراث مریم نام زنی در دفترش مرقوم باشد اما خدا می‌خواست از زن‌های تاریخ با نام نرجس، دفترش مختوم باشد زهرا عروسش را خودش بر می‌گزیند حتی اگر شهزاده‌ای از روم باشد باید به چشم حضرت زهرا بیاید در خانه‌ی حیدر چنین‌ مرسوم باشد تأثیر یُذهب، عنکمُ الرجس است و قطعاً نرجس زنی پاکیزه و معصوم باشد اوصاف او را در کُتب کمتر نوشتند تاریخ باید تا ابد محکوم باشد فرزند او - موعود - پنهان مانده، باید او نیز چون فرزند خود مکتوم باشد فرزند او یک روز می‌آید سرانجام روی لبش آن‌روز یا قیّوم باشد آن‌روز، آری دوستانش شادمانند آن‌روز، آری دشمنش مغموم باشد ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
پر از اندوه هجران است اوقاتی که من دارم چه سنگین است این بار مجازاتی که من دارم طلای قلب من آخر بدل از آب در آمد عوض شد عاقبت با هر گنه، ذاتی که من دارم الهی لا تودّبنی، مرا رسوا نکن در شهر که می‌خندند مردم بر مکافاتی که من دارم به من گفتی بیا شب‌ها چراغ اشک روشن کن دلم روشن شده حالا ز مشکاتی که من دارم مرا آورده‌ای پای دعاهای شبانگاهت خودت دادی به من حال مناجاتی که من دارم مناجات امیرالمومنین، ایوان طلا و من ندارد عالم این کنج خراباتی که من دارم نجف هر سال من با تو قرار آشتی دارم نگیری از دلم ای عشق! میقاتی که من دارم ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
فقط یک مرد در عالم امیرالمؤمنین بوده است فقط یک زن به عالم یار ختم المرسلین بوده است مراعات‌النظیر بی نظیری بهتر از این نیست امیرالمؤمنین داماد امُّ‌ المؤمنین بوده است دلیل رشک مریم، رشک ساره، رشک هاجر اوست خدیجه از ازل بین زنان بالانشین بوده است پیمبر را زنانی بوده اما از سر تکلیف ولی تنها خدیجه یار او در کار دین بوده است اگر در کوچه‌های مکه راه مصطفی سد شد امین مکه را در خانه سربازی امین بوده است همه سرمایه‌اش را خرج حاصل دادن دین کرد خودش روی حصیری نزد احمد، خوشه‌چین بوده است میان امتحان صبر در شعب ابی‌طالب خدیجه مادر زهرای زینب آفرین بوده است :: نگاهش را شب آخر به در می‌دوخت در خانه گمانم فکر زهرا لحظه‌های واپسین بوده است ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
صحرا شده سوگوار، ماتم دارد باران شده بی قرار، ماتم دارد نوروز، عزادار شب قدر شده‌ست از داغ علی، بهار ماتم دارد https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
گرچه شوال ولی داغ محرم با اوست پس عجب نیست اگر این همه ماتم با اوست مثل جدش شده در کنیه «اباعبدالله» در بقیع است ولی کرببلا هم با اوست شیعه را کرببلا گرچه علمداری کرد جعفری مذهبمان کرده و پرچم با اوست من اگر مورم اگر هیچ، ولی می‌‌دانم «او سلیمان زمان است که خاتم با اوست» زندگی‌نامهٔ او سطر به سطرش روضه‌ست که مصیبات همه عالم و آدم با اوست در غمش اشک، اگر ریخت اگر جاری شد بانی روضهٔ سقاست و زمزم با اوست لفظی از کوچه در این مرثیه محزون‌تر نیست وارث محنت زهراست اگر غم با اوست ✍ http://eitaa.com/joinchat/2778791955Cff7b080a11
اگرچه گمنام، اگرچه پنهان خلوصش اما اثر که دارد من از جهادش خبر ندارم خدایش اما خبر که دارد رجاست، خوف از خطر مبادا در این سفر بی هنر مبادا که جبهه سرباز اگر ندارد رجایی و باهنر که دارد به راه افتاد و عشق برداشت از آنچه برداشت خود خبر داشت بضاعت سیم و زر ندارد بضاعت جان و سر که دارد مسیرِ فرهاد بیستون است و شرطِ اولْ قدم جنون است چه توشه‌ای بهتر از محبت؟ بیاورد عشق هرکه دارد بنا به ماندن نبود از اول چرا بماند؟ چرا معطّل؟ چه بهتر از لانه پر بگیرد رها شود، بال و پر که دارد ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
تازه شد خبر! خبر جدید شد چیست؟ خادم الرضا شهید شد کوله‌بار بسته یار، عازم است کیست این؟ رفیق حاج قاسم است کیست این؟ چقدر کربلایی است باز هم شهید، یک رجایی است کیست این شهیدِ یا رضا به لب؟ جان او رسید با رضا به لب کیست این که نام او سرآمد است؟ مقصدش رواق‌های مشهد است پله زد به آسمان قدم قدم باز شد به روی او درِ حرم راه را نرفت، راه را دوید شد کبوتر و به آسمان پرید باز هم خبر! خبر جدید نیست کشور رضا که بی شهید نیست ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
در زیر آفتاب تو ماندی، حسین هم ای تشنه! دور از آب تو ماندی، حسین هم پیر و جوان نداشت! که یک نور واحدید در قلب شیخ و شاب تو ماندی، حسین هم کم یا زیاد مرثیه فرقی نمی‌کند در روضه در کتاب، تو ماندی، حسین هم گودال و بام، مرز قبول شهادتند راضی از انتخاب، تو ماندی، حسین هم شمشیر و زهر هردو جگر پاره می‌کنند دل خون و دل کباب، تو ماندی، حسین هم هرگز نمیرد آنکه از او زنده‌ایم ما پس با همین حساب، تو ماندی، حسین هم ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ای بقیعِ غم تو کرببلایی دیگر کربلا بود برای تو مِنایی دیکر کوفه تا شام، تو را سعی‌وصفایی دیگر در غریبان، تو غریب الغربایی دیگر غربتت را نسرودم منِ شاعر آری راستی تو چقَدَر شاعر و ذاکر داری؟! شده آزرده تو را از عمل ما، خاطر بی سبب نیست اگر شد حرمت بی زائر از حدیث تو نگفتیم ولو در ظاهر گرچه محتاج‌ترینیم به قال الباقر همه‌ی سال پی یک شب تقویم توأیم ما فقط مرثیه‌خوان شب ترحیم توأیم دست بر دامن مهرت نرساندیم چرا؟ گاهگاهی که رسیدیم، نماندیم چرا؟ پایمان را به بقیعت نکشاندیم چرا؟ باقرالعلم! ز علم تو نخواندیم چرا؟ بگذر از ما که برای تو مؤثر نشدیم نه که بی صحن و رواقی تو، مسافر نشدیم کودکی‌های تو در اوج مصیبت طی شد کودکی‌های تو همراه شهادت طی شد پای آن خیمه که می‌رفت به غارت طی شد زیر شلاق ستم وقت اسارت طی شد طی شده کودکی‌ات گوشه‌ی بین الحرمین گه در آغوش پدر، گاه در آغوش حسین کربلا جلوه‌ی غم بود برایت مادام کربلا کشت تو را، کشت تو را بدتر شام کربلا بود و حسین و تو و سجاد، تمام کربلا بود و امام بن امام بن امام من تو را یک تنه یک کرببلا می‌بینم من تو را در همه‌ی مرثیه‌ها می‌بینم داغ بی آبی و فقدان عمو را تو بگو روضه‌خوان باش خودت، روضه‌ی او را تو بگو پرده بردار، بیا راز مگو را تو بگو بوسه‌ی تیغ به رگ‌های گلو را تو بگو تو بنا بود بمانی به امامت برسی روضه‌خوان باشی و هر شب به شهادت برسی https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e