مهدیا
﷽ رفیق امام رضایی سلام!💚 تا حالا شده وسط کلی گرفتاری و ناراحتی، دقیقا اون لحظه ای که حس میکنی بار
مجموعه روز های خوش عاشقی ♥️
#خاطره_شماره_چهار 4⃣
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
#خاطره_شماره_چهار 4⃣
اردوی جهادی رفته بودیم مشهد ،
روستاهای خراسان رضوی ،
همه وقتی رسیدیم رفتن حرم ولی من نتونستم برم چون شیفتم بود🙃
موقع برگشتم قول داده بودن بریم، یه بار
رفتیم .
نصفه شب بود و خسته بودیم هممون .
دوستم خیلی مریض بود و حالش بد بود.
رفتیم جمهوری، بعد گفتم بیا بریم گوهرشاد و
رفتیم.
انقد حالش بد بود که میکشوندمش اون بیچاره ام هیچی نمیگفت و میومد 😬
رفتیم گوهرشاد نشستیم دیدم حالش خیلی بده،
گفتم بیا بریم دارالشفا.
گفت نه نمیخواد و نمیام و پول ندارم و این حرفا.
منم گفتم اشکال نداره بیا بریم حالا!
بزور راضیش کردم ببرمش دکتر.
از گوهرشاد تا دارالشفا خیلی راهه.
رفتیم دارالشفا. اومدم که وقت ویزیت بگیرم دیدم پول ندارم 😨
رفتم از خودش بگیرم اونم نداشت 🤦♀️
فکر کرده بودم الکی میگه پول ندارم که نیاد ولی دیدم واقعا نداره 😁
خودمم ک هیچی؛
انگار که آب یخ خالی کردن تو سرمون،
دست از پا درازتر برگشتیم 🚶♀️
هوا خنک بود
اونم تب داشت
ولی باید تو حرم میموندیم .
رفتیم صحن جمهوری نشستیم روبرو گنبد خوابمون برد ،
خادما هی میومدن بیدارمون میکردن ولی ما باز میخوابیدیم ،
یعنی اصلا توان بیدارموندن نداشتیم .
توی اون سفر سلام و وداع زیارتم یکی شد،
اونم چه زیارتی...!!!
ولی همون زیارت بی حضور قلب من برات کربلای اربعینمو داد...
اینجور وقتا حس میکنم بی معرفت ترین زائر و خادم امام رضام...
#روز_های_خوش_عاشقی
#خاطرات_یک_خادم
#یا_ثامن_الحجج...♥️