eitaa logo
مهدی یاوران🚩
409 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
59 فایل
⭐تادیرنشده برگردیم⭐ ✔چیزی تاظهورمهدی موعود(عج)نمانده... 🚩فعالیت:تازمان ظهور امام زمان(عج) 🌹کپی باذکرصلوات هدیه به آقاصاحب الزمان(عج) 🔹️برای انتقادوپیشهاد👇 @yamahdi313yaar تولیدات محتوای مهدی یاوران👇 @stickermahdavi313yar
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ؟ ؟ |جلسه بیست وپنجم| 🔹چون دین یک امر عمیق است ، نیاز به تبیین دارد / عقل های اندک، دین را نمی فهمند لذا مسخره میکنند پاسخ هردو پرسش فوق، یکی است؛ علت اینکه دین این قدر نیاز به تبلیغ و تبیین دارد، این است که دین یک امر عمیق است، فقط الأن آدم را نمی بیند، بلکه اینده انسان را هم می بیند. انسان موجود بینهایت طلب و جاودانه ای است و این انسان بسیاری از نیازهای پنهان خودش را نمی بیند ولی دین نیازهای پنهان او را دیده است، لذا دین یک حرفی می زند که این انسان متوجه آن حرف نمی شود و حتی ممکن است مسخره اش کند. 🔹دستورات دینی بسیار ژرف و پیچیده هستند و بعضا ممکن است برای افراد سطحی نگر، مسخره به نظر برسند؛ چون عقلهای اندک و کوچولو و ظاهربین، دستورات دین را نمی فهمند لذا ممکن است آنها را غیرعاقلانه تلقی کنند و حتی آنها را مضر به حال بشریت تشخیص بدهند! مثلا برخی افراد نادان پیدا می شوند و درباره روزه داری میگویند: «اینکه ۱۲ ساعت آب نخورید، برای بدن ضرر دارد!» اما بعد از سالها تحقیق و بررسی، برخی از اطباء خارجی می گویند: «ما بررسی کردیم و دیدیم که این کار اتفاقا خیلی هم برای بدن مفید است و اصلا این طور نیست که اگر ۱۲ ساعت آب نخورید، برای بدن ضرر داشته باشد!» انسان یک موجود عمیق با نیازهای پیچیده و پنهان است، لذا دین هم امرعمیقی است دستورات دین برای انسان طراحی شده و چون انسان موجود بسیار عمیقی است و نیازهای پیچیده و پنهانی دارد، لذا وقتی دین بخواهد این نیازهای پیچیده و پنهان انسان را راه بیندازد به سادگی درک نمی شود، به همین دلیل آدم باید فکر کند تا دین را برای خودش جا بیندازد. متأسفانه بعضیها دین را یک جوری معرفی میکنند که انگار هیچ عمقی ندارد و خیلی ساده است. درحالیکه خیلی کار می برد تا انسان عمیقا دین را بفهمد و واقعا به آن متقاعد بشود. دین مقوله بسیار هوشمندانه ای است لذا آدمهای باهوش دین داری میکنند. یک روزی خواهد رسید که در جامعه بشری هرکسی دین داری کند می گویند «عجب آدم باهوشی است!» و هر کسی بی دین باشد میگویند «عجب آدم نادانی است !» این مسئله الان در فرهنگ ما اصلا جا افتاده نیست درحالیکه این در قرآن هست و می فرماید: «ألا إنهم هم الشقاء» آنهایی که به دین گرایش پیدا نمیکنند به دین دارها میگویند که «اینها نادان هستند!» اما خدا می فرماید: آنها خودشان نادان هستند و نمی فهمند (و إذا قيل لهم عايروأكما ءامن الاش قالوا أؤمن گما قام الشقهاء ألا إنهم هم الشقهاء ولاكن لا يعلمون؛ بقره /۱۳) همچنین در جای دیگری می فرماید: چه کسی از دین دور میشود، جز آدم نادان! (و م يغب عن ملة إبراهيم إلآ من شفة نفسه؛ بقره /۱۳۰) ما هنوز نتوانسته ایم این را در جامعه خودمان جا بیندازیم که دین چون عمیق است ، گاهی تنها می ماند، مثل آدم عاقل که وقتی در میان جمعی از سفهاء قرار بگیرد، معمولا تنها می ماند و حرفش را نمی فهمند و حتی او را مسخره میکنند!» 🌸 ؟ ؟ 🔰استادعلیرضاپناهیان 🌙 💕 💕 ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3
🔴 ؟ ؟ |جلسه بیست وششم| 🔹چرا هرکسی می خواهد دین داری کند باید عمیقا دین را بفهمد؟ چرا هرکسی می خواهد دین داری کند باید عمیقا دین را بفهمد؟ چون حرف های دین، حرف های عمیقی است و با بعضی از نیازهای سطحی و ابتدایی انسان در تعارض است، لذا وقتی انسان بخواهد به دین داری متقاعد بشود نیاز به کار فکری عمیق دارد. پس اولادین نیازهای عمیق انسان را پاسخ می دهد و اگر تو، این نیازهای عمیق خودت را ندیده باشی، احساس نیاز به دین پیدا نمیکنی، ثانیا دین گاهی با نیازهای سطحی تو مقابله می کند و میگوید «از این نیاز خودت بگذر، فعلا این مهم نیست» اما تو این نیازهای سطحی خودت را رها نمی کنی لذا دعوا پیش می آید. به همین دلیل، ما برای اینکه دین دار بشویم، نیاز به فهم عمیق از دین داریم و الا به دین داری متقاعد نمی شویم. البته هر انسانی نیاز به این فهم عمیق از دین دارد؛ نه اینکه فکر کنید دین را می شود به یک سلسله مقوله های فرهنگی (مثل رسم نوروز) تبدیل کرد و این مشکل را برای همیشه حل کرد. این مشکل دین، هیچ وقت حل نمی شود؛ چون هر انسانی خودش باید به این فهم برسد. 🔹هر انسانی برای دین دار شدن، باید جداگانه خودش را متقاعد کند دین نمی تواند تبدیل به فرهنگ شود؛ البته یک قسمت هایی از دین ممکن است به صورت رسم در بیاید، مثل پوشیدن لباس سیاه در ماه محرم و...؛ ولی آن قسمتی که غالبا تبدیل به فرهنگ نمی شود و هرکسی جداگانه باید برای خودش تصمیم بگیرد که دین داری کند؛ همان بخش طاعت و گناه است.| خیلی از رفتارها هست که اگر تبدیل به فرهنگ بشود همه انجامش می دهند، اما دین این طور نیست؛ لذا هرکسی می خواهد دین دار بشود جداگانه باید خودش را متقاعد کند. مثلا فایده تفریح و بهره بردن از طبیعت در ایام نوروز، برای همه معلوم و ملموس است، لذا همه مردم از آن بهره برداری می کنند و نیازی نیست که این مسئله را خیلی برای مردم تبیین کنیم و جا بیندازیم. | در دین داری، شما هر سال با پدیده ای مثل روزه و ماه رمضان مواجه می شوید؛ اولأماه رمضان یک اثر عمیقی دارد، ولی به راحتی نمی شود فهمید که این اثر عمیق چیست تا عاشق روزه گرفتن بشویم ! ثانیا اینکه میگویند «از این نیاز سطحی و اولیه خودتیعنی غذا خوردن و آب خوردن برای مدت مشخصی صرفنظر کن!» هر انسانی وقتی بخواهد از آب و غذا بگذرد، دچار چالش می شود، لذا نیاز به یک فهم عمیق دارد تا متقاعد به روزه گرفتن شود، پس روزه به این سادگی تبدیل به یک فرهنگ نمی شود و طوری نیست که همه به راحتی بپذیرند و روزه بگیرند؛ یعنی مثل رسم «نوروز» نیست که همه به راحتی بپذیرند و اجرا کنند. 🌸 ؟ ؟ 🔰استادعلیرضاپناهیان 🌙 💕 💕 ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3
🔴 ؟ ؟ |جلسه بیست وهفتم| 🔹دین نه تلخ است، نه سخت است؛ بلکه عمیق است! / باید عمیق بودن دین را برای خودت جا بیندازی تا راحت دینداری کنی چرا ما این قدر باید وقت صرف کنیم تا نسبت به دین داری متقاعد بشویم؟ آیا دین خیلی تلخ است و ما با تبلیغ و تبیین، می خواهیم آن را شیرین کنیم؟ دین نه تلخ است، نه سخت است؛ بلکه عمیق است! این طور نیست که دین یک مقوله سختی باشد و فقط یک گروه خاص یا یک تیپ های خاصی سراغش بروند؟ دین عمیق است و حرف عمیق را هم وقتی بفهمی، برایت راحت می شود، نمی توان گفت که دین سخت است؛ دین سهل است اما عمیق است! هرکسی می خواهد دین داری کند باید این عمیق بودن دین را برای خودش جا بیندازد تا بتواند راحت دین داری کند. لذا دین فهمی- به معنای درست کلمه - زحمت دارد. 🔹چرا متقاعدسازی انسان برای ترک گناه، سخت است؟ وقتی از فهم دین صحبت می کنیم، منظورمان بسیاری از این آموزش های دینی در مدرسه و دانشگاه نیست؛ بلکه منظورمان از فهم دین، این است که «آدم متقاعد بشود که این گناه است و نباید انجامش بدهد!» و متقاعدسازی انسان درباره گناه ، هم کار سختی است. به دو دلیل: یکی اینکه ترک گناه مربوط می شود به یک نیاز عمیق تو و تو نیاز عمیقت را به این سادگی درک نمیکنی که متقاعد بشوی این گناه را ترک کنی، دوم اینکه برای ترک گناه باید در مقابل یک نیاز سطحی خودت بایستی و تو به این سادگی نمی توانی از نیاز سطحی خودت چشم پوشی کنی. مگر اینکه عمیقا بفهمی ماجرا چیست تا حاضر بشوی گناه نکنی. من چرا نباید این گناه را انجام بدهم؟» متقاعد ساختن انسان برای ترک گناه، سخت است؛ چون مسئله عمیق است. پس دین سخت نیست، بلکه به دلیل عمقی که دین دارد، متقاعد ساختن انسان به دین داری و ترک گناه، سخت است. بعد از اینکه این عمق را درک کردیم، دین داری برای ما آسان می شود و اتفاقا خیلی هم جذاب می شود. این «فهم عمیق از دین» در آیات قرآن و روایات، با واژه «فقه» اسم گذاری شده است. فقه را این طور ترجمه کرده اند که «فقه یعنی یک فهم عمیق» نه اینکه صرفا بدانی و اطلاع پیدا کنی! فقه، یک دانایی سطحی نیست و با اطلاع رسانی اتفاق نمی افتد. فقه یعنی دانستن لایه های درونی حقیقتی که از بیرون پیدا نیست! 🌸 ؟ ؟ 🔰استادعلیرضاپناهیان 🌙 💕 💕 ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3
🔴 ؟ ؟ |جلسه بیست وهشتم|  🔹محور فهم عمیق از دین، این است که «من متقاعد بشوم، گناه نکنم» امام صادق (ع) می فرماید: «لا يشتمل عبد حقيقة الإيمان حتى تكون فيه خصال ثلاث الفقه في الترين و خشن القډير في المعيشة و الصبر على الايا» (تحف العقول /۴۴۶) حقیقت ایمان کسی تکمیل نمی شود و کسی به حقیقت ایمان نمی رسد مگر اینکه سه ویژگی داشته باشد، اول: فهم عمیق از دین داشته باشد. دوم اینکه خوب بتواند تدبیر کند، پول در بیاورد و زندگی خوب داشته باشد! (یعنی این کار، یک سوم رسیدن به کمال ایمان است) سوم اینکه صبر در سختیها داشته باشد. اینکه برای شما لیست کنند «اینها گناه است و اینها کارهای خوب است ...» این فهم عمیق از دین نیست! اینکه صرفا رساله عملیه را یاد بگیری، این فهم سطحی از دین است! فهم عمیق از دین محورش این است: «من متقاعد بشوم گناه نکنم» جالب اینجاست که اکثر آیات قرآن دارند همین کار را می کنند که ما را متقاعد کنند! آیاتی که احکام اسلامی در آن هست، کمتر از صدتا آیه است؛ بیش از شش هزار آیه دیگر از آیات قرآن، دارند ما را به دین داری متقاعد می کنند؟ امام باقر(ع) می فرماید: «لو أتي بشاب من شباب اليقة لا يتفقه ده» (محاسن /۲۲۸ / ۱ ) در روایت دیگری به جای «لأنه» آمده است «لأوجعه» یعنی اگر یک جوانی را ببینم که تفقه در دین نمی کند او را می زنم یا تنبیهش میکنم، طوری که دردش بیاید؟ چرا هر جوانی باید برود در دین تفقه کند؟ برای اینکه هر جوانی جداگانه باید متقاعد بشود که «من چرا نباید گناه کنم؟» و چون این یک مسئله پیچیده است، یک جوان باید تبدیل بشود به یک عنصر عمیق تا این را بتواند برای خودش جا بیندازد. نفس امارة بالسوء هرچه برایش دلیل می آوری از زیرش در می رود و یک بهانه ای می آورد، لذا باید مدام برایش دلیل بیاوری و محاصره اش کنی تا تسلیم بشود و بپذیرد. هرکسی باید جداگانه برود و کار فقهی کند تا بتواند متقاعد بشود برای اینکه «من چرا نباید گناه بکنم؟ اصلا خدایا چرا دستور داده و چرا گناه و ثواب گذاشته است ؟ » اینکه «جوان باید تفقه در دین کند» یعنی عمیق بفهمد «چرا من نباید گناه کنم؟» 🔹 اینکه «جوان باید تفقه در دین کند» معنایش این نیست که یک لایه سطحی از آگاهی های دینی با آگاهیهای سطحی دینی را به او بدهند و او حفظ بکند!» نه؛ باید عمیقا دین را بفهمد و مصداق برتر و مهم تر برای فهم عمیق دین هم این است که عمیقا بفهمد «چرا من نباید گناه بکنم؟» اگر این را نفهمد، هرچیز دیگری بفهمد، فرعی است؟ اگر در پاسخ به اینکه «من چرا نباید گناه بکنم» بگوید: «چون خدا دستور داده است و الا به جهنم می روم!» این فهم عمیق نیست ! هیچکس هم به سادگی با این حرف، متقاعد نمی شود؟ اگر هم کسی با همین حرف متقاعد شد، من به او مشکوک میشوم و میگویم: این یک روزی از دین داری، فرار خواهد کرد؟ کسی که بدون تفقه و صرفا با چند تا دلیل سطحی، خودش را به دینداری و ترک گناه، متقاعد کند، حتما یک مشکلی دارد هرچند خودش هم ممکن است نداند. شاید جوگیر شده است؟ 🌸 ؟ ؟ 🔰استادعلیرضاپناهیان 🌙 💕 💕 ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3
🔴 ؟ ؟ |جلسه بیست ونهم|  اینکه «جوان باید تفقه در دین کند» یعنی عمیقا بفهمد «چرا من نباید گناه کنم؟» اینکه «جوان باید تفقه در دین کند» معنایش این نیست که یک لایه سطحی از آگاهی های دینی با آگاهی های سطحی دینی را به او بدهند و او حفظ بکند!» نه؛ باید عمیقا دین را بفهمد و مصداق برتر و مهم تر برای فهم عمیق دین هم این است که عمیقا بفهمد «چرا من نباید گناه بکنم؟» اگر این را نفهمد، هرچیز دیگری بفهمد، فرعی است؟ اگر در پاسخ به اینکه «من چرا نباید گناه بکنم» بگوید: «چون خدا دستور داده است و الا به جهنم می روم!» این فهم عمیق نیست ! هیچکس هم به سادگی با این حرف، متقاعد نمی شود؟ اگر هم کسی با همین حرف متقاعد شد، من به او مشکوک میشوم و میگویم: این یک روزی از دین داری ، فرار خواهد کرد؟ کسی که بدون تفقه و صرفا با چند تا دلیل سطحی، خودش را به دین داری و ترک گناه، متقاعد کند، حتما یک مشکلی دارد هرچند خودش هم ممکن است نداند. شاید جوگیر شده است؟ چنین کسی در غربال های الهی دچار ریزش می شود. مثلا ممکن است خداوند یک آدم متدین بد (آدم به ظاهر متدین) سر راه او قرار دهد تا حال او را از دین، به هم بزند و موجب شود از وادی دین، بیرون برود. | اولین یا مهم ترین موضوع در فهم عمیق از دین، این است که من چرا نباید گناه کنم؟ چرا خدا به من دستور داده است؟ چرا برای نتیجه اعمال من، بهشت و جهنم گذاشته است ؟» البته بعد از اینکه انسان عمیقا به رفتار دینی و به تقوا متقاعد بشود، ممکن است وسط راه خطا هم بکند که برایش استغفار هست. یا ممکن است یک جایی بگوید «خدایا من متقاعد شده ام ولی این راه، برایم سخت است و خدا کمکش میکند. اصلا یک زندگی دیگری پیدا خواهد کرد؛ زندگی ای که سرگرمی اش چالش رابطه عبد و مولا است. چالش رابطه عبد و مولا هم این است که خدایا مرا ببخش که اینجا گناهت را انجام دادم...» 🔹متأسفانه ما طلبه های حوزه، در تبیین نکات راهبردی دین، ضعیف هستیم چرا ما به تبیین دین نیازمند هستیم؟ چون دین یک مقوله عمیق است و هر انسانی هم جداگانه باید این عمق را بفهمد. چرا بعضی ها دین داری را مسخره میکنند؟ چون دین عمیق است لذا افراد کم عقل و سطحی نگر، دین را مسخره میکنند. متاسفانه حوزه علمیه در تبیین و تبلیغ این دین بسیار عمیق، برای نیاز جامعه امروز ضعیف است، ما طلبه ها ضعیف هستیم، ما طلبه ها از برخی احکام ساده هم نمی توانیم خوب دفاع کنیم و نمی توانیم جامعه را متقاعد کنیم؟ ما طلبه های حوزه در تبیین دین، به ویژه حساس ترین نکات راهبردی دین، ضعیف هستیم و الا این قدر فاصله از دین وجود نداشت ! هنوز در این جامعه بعضی ها به خودشان جرات می دهند که برخی از احکام دین را مسخره کنند؛ چون سطحی نگر هستند و چون ما بیان عمیق نداریم؛ به همین سادگی 🌸 ؟ ؟ 🔰استادعلیرضاپناهیان 🌙 💕 💕 ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3
🔴 ؟ ؟ |جلسه سی ام|  🔹کدام قسمت دین را باید عمیقا بفهمیم؟ امام صادق (ع) می فرماید: «إذا أراد الله عبير يرافقه في الليين» کافی ۱۷/ ۳۲) وقتی خدا خیر کسی را بخواهد فهم عمیق دین به او می دهد. حالا کدام قسمت دین را باید عمیقا بفهمیم؟ همان قسمتی که قرآن در تلاش است آن را برای ما جا بیندازد؛ و آن اینکه «ما برای ترک گناه، انگیزه پیدا کنیم» هرکدام از ما باید عمیقا متقاعد بشویم تا محکم بایستیم و از شرگناه ، راحت بشویم باید عمیقا متقاعد بشویم به اینکه گناه به ضرر من است و خدا خیلی خوب کاری کرده که به من دستور داده و من را به جهنم تهدید کرده و برای من بهشت را قرار داده و اثر بعضی از اعمال و گناهان من را فوری به من نشان نداده است تا من را به یک انسان عمیق و دقیق تبدیل کند؛ انسانی که عمیقا دین را بفهمد تا عمیقا به دین عشق بورزد! امام کاظم (ع) می فرماید: «من لم يتفقه في دينه له ژض الله الله عملا» (تحف العقول / ۴۱۰) اگر کسی عمیقا دین را نفهمد خدا از اعمالش راضی نمی شود. می گوید: «او چرا این کارها را انجام میدهد؟! او که نمی فهمد؟!» این دین روشن فکری ما را نگاه کنید که چقدر غریب است؛ آن وقت چهارتا روشن فکرنمای نادان، این دین را مسخره میکنند؟ 🔹فقهی که در تبیین و ارائه دین نیاز هست، عمیق تر از فقهی است که در استنباط احکام شرعی نیاز هست قرآن فرموده است که بعضی ها اصلا واجب است بروند فقیه بشوند (فلولا تقم گل فرقۃ منهم طائفة ليتفقهوا في البيين ولينذروا قومهم إذا رجعوا إليهم لعلهم يخذون ؛ توبه / ۱۲۲) یک عده ای باید بروند درس بخوانند و فقیه بشوند و برگردند پیش قوم شان؛ نه برای اینکه صرفا مسئله احکام بگویند، بلکه قوم خودشان را انذار بدهند و به دین داری متقاعد کنند؟ همان طور که بیان شد، مهم ترین موضوعی که ما باید در آن فهم عمیق داشته باشیم این است که چطوری خودمان را به دین داری متقاعد کنیم؟ طبق آیه فوق، باید عده ای بروند فقیه بشوند تا بفهمند چطوری انذار بدهند؟ اینکه «چگونه انذار بدهیم؟» نیاز به فقه دارد. الان متأسفانه در حوزه ما هم بعضی ها فکر میکنند که انذار دادن، نیاز به فهم دین (فقه) ندارد، یعنی فکر میکنند همین که قشنگ حرف بزنی، کار تمام است. درحالیکه این کار نیاز به دانش دارد؛ صرفا با هنرنمایی و قصه گفتن و سرگرم کردن مردم نمی شود؟ آن فقهی که در تبلیغ، تبیین و ارائه دین به آن نیاز هست ، خیلی فقه عمیق تری است از آن فقهی که استنباط احکام شرعی نیاز دارد. اینکه یک حکم فقهی از دین استخراج بشود، مرتبه علمی اش نازل تر از فهم بسیاری از معانی آیات قرآن است که می تواند یک نفر را به دین داری متقاعد کند! آیت الله جوادی آملی در تفسیر این آیه رليتفقهوا في البيين) بیان می فرماید که تا وقتی کسی نتواند انذار بدهد و یک کاری کند که جانها برانگیخته بشوند و از گناه پرهیز کنند؛ تا این کار را نتواند بکند، فقیه نیست. 🌸 ؟ ؟ 🔰استادعلیرضاپناهیان 🌙 💕 💕 ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3
🔴 ؟ ؟ |جلسه سی ویکم|  🔶اهل برنامه بودن»؛ قدم اول برای متقاعدشدن به دین داری و ترک گناه آیا منظم و با برنامه بودن، لذت آدم را کم می کند؟ ادب و رعایت آداب، جلوه برنامه داشتن در رفتار است دبستان، محل مؤدب شدن است قدم اول برای متقاعد کردن انسان ها به دینداری و ترک گناه ، این است که افراد را اهل برنامه ریزی، تدبیر، دقت در رفتار و منظم بار بیاورید. تا وقتی این برای کسی جا نیفتاده باشد که بدون برنامه و تدبیر، نمیشود زندگی کرد» شما اگر خدا را هم برایش جابیندازید، اثری ندارد؛ او نمی تواند این خدا را اطاعت کند؛ چون برایش زور دارد که به او دستور بدهند. 🔹قدم اول برای متقاعد کردن انسان ها به دینداری و ترک گناه چیست؟ برای اینکه یک کسی دین دار بشود چه مراحلی را باید در مسیر متقاعد کردن خودش به دین داری طی کند؟ این سؤال را میتوان این گونه هم مطرح کرد: یک انسان را چگونه می شود متقاعد کرد به اینکه گناه نکند؟ چون محور دین داری، همان گناه نکردن است !گناه نکردن، طاعت خدا و اطاعت کردن از امرو نهی الهی را هم شامل می شود، چون شما وقتی از اوامر و نواهی خدا اطاعت نکنی، اسمش می شود گناه . لذا ما گناه» را به عنوان محور دین داری در نظر میگیریم. قدم اول برای متقاعد کردن انسان ها به دین داری و ترک گناه ، این است که افراد را اهل برنامه ریزی، اهل تدبیر، اهل دقت در رفتار و «منظم» بار بیاورید. اصل این موضوع برای افراد در سنین مختلف، یکسان است اما معلوم است که در سن پایین تر تاثیرپذیری انسان بیشتر است، لذا ما در اینجا بیشتر روی سنین کودکی و نوجوانی تأکید می کنیم. 🔹اول باید برای بچه جا بیندازیم که «بدون برنامه و نظم، نمی شود زندگی را اداره کرد» در تربیت بچه، برای هفت سال دوم (در دوران دبستان) باید کاری کنید که از رها بودن و بی برنامه بودن فاصله بگیرد، چون بچه در هفت سال اول زندگی اش این گونه بوده که مدام مشغول سرگرمی و بازی بوده و هر لحظه فرزند همان لحظه بوده است؛ هر چیزی می خواسته، انجام میداده و هر چیزی نمی خواسته انجام نمی داده است. اما در هفت سال دوم، باید بچه را از این حالت در بیاورید و اول باید این را برای بچه جابیندازید که «ما باید منظم باشیم و باید برنامه ریزی کنیم برای اینکه بتوانیم زندگی خودمان را اداره کنیم» باید جا بیندازید که زندگی تصادفا اداره نمی شود و برای رسیدن به هر منفعتی نیاز به تدبیر داریم و نیاز به تلاش منظم داریم. بدون تدبیر نمی شود زندگی کرد! تا وقتی این برای کسی جا نیفتاده باشد، شما اگر خدا را هم برایش جا بیندازید، اثری ندارد چون او نمی تواند این خدا را اطاعت کند، لذا کم کم زیرآب خدا را می زند و میگوید «اصلاکی گفته خدا هست ؟!» چون برایش زور دارد که به او دستور بدهند؛ برای اینکه نمی تواند با دستور زندگی کند. با دستور زندگی کردن، جزء اولش این است که «انسان با برنامه زندگی کند» جزء دومش این است که «این برنامه، دستوری باشد.» کسی که اهل «با برنامه زندگی کردن» نشده و همیشه موجود منفعلی بوده و مدام او را به انجام کارها، وادارش کرده اند شاید خیلی کارها را هم انجام داده ولی منفعلانه انجام داده است) چنین انسانی نمی تواند دین دار خوبی باشد. 🌸 ؟ ؟ 🔰استادعلیرضاپناهیان 🌙 💕 💕 ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3
🔴 ؟ ؟ |جلسه سی ودوم|  🔹اولین عنصر ادب این است که «طبق برنامه رفتار کنیم» در روایات، مکرر آمده است که دوران هفت تا چهارده سالگی دوران ادب کردن طفل است. (قال الايرق ع: دع ابنك يلعب سبع سني ين و يؤدب سبع سنين و...؛ من لایحضره الفقيه /۳ /۴۹۲) و (قال أميرالمؤمنين ع: يرى البئ سبعا ويؤدب سبعا و يستخدم بعا؛ من لایحضره الفقيه / ۴۹۳ / ۳ ) | ادب چند عنصر دارد؛ عنصر اولش این است که طبق آئین نامه و برنامه رفتار کنیم. در روایات فوق نفرموده اند که از هفت تا چهارده سالگی بچه صرفا باید از دستور، اطاعت کند، بلکه از واژه ادب استفاده شده است و این یعنی «باید طبق برنامه رفتار کند» چون ادب به یک سلسله آئین نامه هایی می گویند که رفتار آدم را تنظیم می کند. مثلا آداب غذا خوردن، آداب سفره چیدن، آداب خوابیدن این است ... اینها یعنی برنامه داشتن! جزء اول ادب، برنامه داشتن است؛ نه تنها برنامه داشتن، بلکه برنامه ریزی کردن و برنامه خواستن ! کسی که هنوز عادت نکرده است با برنامه زندگی کند، اصلا چرا درباره دین با او حرف می زنی؟ این آدم اگر مؤمن هم بشود دین دار نخواهد شد، یا به سختی دیندار خواهد شد، یا از دین داری لذت نخواهد برد، یا به صورت «هوسی» دین داری خواهد کرد، یا اینکه حال همه را از دین داری به هم خواهد زد! اصلا خیلی از دستورات دینی برای این است که تو با برنامه بشوی؟  🔹ادب یعنی «رفتار با برنامه» ادب یعنی «رفتار با برنامه توصیه بنده به برخی از دوستانی که دبستان ها را اداره می کنند این بوده است که تا می توانید مقداروسطح آداب را در مدرسه افزایش بدهید. با تأکید بر «ادب» خیلی از مشکلات حل می شود و کارها جلو خواهد رفت. کاش بتوانیم دبستان مان را تبدیل کنیم به «ادبستان»؛ یعنی بچه ها را با ادب بار بیاوریم. آدمی که ادب ندارد ممکن است لبخند بزند، تواضع بکند یا حرف های خوب بزند، ولی این کارهایش منفعلانه است و هر لحظه یک جوری رفتار می کند؛ مثلا اینکه منافق صفتانه مهربان برخورد می کند یا از سر ترس، احترام دیگران را رعایت میکند یا به خاطر تشویق شدن و کسب یک امتیازی، یک تلاشی را انجام میدهد. ولی آدم مؤدب کاری ندارد به اینکه در نتیجه تلاشی که انجام می دهد به او جایزه میدهند یا نه؟ او چون کلا آدم باادبی است، کارهایش را از سر ادب انجام میدهد، مثلا اینکه کلا سلام میدهد و طرف مقابل را ارزیابی نمیکند که ببیند «آیا می ارزد سلام بدهم یا نه؟» این قدر مگارنیست! یا به خاطر ترس از تنبیه ، یک رفتار خوب را انجام نمی دهد. آدم مؤدب برای هر رفتارش یک آدابی را رعایت میکند، خودش را به «برنامه» مقید میکند و زیاد به نتیجه، کار ندارد. شما اگر این ادب را به بچه دادید، باتقوا هم خواهد شد و الا بعید است شعور تقوا را پیدا کند. چون تقوا اینگونه است که وقتی دستور خدا را گوش می دهی خدا تشویقت نمی کند. 🌸 ؟ ؟ 🔰استادعلیرضاپناهیان 💕 💕 ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3
🔴 ؟ ؟ |جلسه سی وسوم|  🔹بچه ام نماز نمی خواند؛ چه کار کنم؟ ادب به او یاد داده ای؟! بعضی ها می پرسند: «بچه ام نماز نمی خواند، چه کار کنم نماز بخواند؟» شما عنصر کلیدی و حیاتی زندگی بچه ات را که «ادب» هست، به او یاد داده ای؟ پس چطوری دارید زندگی میکنید؟! اگر بی ادب غذا بخوریم، بی ادب سلام علیک کنیم، بی ادب بخوابیم، بی ادب بیدار شویم، بی ادب راه برویم، بی ادب لباس بپوشیم و... در این صورت نمی توان انتظار داشت که بچه ما نمازخوان بشود؟ ولی اگر توانستی بچه ات را با ادب بار بیاوری، برای آدم باادب، اضافه کردن یکی دوتا ادب در بین آداب دیگر، سخت نیست . این آدم باادب، نسبت به همسایه، آداب را رعایت می کند، در مورد خوابیدن و بیدارشدن، مرتب کردن اتاق خودش و... هم یک سری آداب را رعایت می کند، ځب حالا اگر یک ادب دیگر که همان نماز خواندن است به آن اضافه کنید، برایش سخت نخواهد بود. میگویید: «ادب نسبت به پروردگار را رعایت کن!» میگوید چگونه است؟ می گویید: اول «الله اکبر» میگویی و چند دقیقه تکان نمی خوری و بعد رکوع و سجده ....این ادبش است ! او هم می فهمد و اجرا می کند چون برایش سخت نیست. بچه ای که نماز خواندن برایش سخت است، انگار در آن خانه ، ادب نیست! مهربانی هست، خشم هست، اعتقاد به خدا هست، معنویت هست و ... اما ادب نیست؟ 🔹دبستان، محل مؤدب شدن است ما اگر مردمی بودیم که به ادب خیلی بها میدادیم، کارت ساعت زنی جلوی در کارخانه ها و اداراتمان نمی خواستیم! این کارت ساعت زنی خودش مظهر و علامت بی ادبی است؟ چون نشان میدهد که این آدم، باادب بار نیامده و نمی فهمد که «ادب کارکردن، سروقت آمدن است!» لذا با کارت ساعت زنی و کسر از حقوق سرماه، یقه اش را می گیرند! چون اگر شلاق حقوق بالای سرش نباشد، منظم سرکار نمی رود؟ | دبستان، محل مؤدب شدن است، این یکی از واضحات تربیتی ما است. دبستان جایی است که هرکسی هر کاری دلش می خواهد انجام نمی دهد و هرکسی بخواهد هرکاری انجام دهد، طبق مقرراتی باید آن کار را انجام بدهد! کسانی که ادب را در دبستان از بین می برند و سیاسیونی که از بی ادبی در محیط آموزش و پرورش دفاع می کنند، جنایت کار هستند! شاید تصور میکنند که بی ادب بودن در مدرسه، مساوی است با شاد بودن بچه ها! ادب را می خواهند نابود کنند و بعد اسمش را میگذارند «شادی و نشاط !» 🔹اولویت در مدرسه، فراگیری قدرت برنامه ریزی است / ادب یک جلوه از قدرت برنامه ریزی است دعوای ما سر دین نیست، بلکه میگوییم هرکسی برای زندگی کردن نیاز به تدبیر دارد و تدبیرو برنامه ریزی باید توی خون ادم باشد. اگر بخواهیم برنامه ریزی توی خون بچه مان برود، باید از کودکی او را مؤدب بار بیاوریم. بچه در مدرسه باید ادب یاد بگیرد و ادب ، یک جلوه از قدرت برنامه ریزی است. اولویت در مدرسه، فراگرفتن قدرت برنامه ریزی است و آماده شدن برای «با برنامه عمل کردن» است. بدون برنامه عمل کردن یعنی منفعل عمل کردن! آدم بی ادب هم ممکن است همه کارهای آدم باادب را انجام بدهد، ولی با چند شرط: یک: هر موقع مجبور بشود یا هر موقع تهدید بشود، این کارها را انجام دهد! دو: هرموقع تطمیع بشود یا هر موقع تشویق بشود. سه: هر موقع ناظريا آقابالاسر داشته باشد؛ یعنی آدم بی ادب هم این کارها را انجام می دهد اما چون بی ادب است، منفعلانه انجام میدهد. معلمان محترم باید طی این هفت سال (یعنی از ۷ تا ۱۴ سالگی) بچه ها را وادار کنند به برنامه ریزی کردن نه اینکه مدام به آنها برنامه بدهند. البته در آن ابتدای کار که دانش آموز تازه به مدرسه می آید به او برنامه بدهند، اما کم کم شروع کنند او را تمرین بدهند برای اینکه خودش برنامه را طراحی و اجرا کند. 🌸 ؟ ؟ 🔰استادعلیرضاپناهیان 💕 💕 ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3
 🔴 ؟ ؟ |جلسه سی وچهارم| 🔹ادب، جلوه برنامه داشتن در رفتارهای اجتماعی است / آداب فردی، جلوه برنامه داشتن در رفتارهای فردی است چرا در این شهری که این همه ایمان وجود دارد، خیلیها راحت خلاف این ایمان خودشان، عمل می کنند؟ حتی در بین گنهکارها، بعضا ایمانی یافت می شود که ما طلبه ها کم می آوریم ! اما چرا گناه ، بازار دارد و استغفار رونق ندارد؟ چون آن فرد باایمان می گوید: «من کشش و توان انجام طاعت و ترک معصیت را ندارم!» این یعنی قدرت تنظیم رفتار ندارد. ما برای اینکه کسی را به گناه نکردن متقاعد کنیم، در قدم اول باید متقاعدش کنیم به اینکه بدون برنامه نمیشود زندگی کرد؟ جلوه این برنامه در رفتارهای اجتماعی، اسمش میشود «ادب». در رفتارهای فردی هم اسمش می شود «اداب فردی» یک اسم این برنامه هم می شود «نظم»! شخصی به امام صادق (ع) می گوید: شنیده ام که تدبیر و خوب برنامه ریزی کردن، نیمی از کسب و درآمد انسان است. امام صادق (ع) می فرماید: بلکه کل درآمد، خوب تدبیر کردن است «تلني أثر الإقتصاد و التدبير في المعيشة يضه الكشب . فقال أبو عبير الله (عليه السلام): لا، بل هو الگشت گله» (امالی طوسی/۶۷۰) و بعد می فرماید: «ومن اليي التدبير في المعيشة » تدبیر و برنامه ریزی کردن، جزء دین است. پایه های ترک گناه اینهاست! ترک گناه همه اش به این نیست که آتش جهنم را جلوی چشم طرف بیاوری و بگویی «این گناه را ترک کن!» کسی که شاکله روحی اش در یک زندگی بی برنامه شکل گرفته و یک آدم بی برنامه و منفعل است، تا تهدید و تشویق نباشد، بلند نمی شود! تا زور بالای سرش نباشد، بلند نمی شود! خدا هم جهنم را جلوی ما نیاورده است که ما به زور تهدید جهنم، حرکت کنیم! لذا این فرد بی برنامه و بی ادب، بلند نمی شود چون بلد نیست با برنامه زندگی کند. آدم بی ادب و بی برنامه برای جهنم آینده تکان نمی خورد، او فقط با زور لگد، تکان می خورد؟ شما فکر میکنی که او جهنم را باور ندارد، درحالی که باور دارد؛ مشکلش جای دیگری است. 🌸 ؟ ؟ 🔰استادعلیرضاپناهیان 💕 💕 ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3
🔴 ؟ ؟ |جلسه سی وپنجم| 🔹آدم های بی تدبیر و بی برنامه به صورت «پروژه ای» زندگی می کنند؟ آدم هایی که بی تدبیر و بی برنامه هستند، پروژه ای زندگی میکنند؛ یعنی یک مدتی تمام هم و غم شان این کار است، بعد رها می کنند و یک مدتی تمام هم و غمشان آن کار است. وقتی مشغول کار می شوند، دیگر به فکر وقت نماز نیستند، یا وقتی درس می خوانند دیگر نه نماز می خوانند نه کار می کنند! وقتی تفریح می کنند که دیگر هیچ! درحالی که هرکدام از این کارها یک ساعتی و یک وقت مشخصی دارد. ائمه هدی (ع) در برخی روایات، ساعت های آدم را تقسیم کرده اند. مثلا أمیرالمؤمنین (ع) می فرماید: تلاش کنید برای اینکه زمان خودتان را تقسیم کنید به چهار قسمت؛ یک ساعتی را برای مناجات خدا اختصاص دهید. یک ساعتی را برای پول درآوردن، یک ساعتی را برای گفتگو با رفقا و برادران دینی قرار بدهید گپ بزنید، عیب هایتان را به همدیگر بگویید و در این معاشرت ، رشد پیدا کنید، نه اینکه حرف های بیهوده بزنید) یک ساعتی هم برای لذت های غیرحرام قرار بدهید و از این ساعت لذت بردن خودتان استفاده کنید برای اینکه انرژی بگیرید برای آن سه ساعت دیگر «اجتهدوا في أن گوئی مانگم أربع ساعات ساعة مناجاة الله و ساقه لأمر المعاش و ساعة لمعاشرة الإخواني ...) (تحف العقول /۴۰۹)| 🔹آیا منظم و با برنامه بودن، لذت آدم را کم نمی کند؟ آیا بابرنامه و منظم بودن لذت بردن آدم را کم نمیکند؟ بله؛ یک لذت هایی را کم می کند ولی یک لذت هایی را هم زیاد می کند؟ همچنین یک رنج هایی را کم می کند و یک رنج هایی را هم جایگزین می کند، البته آن رنجی که جایگزین میکند رنج های بسیار نشاط آفرین است، مثلا رنجی که امیرالمؤمنین (ع) در دوری از خدا دارد؛ ببینید چقدر رنج قشنگی است؟ آن رنج هایی را که منظم بودن، برای ما کم میکند چیست؟ رنج هایی که این قدر فراگیر است که هیچکس آنها را بد نمی داند، و به عنوان یک بیماری تلقی نمی کند. چه لذت هایی را کم می کند؟ لذت هایی مثل لذت یک آدم هوس ران که اصلا لذت محسوب نمی شود! ولی لذت یک آدم منظم، واقعا لذت است. یعنی آدم چندین برابر لذت های دنیایی، لذت می برد. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: لذتی که متقین از دنیا می برند، بیشتر از لذتی است که مترفین می برند! (گوا الدنيا بأفضل مات و أكلوها بأفضل ما ألث فحوا بين الدنيا بما تحظى به المرفو... أصابوا له هير الدنيا في دنياهم ؛ نهج البلاغه / نامه ۲۷) 🔹آیا با هوس رانی و نامنظم بودن، بیشتر می شود لذت برد؟ این اشتباه است که فکر کنی «با هوس، بیشتر می شود لذت برد و باید نامنظم باشی تا لذت ببری!» این تصور غلطی است که آدم اگر بدون نظم و برنامه هرچیزی دلش خواست به سمتش برود، بیشتر لذت می برد. البته با هوس و بی نظمی هم می شود لذت برد اما لذتش کم است و اندوه بیشتر جایش می آید. آیا بینظمی لذت بخش است؟ بله؛ منتها برای آدم منظم ! آدم منظم اگر در یک لحظه هایی بخواهد بی نظم بشود، در آن زمان محدود بی نظمی خودش خیلی لذت می برد. مثلا آدمهای منظم وقتی برای تفریح و لذت بردن زمان می گذارند، به شدت از این لحظات خودشان لذت می برند. قدم اول برای متقاعد کردن انسان به دین داری و ترک گناه، این است که بپذیرد با برنامه زندگی کند، البته بعد از این، چند تا قدم دیگر هم باید برداریم تا برسیم به گناه نکردن. فعلا شما شروع کنید به منظم کردن خودتان.گناه نکردن را از همین قدم کوچک شروع کن، انتظار نداشته باش که یک دفعهای عارف بشوی و تا خطا کردی، قبحش درنظرت جلوه گر شود و حياء من الله داشته باشی! 🌸 ؟ ؟ 🔰استادعلیرضاپناهیان 💕 💕 ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3
 🔴 ؟ ؟ |جلسه سی وششم| 🔹برای متقاعدسازي افراد به ترک گناه، زود بحث ترس از خدا را وسط نیاورید! برای متقاعدسازي افراد به دین داری و ترک گناه، زود بحث خدا را وسط نیاورید و نگویید «از ترس خدا این کار را انجام بده یا آن کار را انجام نده!» در این صورت یک موجود منفعل و بی ادب که همه عمرش از ترس این و آن زندگی کرده و از زندگی خودش هم خسته است، فکر می کند تو ادامه همان زندگی انفعالی را از او می خواهی؟ شما به او می گویی «از ترس خدا این کار را بکن» ولی او اشتباه برداشت می کند و از این کلمه خوشش نمی آید؛ چون او یک عمری است که همه زندگی اش با ترس است، هیچ وقت نظم نداشته، همه جا منفعل بوده است و فکر میکند تو الان داری میگویی «بیا مقابل خدا منفعل باش!» اما خدا می فرماید: نه مقابل من منفعل نباش، مقابل من منظم باش! 🔹چرا قرآن، غیرمتقین را هدایت نمی کند؟ در همان اول قرآن ، خداوند می فرماید: «ذلك الكتاب لا ريب فيه هدى للمتقين الذين يؤيرون بالغيب ...» (بقره/۲ و ۳) ؟ این کتاب ، متقین را هدایت می کند، متقین ایمان می آورند... اینجا چرا تقوا برایمان مقدم شده است؟ در اینجا، تقوای قبل از ایمان مدنظر است! تقوای قبل از ایمان یعنی چه؟ یعنی آدم مراقب ، آدمی که باادب است، آدمی که اهل برنامه و نظم است، چنین کسی به غیب ایمان می آورد؟ این کتاب، آدم های متقی را هدایت میکند، بقیه را هدایت نمیکند. در این کتاب هیچ شک و مشکلی نیست، اما نمی تواند غیرمتقین را هدایت کند، مشکل از این کتاب نیست، مشکل از آنها است ! پس به درد غیرمتقین نمی خورد؟ اصلا دستور خدا است که این آیه را در همان اول قرآن قرار داده تا هرکسی داخل نیاید؟ آدم مراقب و کسی که درست زندگی میکند و اهل برنامه است ، به غیب ایمان می آورد، اگر به او بگویی که یک غیبی هست ، انکار نمی کند. اما کسی که با برنامه و منظم زندگی نمی کند، تا می بیند یک کسی می خواهد او را منظم کند، قبول نمی کند. آدم بی برنامه و منفعل، حاضر نیست ضابطه مند بشود؛ حالا چه خدا بگوید چه غیر خدا! 🌸 ؟ ؟ 🔰استادعلیرضاپناهیان 💕 💕 ☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆ https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3