«نبرد با موانع»
ای که این دلنوشته را می خوانی!
کمی با من باش
تو را به جان امام مهدی «خسته نشو»
می خواهمکمی برایت در باره ی عملیات والفجر مقدماتی، «درد دل» کنم
۱- همان عملیاتی که شروع آن، در تاریخ ۱۳۶۱/۱۱/۱۷ بود
۲- همان عملیاتی که با «عدم الفتح» روبرو شد
۳- همان عملیاتی که بعدها معلوم شد که توسط منافقی به نام محسن صرب اهرابی «لو رفته» بوده؛
همو که منافق نفوذی در میان نیروهای اطلاعات و عملیات تیپ عمار لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بود
همو که بعدها معلوم شد که تنها چند روز قبل از عملیات، با برداشتن برخی از کالک ها و نقشه های عملیات، خود را به دشمن «تسلیم» کرده
۴- همان عملیاتی که با رسوخ برخی از «نیروهای انجمن حجتیه» در ذیل یکی از لشکرهای آن، جوی خاص را در آن یگان به وجود آورده بود
۵- همان عملیاتی که قبل از شروع آن، «منافقین»، فرماندهان جبهه ها را در شهرها «ترور» می کردند
۶- همان عملیاتی که بعدها معلوم شد که شب قبل از شروع آن، ستون پنجم، غذای تعدادی از رزمندگان را با ریختن برخی مواد شوینده در دیگ های غذا، «مسموم» کرده بود
۷- همان عملیاتی که جنوب فکه را «سرزمین کربلا» کرد
۸- همان عملیاتی که فاصله خط خودي با دشمن در برخي از نقاط تا ۱۳ كيلومتر ميرسيد و نيروهاي خودی بايد چند كيلومتر را طي ميكردند تا به خط دشمن برسند
۹- همان عملیاتی که به دلیل رملی بودن منطقه عملیاتی، حرکت رزمندگان را کند و طاقت فرسا کرده بود
۱۰- همان عملیاتی که به دلیل وجود «تپه دو قلو» در آن منطقه عملیاتی و رملی بودن آن منطقه و عمق ۱۳ کیلومتری فاصله ما با دشمن در برخی از قسمت های منطقه ونیز سقوط هواپيماي RS(هواپیمای مخصوص عكسبرداري هوايي)، عملیات شناسایی آن، با دقت، انجام نشده بود
۱۱- همان عملیاتی که رزمندگان برای رسیدن به دشمن باید با «نوزده رده موانع طبیعی و مصنوعی»، دست و پنجه نرم می کردند
ای که این دلنوشته را می خوانی!
می دانی آن نوزده رده موانع، به ترتیب، چه چیزهایی بود؟
برایت می گویم
مانع اول، وجود ۸تا۱۰ كيلومتر رمل كه حركت رزمندگان را دشوار و كند می ساخت
مانع دوم، يك سري ميادين مين
مانع سوم، سيم خاردار حلقوي به عرض شش متر
مانع چهارم، مواضع كمين
مانع پنجم، سيم خاردار معمولي
مانع ششم، ميدان مين به عمق زياد
مانع هفتم، مجدداً سيم خاردار حلقوي
مانع هشتم، كانال اول به عرض ۴ تا ۸ متر و ارتفاع ۳تا ۴ متر و به طول ۹۰ كيلومتر
مانع نهم، مجدداً سيم خاردار حلقوي
مانع دهم، مجدداً ميدان مين
مانع یازدهم، مجدداً سيم خاردار حلقوي
مانع دوازدهم، كانال دوم با مشخصات كانال اول
مانع سیزدهم، مجدداً سيم خاردار حلقوي
مانع چهاردهم، مجدداًميدان مين
مانع پانزدهم، خط اول دشمن
مانع شانزدهم، خط دوم دشمن
مانع هفدهم و هجدهم و نوزدهم، سه كانال به ترتیب، پس از خط دوم دشمن
راستی می دانستی در زمين منطقه عملياتي، بشكههاي ناپالم و بشكههاي فوگاز(آتشزا) تعبيه شده بود كه در صورت انفجار، تا شعاع چند متري خود را به آتش ميكشاندند؟
ای که این دل نوشته را می خوانی!
یادی کن از برادرانت که «گذر از این موانع، کربلای آنان را رقم زد»
کمی به «نسل ما» حق بده که دلمان برای «انقلاب» و «مردم» و «اسلام» و «نظام» و «سرنوشت تو»، بیش از دیگران بسوزد
می دانی چرا؟
برایت می گویم
هر کس برای به دست آوردن چیزی زحمت کشیده باشد قطعاً در زمان آسیب دیدن آن، در صحنه حاضرتر است
راستی!
مطلب اصلی که موجب شد این دلنوشته را برایت بنویسم را داشتم فراموش می کردم
«برای شادی روح شهدا، رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
فقط «خدا» می داند که «چه اندازه» دلم برای تک تک شهدا، تنگ شده
«اُفٍ عَلَی الدنیا»
بگذارم و بگذرم
#یادایامی_یادایامی