eitaa logo
🕋💫ظهور نزدیک است💫🕋
4.7هزار دنبال‌کننده
87.1هزار عکس
99.6هزار ویدیو
512 فایل
🔥فتنه‌رابایدباروشنگری خاموشكرد. 💎 هرجاروشنگری بود،فتنه‌انگیزدستش كوتاه میشود ❤باخامنه ای کسی نگرددگمراه اودرشب فتنه میدرخشدچونماه m @mahdyyonfatematazzahra https://eitaa.com/mahdyyon313 تلگرام @MAHDYOON313 @mahdyyon https://t.me/mahdyyon313
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 بی‌ثباتی در کمینِ نظام است 🔸 بر خلاف دوستانی که از فروکش کردن غائله «ززآ» خوشحال هستند و خیال کردند داستان تمام شده بنده خوشبین نیستم و نظام را روی لبه می‌بینم. مهم‌ترین دلیلش الگوی تکرار شونده‌ای است که به نیروهای تخریب میدان می‌دهد تا عصبانیتِ انباشته تولید کنند بعد با یک جرقه بدترین خسارت‌ها توسط اقلیتی آماده به جنایت رخ می‌دهد. وقتی شعله‌های آتش زبانه کشید آنوقت مجبور می‌شوند خشونت به کار بگیرند و همین ابعاد فاجعه را بزرگ‌تر می‌کند. 🔹 جمهوری اسلامی در اثر اعتماد به برخی ها چنین عادتی پیدا کرده، در این تصورند که روابطِ گل و بلبل بسازند تا مخالفان نرم شوند اما بدتر جری می‌شوند و فضا را به سمت براندازی می‌برند. وقتی سر جنگ دارند طبیعتا نمی‌گویند نظام مدارا کرد! برعکس می‌گویند نظام فهمید نمی‌تواند جلوی ما غلطی بکند و کوتاه آمد، پس با قدرت بیشتری بتازیم چون این طلیعه موفقیت است، هر چه بیشتر فشار بیاوریم نظام عقب‌تر می‌رود و پیروز خواهیم شد. 🔸 هاشمی را مثال نمی‌زنم که در سرانِ نظام نگه‌ش داشتند و‌ تا حرف زدن خلافِ قرآن پیش رفت. اگر اجلش نمی‌رسید به خاطر دعوت به تسلیم و خلع سلاح (مثل آلمان و ژاپن) احتمالا با خشونتی که خودش علیه مخالفانش به کار می‌گرفت مواجه می‌شد. دوم خرداد را مثال می‌زنم که به روزنامه‌های تخریب‌گر آزادی دادند تا شر به پا کردند و در ۱۸ تیر تهران را به آتش کشیدند. بعد از واکنش‌های پلیسی و مردمی هم ناچار شدند همه آن زنجیره‌ای‌ها را یکجا ببندند. 🔹 نرمشی که جلوی جهرمی و دار و دسته تبهکارش نشان دادند مثالِ نزدیک‌تری است: سال‌ها اینستاگرام را باز نگه داشتند و اجازه دادند علینژاد در حالی که انگار یک کانال تلویزیونیِ آزاد دارد پروژه‌هایش را یکی بعد از دیگری اجرا کند. معلوم بود ترامپ و پمپئو پشت ماجرا هستند اما بی‌اعتنایی کردند تا رسما از حجاب سلاح ساختند و درست مثل اقتصاد یک‌ بمبِ آماده انفجار را تحویل دولتِ بعدی دادند. پیامدش شد «ززآ» و آنهمه خشونت و خونریزی. 🔸 ۴ سال تخریبِ همه جانبه دولت تا فاجعه ۸۸ نیازی به بازگویی ندارد. حضرات تکرارها را فراموش می‌کنند و وقتی فضا آرام است به جای اینکه سراغ تخریب‌گرها بروند آغوش می‌گشایند و گل و بلبل می‌شوند. یک لحظه فکر کنید: کسانی که نظام را به مسموم‌سازی و مذهبی‌ها را به حمله شیمیایی متهم کردند در غائله بعدی چه رفتاری خواهند داشت؟ پیش‌بینی سیاسی به کنار، مگر جرم محقق نشده؟ تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب و تشویشِ اذهان رخ نداده؟ 🔹 فهرستی از مشهورترین فعالان رسانه‌ای نظام را ترور و مذهبی‌ها را به جنایت علیه دختران متهم کردند. تا توانستند با تحجر و ارتجاع جمله ساختند و جمهوری اسلامی را کنارِ طالبان و داعش قرار دادند. اژه‌ای و قوه قضائیه چه اقدامی کردند؟ سایر مسئولان چطور؟ در کشوری با منطق قضایی سالم حالا یک ردیف از زندانی‌ها با عنوان «مسمومیت دختران» داشتیم تا در غائله بعدی آزاد نباشند یا جرأت نکنند برای فشارِ بین‌المللی و حمله هوایی به ایران مقدمه بچینند. 🔸 روزنامه جمهوری اسلامی با قطعیت نوشت عوامل مسمومیت از جنس گروهک‌های افراطی و متحجر هستند. گزارش‌های وحشت‌آفرین روزنامه اعتماد و شرق در رسانه‌های خارجی بازتاب پیدا کرد. هم‌میهن مسمومیت دختران را یک برنامه قطعا از پیش طراحی شده و عملیات ایذایی خواند. عباس آخوندی آن را جنایت انسانی و فاجعه حکمرانی توصیف کرد. محمد فاضلی نوشت باید دادگاه علنی برای رسیدگی به این تحجرها و خشونت‌ها برگزار شود. 🔹 عباس عبدی جنایت را قطعی گرفت و نظام را متهم کرد در شناسایی و بازداشت عاملان تعلل کرده. زیباکلام نوشت مطمئنا این اقدامات از بیرون نظام نیست‌. دهباشی آن را کار دشمن عقده‌ای و‌ عوضی و دروغگو و ریاکار دانست که مخاطبِ ارزشی و آخوند بهتر می‌داند. معصومه ابتکار آن را به اسیدپاشی گره زد و به متحجران ضدزن نسبت داد. در نهایت کلیدواژه حمله شیمیایی در رسانه‌های جهان بازتاب گرفت، همان اتهامی که علیه عراق و سوریه به کار گرفته‌اند. 🔸 ظاهرا برخی ها به خاطر دعواهای داخلی برای قانون و قوه قضائیه مصلحت می‌سازند والا دادستانی باید سراغ تک تک کسانی می‌رفت که تخریب و ترور کرده‌اند، به خصوص که حالا هیچ عذری ندارند و رسوایی‌شان کاملا آشکار شده. نظام به درنده‌های رسانه‌ای میدان می‌دهد تا در فرصتی دیگر زهرشان را بریزند و از یک مشت نوجوانِ احساسی قاتل‌های خیابانی بسازند. در این مدت هم برای ما با جنگ شناختی، بصیرت، قانون‌مداری و... سخن‌فرسایی می‌کنند. @makshufat
🔴 به ترکیه شبیه نشدیم، خسارت این بود 🔸 در افتتاحیه جشنواره فجر خواستند از پرویز شیخ‌طادی تجلیل کنند اما اتفاقِ متفاوتی رخ داد. در موقعیتی نمایشی پشت به مسئولین و‌ رو به جمعیت آنها را خطاب قرار داد، گفت برای وزیر کراوات هدیه آورده‌ام چون قبلا مُد بود و کارمندان دولت همه می‌زدند. برای سال‌های پس از انقلاب مرثیه خواند که حذف کراوات چقدر خسارت زد، از برخورد با ویدئو و ماهواره گفت که چقدر خسارت زد و آخر سر یک روسری از جیبش بیرون آورد که اینقدر خسارت نزنید! 🔹 در تلاقی کراوات و روسری طنزی نهفته که حتما به فکر شیخ‌طادی نرسیده. آنجا که سرکوب نیست، لباسِ رسمی مردها باید تا زیر یقه پوشیده باشد و به گردن هم گره بزنند اما زن‌ها تنگ و کوتاه می‌پوشند. اگر کراوات قانون می‌شد آیا هموطنانِ ناراضی از اجبار، بدشان می‌آمد؟ شلوغ می‌کردند و شر و خونریزی راه می‌انداختند؟ طبیعتا خیر، اما یک تکه شال آن هم ناقص برایشان مسئله شده در حد مرگ و زندگی! چرا؟ چون آن ایرانی است این عربی؟! 🔸 مسئولین دست‌شان را در عسل کردند و در دهانِ شیخ‌طادی گذاشتند اما او دست‌شان را گاز گرفت. کراوات دادن به وزیر انقلابی مثل این است که به یک روحانی گردنبندِ صلیب هدیه بدهید، معنایی جز توهین دارد؟ شاید بگویند اصلا متوجه نشده و فقط خواسته نمایش بازی کند که من با اینها نیستم، اما موقعیتی که انتخاب کرده چطور؟ می‌شود فرض کرد یک کارگردان نفهمد فرصت‌طلبی روی صحنه و سرکوفت زدن رو به تماشاچی چه معنایی دارد؟ 🔹 با گزک‌گیری در طرف مقابل باید بگوییم به سر تا پای دولتی‌ها نجاست زد و اگر چنین هدفی داشته موفق شده. برای بنده آنجایی جالب بود که به دغدغه اخلاقی و دینی تظاهر کرد و گفت: «بابا این چهره حزب‌اللهی نیست، چهره بچه مسلمان این نیست، این اخلاق پیامبری نیست». به هیچ وجه نمی‌توانم فرض کنم کسی نگرانِ اخلاق باشد اما خودش را در موقعیت رودست زدن و نمک‌نشناسی و دیگران را در وضعیت شرمساری و پشیمانی از لطف قرار بدهد. 🔸 شیخ‌طادی «خسارت» را زیاد تکرار کرد و کسی آنجا نمی‌توانست به رویش بیاورد که خسارتِ سیاست‌ها شبیه نشدن به ترکیه بوده، که ناموس هنوز ارزش مانده، که خیابان‌هایمان شبیه آنتالیا و پاتایا نشد، که سینمای پیش از انقلاب به گور رفت، که جشن هنر شیراز ادامه پیدا نکرد، که اگر ویدیو و ماهواره و اینترنت محدود و مدیریت نمی‌شد (هر چند پر اشکال) انقلابی نمی‌ماند تا تو نگران چهره‌اش شوی. خسارتش این است که از شماها تقدیر می‌کنند. 🔹 این تلاش برای لجن زدن به سابقه انقلاب، در جشنواره فجر، در شب افتتاحیه، آنهم از طرف کسی که برایش بزرگداشت گرفتند درس خوبی برای مسئولین بود. مردم لنگِ زندگی عادی‌شان هستند و خطر جنگ تا بیخ گوش‌شان آمده اما سینمایی‌ها به شرارتِ سال گذشته چسبیده‌اند و همان خطی که علینژاد و رسانه‌های ضدایرانی به اقلیت القا کردند را ادامه می‌دهند. برخلاف شماری از موارد گذشته این درس بسیار صریح و رکیک بود و جایی برای تردید باقی نگذاشت. 🔸 قاطبه مردم نه تنها سینما برایشان مهم نیست که از طبقه زیاده‌خواهی که حتی تن به مالیات نمی‌دهند و در بدترین فشارها اکثریت را تنها می‌گذارند شاکی‌ هستند. انقلاب با سینما پیروز نشد که از دست دادن سینما برایش فاجعه باشد، نگرانی مسئولین در کم‌ شدن رونق یا فاصله گرفتن سینمایی‌ها واقعا بچه‌گانه است. اگر بودجه‌ها را کاهش و حمایت از سینما را به حداقل برسانید آنکه ضرر خواهد کرد نه مردم خواهند بود نه نظام. خودتان را ذلیلِ اینها نکنید. 🔴 👇 @bidariymelat
هدایت شده از بیداری ملت
🔴 به ترکیه شبیه نشدیم، خسارت این بود 🔸 در افتتاحیه جشنواره فجر خواستند از پرویز شیخ‌طادی تجلیل کنند اما اتفاقِ متفاوتی رخ داد. در موقعیتی نمایشی پشت به مسئولین و‌ رو به جمعیت آنها را خطاب قرار داد، گفت برای وزیر کراوات هدیه آورده‌ام چون قبلا مُد بود و کارمندان دولت همه می‌زدند. برای سال‌های پس از انقلاب مرثیه خواند که حذف کراوات چقدر خسارت زد، از برخورد با ویدئو و ماهواره گفت که چقدر خسارت زد و آخر سر یک روسری از جیبش بیرون آورد که اینقدر خسارت نزنید! 🔹 در تلاقی کراوات و روسری طنزی نهفته که حتما به فکر شیخ‌طادی نرسیده. آنجا که سرکوب نیست، لباسِ رسمی مردها باید تا زیر یقه پوشیده باشد و به گردن هم گره بزنند اما زن‌ها تنگ و کوتاه می‌پوشند. اگر کراوات قانون می‌شد آیا هموطنانِ ناراضی از اجبار، بدشان می‌آمد؟ شلوغ می‌کردند و شر و خونریزی راه می‌انداختند؟ طبیعتا خیر، اما یک تکه شال آن هم ناقص برایشان مسئله شده در حد مرگ و زندگی! چرا؟ چون آن ایرانی است این عربی؟! 🔸 مسئولین دست‌شان را در عسل کردند و در دهانِ شیخ‌طادی گذاشتند اما او دست‌شان را گاز گرفت. کراوات دادن به وزیر انقلابی مثل این است که به یک روحانی گردنبندِ صلیب هدیه بدهید، معنایی جز توهین دارد؟ شاید بگویند اصلا متوجه نشده و فقط خواسته نمایش بازی کند که من با اینها نیستم، اما موقعیتی که انتخاب کرده چطور؟ می‌شود فرض کرد یک کارگردان نفهمد فرصت‌طلبی روی صحنه و سرکوفت زدن رو به تماشاچی چه معنایی دارد؟ 🔹 با گزک‌گیری در طرف مقابل باید بگوییم به سر تا پای دولتی‌ها نجاست زد و اگر چنین هدفی داشته موفق شده. برای بنده آنجایی جالب بود که به دغدغه اخلاقی و دینی تظاهر کرد و گفت: «بابا این چهره حزب‌اللهی نیست، چهره بچه مسلمان این نیست، این اخلاق پیامبری نیست». به هیچ وجه نمی‌توانم فرض کنم کسی نگرانِ اخلاق باشد اما خودش را در موقعیت رودست زدن و نمک‌نشناسی و دیگران را در وضعیت شرمساری و پشیمانی از لطف قرار بدهد. 🔸 شیخ‌طادی «خسارت» را زیاد تکرار کرد و کسی آنجا نمی‌توانست به رویش بیاورد که خسارتِ سیاست‌ها شبیه نشدن به ترکیه بوده، که ناموس هنوز ارزش مانده، که خیابان‌هایمان شبیه آنتالیا و پاتایا نشد، که سینمای پیش از انقلاب به گور رفت، که جشن هنر شیراز ادامه پیدا نکرد، که اگر ویدیو و ماهواره و اینترنت محدود و مدیریت نمی‌شد (هر چند پر اشکال) انقلابی نمی‌ماند تا تو نگران چهره‌اش شوی. خسارتش این است که از شماها تقدیر می‌کنند. 🔹 این تلاش برای لجن زدن به سابقه انقلاب، در جشنواره فجر، در شب افتتاحیه، آنهم از طرف کسی که برایش بزرگداشت گرفتند درس خوبی برای مسئولین بود. مردم لنگِ زندگی عادی‌شان هستند و خطر جنگ تا بیخ گوش‌شان آمده اما سینمایی‌ها به شرارتِ سال گذشته چسبیده‌اند و همان خطی که علینژاد و رسانه‌های ضدایرانی به اقلیت القا کردند را ادامه می‌دهند. برخلاف شماری از موارد گذشته این درس بسیار صریح و رکیک بود و جایی برای تردید باقی نگذاشت. 🔸 قاطبه مردم نه تنها سینما برایشان مهم نیست که از طبقه زیاده‌خواهی که حتی تن به مالیات نمی‌دهند و در بدترین فشارها اکثریت را تنها می‌گذارند شاکی‌ هستند. انقلاب با سینما پیروز نشد که از دست دادن سینما برایش فاجعه باشد، نگرانی مسئولین در کم‌ شدن رونق یا فاصله گرفتن سینمایی‌ها واقعا بچه‌گانه است. اگر بودجه‌ها را کاهش و حمایت از سینما را به حداقل برسانید آنکه ضرر خواهد کرد نه مردم خواهند بود نه نظام. خودتان را ذلیلِ اینها نکنید. 🔴 👇 @bidariymelat
📝 پول می‌دهیم تا فقیرتر شویم 🔸 استاد اقتصادی را فرض کنید که از دولت حقوق می‌گیرد تا به دانشجویان یاد بدهد دولت نباید در هیچ جا دخالت کند. آیا این پدیده زوال معنا را به رخ نمی‌کشد؟ دانشجویی را فرض کنید که با امکاناتی که خانواده ثروتمندش برایش فراهم آوردند در کنکور قبول شده و حالا دولت خرج تحصیلش را می‌دهد. بی‌معنایی و نقضِ غرض نیست؟ چرا این پدیده‌ها برای ما عادی شده؟ 🔹 داستان به موارد اینچنینی ختم نمی‌شود. مدیر سیاسی را فرض کنید که از دل مردم آمده اما گرایش اشرافی پیدا کرده. همه‌مان پولِ تحصیل امثال جهانگیری از محروم‌ترین مناطق ایران را داده‌ایم تا بر کشور سوار شوند و به طبقه برخوردار خدمت کنند. یا پزشکی را فرض کنید که بیماران را می‌چاپد و مالیات نمی‌دهد، تفاوتی دارد که در کودکی فقیر بوده یا در پرِ قو بزرگ شده؟ 🔸 بسیاری از دفاعیه‌ها از آموزشِ دولتی فریبنده‌اند. جابجایی طبقاتی وقتی اندک باشد و تسلطِ اقلیت بر اکثریت را برهم نزند ارزشِ اجتماعی ندارد. آموزش دولتی در سطوح عالی به شرطی قابل توجیه است که به عدالت کمک برساند نه اینکه طبقه زیاده‌خواه را تقویت کند. وقتی الگوی تحصیل با وام و بازپرداخت پس از درآمدِ مکفی وجود دارد، چرا آموزش دولتی در شرایط سابق مانده؟ 🔹 روشن است که دولت باید در گرایش‌‌ها و جهت‌هایی خرج کند که خودش یا منافع اکثریت را زیر سوال نبرد. سال‌ها است بودجه در دانشگاهِ دولتی هزینه می‌شود تا کارشناسانی ضددولت، طرفدار اقتصاد آزاد و از این قسم بیرون بیایند. از جانب توده و با زبان صریح یعنی: پول می‌دهیم تا زیر دستِ نخبه‌های بازارپرست بیشتر جان بکنیم و هر روز فقیرتر از دیروز شویم. 🔸 مهاجرت هم این بی‌معنایی را آشکار کرده. مردم پول می‌دهند تا عده‌ای رایگان درس بخوانند و برای کانادا کار کنند، یا کارمند انگلیس و آمریکا شوند و برای پیشرفت آنها زحمت بکشند، حتی در پروژه‌های ضد ایرانی همکاری کنند و به تحریم و بدبخت‌تر کردن خودمان یاری برسانند. سال‌ها این رویه برقرار بوده و به تازگی تصمیم گرفتند هزینه آزادی مدرک را تا حدی واقعی کنند. 🔹 عقلانیت جمعی ما پیش‌تر با پرداخت ارز دانشجویی و مسافرتی (حتی به مسافرت‌های تفریحی که ارزش‌های گسست مثل مصرف، خوشگذرانی و ولنگاری را دامن می‌زنند) زیر سوال رفته و مخارج دانشگاه، در حالی که کشور زیر فشار تحریم کمر خم کرده فقط امر اثبات شده را پررنگ‌تر می‌کند. پیدا است با چه رویکردی باید درباره هوش و درایت خودمان سخن بگوییم. ✍مکشوفات 🔴 👇 @bidariymelat
🔴 بودجه‌ها رفت اما سرنوشت دریاچه عوض نشد 🔸 سال‌ها ترس ساختند که دریاچه ارومیه اگر خشک شود چه واویلایی خواهد شد، طوفان نمک راه می‌افتد، زمین‌های کشاورزی از بین می‌رود، میلیون‌ها نفر آواره می‌شوند، شهرهای مهم مثل تبریز رو به ویرانی می‌گذارد و از این دست ادعاهای دلهره‌آور. دریاچه رو به خشکی کامل رفت اما هیچ طوفانی که حتی چند روستا را تهدید کند هم گزارش نشد. حاصل آن هیاهو خلاصه می‌شود به: دود کردن میلیاردها تومان پول، بازی با اعصاب و روان مردم، دامن زدن به سوداهای توخالی و یک دریاچه تقریبا مرده. 🔹 هیاهوی نجات ارومیه چیزی نبود جز هجمه سیاسی با روکش ملی و محیط زیستی. اوایل دهه هشتاد که شوری آب بالا رفت معصومه ابتکار به خاتمی گزارش داد: تهدیدی متوجه دریاچه نیست. توسعه کشاورزی و صنعتی که ادامه پیدا کرد و در دوره احمدی‌نژاد شتاب گرفت خشکی دریاچه هم به عنوان تهدید مطرح شد. دار و دسته همان ابتکار که قدرت‌شان در رسانه آشکار است هیاهوی بزرگ را کلید زدند و ملت خودش را در آستانه فاجعه دید. حساسیت قومی باعث شد همه حواس‌ها جمع شود. 🔸 هیاهو در دولت روحانی فروکش کرد و آن هشت سال سیاه با یک سرانجام قابل‌پیش‌بینی به پایان رسید: کار دریاچه تمام است. اینکه در بخش شمالی چند متری آب بایستد یا به طور کلی خشک شود بستگی به میزان بارش‌ها دارد و الا با آن توسعه دیوانه‌وار و مصرف گشاده‌دستانه واضح بود افقی برای دریاچه نمانده. تغییر اقلیم هم که کمترین سهمی در ذهن بزرگان و تصمیمات کلان این مملکت دارد عاملی است به اهمیت برداشت بی‌رویه. از این رو پروژه‌های انتقال آب هدر دادن پول بوده برای کمی اشتغال و افتخار. 🔹 پس از افتادن توسعه به دست تکنوکرات‌ها، مجرم بعدی نفوذ آذری‌ها است. آن‌ها که موقعِ بودجه گرفتن برای حوزه‌های رأیشان قوم‌گرایی را تحریک می‌کنند وقتی هم بحران نمودار شد قوم‌گرایی را تحریک کردند. گویی اقوام دیگر با دشمنی و عمدا دارند "دریاچه ترک‌ها" را خشک می‌کنند یا احیائش بعد از آنهمه غلط‌‌های پرسود امکانپذیر است پس اگر فورا چند همت بودجه ندهند یعنی در خشک شدنش منفعت دارند! گلوی دریاچه به دست کسانی فشرده شد که تنها فراکسیون قومی در تاریخ کشور را ساختند. 🔸 مجرم دیگر احمدی‌نژاد است که نعوذ بالله انگار خدایش مردم بود و دینش راضی کردن فوری آنها ولو با خاکستر کردن جنگل و مرتع و خشک کردن دریاچه و به باد دادن منابع.‌ قطعا بیش از خیلی‌ها می‌فهمید اصلاح آبیاری پیش از توسعه باغداری ضرورت دارد اما در چانه‌زنی کوتاه می‌آمد چون اولویت برایش دعای خیر مردم بود: خدا پدرش را بیامرزد که برای ما کار و درآمد درست کرد. منتها در بالا و در گوش فرشتگان این دعاها طنین دیگری پیدا می‌کند: خدا خیرش بدهد که تبر به کمر اقلیم‌مان زد. 🔴 👇 @bidariymelat