اینمحفلنبود(:
فقطیهذکردلتنگیبامادربود
اونیکهبخوادبگیرهمنظورحرفامو
خودشمتوجهمیشه(:💔
هرچهقدرحالتبدهامشب
همونقدرمادروصداکن
رفیق..
یادتنره..
ازتهتهتهتهتهتهقلبت(:
نظرتونراجبحرفامشب؛
دردودلۍحرفۍنظرۍ؛درخدمتیم((:
‹نـٰاشنـٰاسمون↓:🖤›
https://harfeto.timefriend.net/16717317249689
چند دقیقه .mp3
3.75M
نزدیک مادر شد
با صدای ناتوان و کم جان گفت
حسن جان نگذار اهل خانه
پدرت … برادرت … خواهرت..
چیزی از آن لحظه که با من بودی بفهمند
گوشواره گمشده رازِ بین من و توست..
اشک هارا پاک کرد
کم توان تر از مادر گفت
چشم مادرجان
به کسی چیزی نمیگویم
اما من حسینم 💔
#حسینمظلوم #روضه #امین_قدیم
@mahe_man118
•مــآه ِمــن•
نزدیک مادر شد با صدای ناتوان و کم جان گفت حسن جان نگذار اهل خانه پدرت … برادرت … خواهرت.. چیزی از آ
امشب گمان کنم نرود سمت کربلا ..
آخر؛
خون پهلو سجاده اش را رنگ سینه حسین کرده💔:)
#مهدی #قرمز
@mahe_man118
•مــآه ِمــن•
شب جمعهست نثارِ دل مرحوم خودم میروم از سر بازارچه خرما بخرم ...💔 #دل #سفید @mahe_man118
میگردم سر بازارات
تا این که بیام به کارت ...
#مهدی
@mahe_man118
ساعت ۱۶
پادکست #عزیزعراقیمن💔 کار گروه حضرت قلب منتشر میشه.
ان شاءالله ساعت ۱۶ میتونید شنونده این پادکست باشید🌱✨
#فاطمیه #پادکست
@mahe_man118
آقای ابالحسن به خدا بدون شما من فقط یه الف بچه ام که نون نداره تا نا داشته باشه...💔
#جمعه
@mahe_man118
اولیہسلـامبدیمخدمتمادرمون!
الهۍفداتشممادر((:
#السلامعلیڪیااُماهیافاطمةالزهرا🖐🏽
#شهادت_مادر۲
اینهاییکهازدنیامیخوانبرن،معمولاًاون
روزآخرحالشونجامیآد،تجربهشده،یهدو
سهساعتی،حالشونخوبه،بابستگانشون
صحبتمیکنن،حرفمیزنن،یهودوباره
حالشونبهممیخورهازدنیامیرن...
مادر...پاشدندشروعکردنکارکردن،
لباسبچههاشونوشستن..
مولاعلییهوواردخونهشد...
•مــآه ِمــن•
مادر...پاشدندشروعکردنکارکردن، لباسبچههاشونوشستن.. مولاعلییهوواردخونهشد...
اینوشیخقزوینیمیگهها...
مننمیگم
امیرالمومنینوقتیسرزدهواردشد،دیدکه
مادرجارودستشه،اماوقتیدارهحیاطو
جارومیکنه،یهدستشمبهکمرشه...(:
•مــآه ِمــن•
اینوشیخقزوینیمیگهها... مننمیگم امیرالمومنینوقتیسرزدهواردشد،دیدکه مادرجارودستشه،اماوقتیدا
ازدردپهلو...
آخآخآخ
اینصحنهچهکردبادلمولا(:
جانعلی
تودردبکشیمننگاتکنم(:
جانعلی...
شرمندهتم(:💔جانعلی
تودردبکشیمننگاتکنم(:
جانعلی...
شرمندهتم(:💔
اینهمهجنگ...اینهمهسختی
هیچکدومآقاروبهزانودرنیاورد...(:
ولیشهادتمادر...چهکردبادلعلی(:
•مــآه ِمــن•
اینهمهجنگ...اینهمهسختی هیچکدومآقاروبهزانودرنیاورد...(: ولیشهادتمادر...چهکردبادلعلی(:
علییهشبهپیرشد...
نمازخوند،دستشوبلندکرد،گفت:خدایاصبرمبده،
ازخداصبرخواست...
لباسبچههاشوشستوحیاطوجارو کردوآماده شد...(:
اولشکهمادرازدنیارفت...
آقاروخبرکردن...
آخعلی...بیاکهدیگهنورچشمتوزندهنمیبینی...
آقاباعجلهاومدتواتاق..