هدایت شده از سلمان ری
@salmanerey🇮🇷
۲۵۶ 👀
✍علامه سید محسن جبل عاملی، از علمای بزرگ شیعه، نقل می کند:
جوانی از آن آشنایان ما برای تحصیل به #آمریکا رفته بود.
روزی نامه ای از او به دستم رسید که این خاطره جالب را برایم نوشته بود:
🎓چند روز پیش، امتحان داشتیم،
امتحان را به صورت جداگانه و نوبتی از افراد می گرفتند.
نشسته بودیم، اما امتحان طول کشید و هنوز نوبت به من نرسیده بود که
#وقت_نماز_شد.
🤲 دیدم اگر بنشینم نماز فوت(قضا) می شود.
امتحان هم مهم بود، از جا حرکت کردم که بروم نماز بخوانم،
کسانی که آن جا بودند.
❓پرسیدند: کجا می روی؟ چیزی نمانده که نوبت تو برسد.
🎓گفتم:
من یک تکلیف دینی دارم #وقتش می گذرد،
_گفتند: امتحان هم وقتش می گذرد، اگر این جلسه برگزار شود دیگر جلسه ای تشکیل نخواهند داد و هرگز هیئت ممتحنه برای تو جلسه خصوصی تشکیل نمی دهند.
🎓 گفتم:
هر چه باداباد،
من از تکلیف دینی خود #صرفنظر نمی کنم و بالاخره رفتم.
👤👥 هیئت ممتحنه
متوجه شده بودند که من به اندازه #ادای_یک_وظیفه_دینی غیبت کرده ام و گفتند:
چون این شخص در وظیفه خود #جدی_است ؛
روا نیست او را معطل بگذاریم، لذا برای قدردانی از این عمل باید جلسه ای خصوصی برایش تشکیل دهیم. جلسه را تشکیل دادند و
#من_در_امتحان_قبول_شدم.
🌹از صاحب دلی حکایت شده است که
روزی به یاران می گفت:
«اگر بین ورود به #بهشت و دو رکعت نماز، مرا مخیر کنند،
من آن دو رکعت نماز را بر می گزینم،
❓ پرسیدند: چرا؟
🌹گفت:
«از آن رو که من در بهشت به #حظ_خویش مشغولم و در آن دو رکعت به گزاردن حق مولایم،این دو را نمیتوان با هم قیاس کرد؟»