🔮 « چگونه گناه نکنیم »
1️⃣ قسمت اول
🔺گناه یک نافرمانی آشکار در مقابل خداوند است و اسامی مختلفی دارد مانند اِثم، ذَنب و... این تفکر که انسان جایزالخطاست، اشتباه میباشد بلکه انسان ممکنالخطاست؛ به عبارتی انسان جایز نیست خطا کند. ما بهگونهای میگوییم که گویی مجاز است خطا کند و این اشتباه میباشد.
⛔️ بعضی از ما توهم داریم؛ ثواب که میکنیم انتظار داریم از آسمان فرشتهای به زمین بیاید و کفشهایمان را جلوی پایمان جفت کند. مانند راننده خلافکاری که بسیار خلاف و بیقانونی کرده است، با سرعت 200 رانندگی میکند، با گوشی صحبت میکند، دستی میکِشد اما چون چند روزی است که کمربند ایمنی را میبندد، انتظار دارد همه پلیسها در جاده به خاطر او به رکوع بروند! این افراد باید از توهمات بیرون بیایند زیرا این توهمات به مرور تبدیل به مبنا میشود، بعد که یک سری اتفاقات نمیافتد میگویند خدا با ما قهر کرده است، چرا خدا اینجوری نکرد، چرا اینجوری کرد؟
🎤سخنرانی: چگونه گناه نکنیم؛ شب اول
#استاد_رائفی_پور
https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3
CQACAgQAAx0CVZgvmwACGD1ggpSoE0T9hvIt0_fo9hEaSAdH_wAC3ggAAkA8oFPNQWvgj6KWBB8E.mp3
2.03M
◀ استاد رائفی پور
🔖 «برای ظهور آمادهای؟»
🌙 #شهر_رمضان
#گفتم_شبی_به_مهدی_اذن_نگاه_خواهم💕
#گفتا_من_هم_از_تو_ترک_گناه_خواهم💕
☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆
https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3
دیدند خیلیها
هزاران بار رویت را ..
سهم نگاهم دستِ کم
یک بار بود ای کاش ..
#اللهمعجللولیکالفرج💕
https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3
🔆داستان تشرف حاج محمدخدمت #امام_زمان(عج)
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🍀امام زمان علیه السلام محیط به عالم وجود است. شما هم هر موقع گرفتاری دارید -چه گرفتاری مادی یا معنوی- «یا بن الحسن» را فراموش نکنید.
حاج محمد که از صلحا بود میگفت: مکه رفتم و اعمال حج که تمام شد، یک روز گفتم یک عمره مفرده برای مادر امام زمان علیه السلام انجام بدهم و از بیبی درخواست کنم که از فرزندشان بخواهد که من، چهره ایشان را زیارت کنم. طواف و نماز و سَعی بین صفا و مروه را انجام دادم. سَعی بین صفا و مروه که تمام شد، طواف نساء و نمازش را خواندم و دیگر بیحال شدم. حدود یک ساعت و نیم به اذان صبح بود. دیدم پنج شش نفر پشت مقام ابراهیم نشسته و یک ظرف خرما جلویشان گذاشتهاند. جمعیت هم همین طور که از مقام ابراهیم فاصله میگیرند، از اینها هم فاصله میگیرند و اینها وسط نشسته و صحبت میکنند. یک آقایی هم آن بالا نشسته است که نمیشود چشم از او برداشت. خیلی فوقالعاده است و برای بقیه صحبت میکند. وقتی این آقا را دیدم، زانوهایم شروع کرد به لرزیدن. خرماها بیشتر جلب توجهام کرد؛ چون خیلی بیحال و خسته شده بودم. نشستم و تکیه دادم.
آقا فرمود: «این حاج محمد برای مادر من یک عمره انجام داده است و خسته شده است. چند تا از این خرماها را به او بدهید».
یک نفر فوراً بلند شد و بـشقاب خرما را مقابل من آورد. من هم پنج شش تا برداشتم؛ لکن به قدری خسته و بیحال بودم که دیگر توجهی به این حرف نداشتم. شروع کردم خوردن. دیدم دارند نگاه میکنند و تبسم میکنند.
بعد دو مرتبـه فرمود: «بـله؛ ایشان برای مادر من یک عمرهای انجام داد و به زحمت هم افتاد. خـدا قبـول میکند؛ انشـاءالله».
یک دفعه نگاه کردم، دیدم هیچ کس نیست. فوراً به خود آمدم. گفتم: «اصلاً آرزویم همین بود که حضرت را ببینم و چقدر زود مستجاب شد». میگفت: به واسطه آن خرمایی که خوردم، یک حالاتی برایم ایجاد شد.
🌸منبع:گفتارهای آیت الله ناصری🌸
🌙 #شهر_رمضان
#گفتم_شبی_به_مهدی_اذن_نگاه_خواهم💕
#گفتا_من_هم_از_تو_ترک_گناه_خواهم💕
☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆
https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3
✨﷽✨
🌼سر و گوش آب دادن
این اصطلاح را هنگامی به کار میبرند که کسب خبر و گردآوری اطلاعات مراد گوینده باشد.
در روزگاران گذشته که حمام عمومی و خزینهدار وجود داشت، مردمی که به حمام میرفتند ناگزیر بودند که چند ساعت از روز را در صحن حمام به نظافت و شستشوی خود و کودکانشان بپردازند. زنان خانه دار نیز که از نظر معاشرت در بیرون از خانه محدودیتهایی داشتند بهترین فرصت را در حمام مییافتند تا برای هم سفره دل را بگشایند و رویدادهای هفتهای را که گذشت برای یکدیگر تعریف کنند. در حمامهای زنانه چون زنان در گروههای دوتایی، سهتایی و چهارتایی با هم حرف میزدند، سر و صدای زیادی در صحن حمام ایجاد میشد و به همین دلیل چون صدای کسی درست شنیده نمیشد همگی مجبور بودند حرفهای خود را با صدای بلند برای یکدیگر تعریف کنند.
کسانی هم که با یکدیگر اختلافی داشتند و گاه هر دو در حمام حضور داشتند از این فرصت استفاده میکردند و برای آن که بدانند که آن دیگری پشت سر او چه میگوید و چگونه از او بدگویی میکند، یکی از آشنایانشان را به بهانهی شستشوی تن به درون خزینه میفرستادند تا "سر و گوش آب بدهد". یعنی وانمود کند که دارد خود را میشوید ولی دزدانه به حرفها گوش بدهد و خبرها و بدگوییها را برای فامیل خود ببرد.
به طور کلی در آن روزگار هر کس میخواست از اوضاع و احوال و رویدادهای روزهای گذشته در محل باخبر شود با رفتن به حمام و "سر و گوش آب دادن" در خزینه و دزدانه گوش دادن به گفتههای دیگران که با صدای بلند با یکدیگر حرف میزدند، از همه این رویدادها آگاه میشد.
بدین ترتیب عبارت "سر و گوش آب دادن" که هم برای جاسوسی کردن و هم برای کسب خبر به کار میآمد، رفتهرفته در میان مردم به صورت اصطلاح در آمد.
https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3