♦️قساوت دلها از علائم آخرالزمان
✅حضرت آیت الله بهجت قدس سره:
⭕️ یکی از علائم #آخرالزمان و قیام و #ظهور حضرت مهدی (عج) آن است که: «بَعْدَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ؛ (هنگامی که دلها #قساوت پیدا کنند».)
🚩 درهرحال، با ما اتمام #حجت کردهاند که اگر در این زمان تکلیف خود را بدانیم و بدان عمل نماییم، باید از خوشحالی کلاهمان را به هوا بیندازیم…
📚 کتاب حضرت حجت عجلاللهتعالیفرجهالشریف، ص٢۶۵
مجموعه بیانات #آیت_الله_بهجت قدسسره پیرامون حضرت ولی عصر
#ظهوربسیارنزدیکه
سلام امام زمانــــــــــــ🖐ــــــــم
🌹اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِّوَلِیِــکَ الْفَــرَجـــ بِحَــقِّ حَضرَتِ زِیْنَـبِ کُبْــریٰ سَــلٰامُ الله عَلَیْهٰـــا🤲🍃
✦࿐჻ᭂ❤️჻ᭂ࿐✦
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
#رمزورود
#لبیک_یااباصالح_المهدی_ادرکنی
4_5884002270923723146.mp3
36.02M
تحلیل های در مورد ادامه جنگ
#ظــهور_خیلی_نــزدیکہ...
خدایا به اضطرار قلب کودکان غزه عجل لولیک الفرج
اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِّوَلِیِــکَ الْفَــرَجـــ بِحَــقِّ حَضرَتِ زِیْنَـبِ کُبْــریٰ سَــلٰامُ الله عَلَیْهٰـــا🤲🍃
🍁با ما همراه باشید در👇
💜محفل منتظران ظهور ✨👇
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
____🍃💜🍃____
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌گول نخوری!
از امتحان فتنه کشف #حجاب تا اقتصاد و ولایت و...
برای تشکیل حکومت #امام_زمان_عجل_الله حتما امتحان میشیم، حتی سختتر از کوفیها...
سلام امام زمانـ🖐ـم
#ظهوربسیارنزدیکه
🌹اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِّوَلِیِــکَ الْفَــرَجـــ بِحَــقِّ حَضرَتِ زِیْنَـبِ کُبْــریٰ سَــلٰامُ الله عَلَیْهٰـــا🤲🍃
✦࿐჻ᭂ❤️჻ᭂ࿐✦
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
#رمزورود
#لبیک_یااباصالح_المهدی_ادرکنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸اقدام ارزشمند مربی تیم ملی موی تای
🔹هادی محمدزاده، مربی تیم ملی موی تای پیش از مراسم افتتاحیه مسابقات جهانی تایلند، پرچم ایران را از کنار پرچم رژیم صهیونیستی دور کرد.
#ظــهور_خیلی_نــزدیکہ...
خدایا به اضطرار قلب کودکان غزه عجل لولیک الفرج
اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِّوَلِیِــکَ الْفَــرَجـــ بِحَــقِّ حَضرَتِ زِیْنَـبِ کُبْــریٰ سَــلٰامُ الله عَلَیْهٰـــا🤲🍃
🍁با ما همراه باشید در👇
💜محفل منتظران ظهور ✨👇
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
____🍃💜🍃____
Farahmand.joshan.saghir.mp3
9.79M
سلام دوستان
صوت دعای جوشن صغیر را گذاشتم
در جنگ قبلی غزه رهبرمون به فرماندهان جنگ و سربازان توصیه کردند و خوانده شد و خدا را شکر نتیجه گرفتند
هر کس زمان دارد امروز و یا هر روز امکان داشت این دعای با مفاهیم زیبا را به نیت پیروزی حق علیه باطل و امدادهای الهی برای رزمندگان بخواند
اجر شما با مادر سادات س🙏
لطفاً این مورد را در گروه ها به اشتراک بگذارید تا همه عزیزان بخوانند
در مراسم عمامه گذاری سید حسن نصرالله روایت کرده اند که وقتی آیت الله العظمی سید محمد باقر صدر عمامه سید را بر سرش گذاشت سه جمله را در گوش سید حسن زمزمه کرد: «صاحب مقام و جایگاه بزرگی هستی، از تو بوی بزرگی به مشامم می رسد، تو از یاران صاحب عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستی».
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
سال ۶۶ پس از ملاقات با سید حسن نصرالله با حضرت امام رضوان الله علیه امام رو به یکی از مسئولین کشور کرد و فرمودند که «مراقب این شخص باشید و از او حمایت کنید، چون دارای آینده درخشانی است».
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
یکسال رهبران مقاومت درخواست کردند که ایران به رسم هدیه پرچم هایی که در طول سالها بر فراز گنبد منور حضرت سلطان طوس علیه افضل الصلوات و التحیات برافراشته میشود و بعد از کهنه شدن و در انباری مخصوص حرم نگهداری میشود به آنها بدهد
روی تمام پرچمها همیشه جمله ی
لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی»
نوشته شده بود
جز پرچمی که به سید حسن نصرالله داده شد
که روی آن تصادفا وقتی از پوشش خود باز شد
نوشته شده بود
نصرمن الله و فتح قریب
☺️خدا حفظشان کند
🌟🌟🌟🌟🌟🌟
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرق داره مَرد باشی و غیرت داشته باشی و حتی زیر آتش دشمن هم مراقب ناموس مسلمین باشی،
یا مثل بعضی ها.....
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
#چله_حدیث_شریف_کسا
eitaa.com/monajatbaparvardagar/327
به نیت سلامتی وفرج مولا وبرطرف شدن موانع ظهور🤲وپیروزی جبهه حق علیه باطل🤲
شروع چله بیستم «۲٠» مهر ماه
روز 👈دوازدهــــــــم👈چله✅
یازده خواص و فضیلت خواندن حدیث کساء👇👇
1_نزول رحمت و آمرزش خداوند
2_رستگاری و سعادت در آخرت
3_استجابت دعا
4_فواید حدیث کسا برای بیماران
5_توجه ویژه امام زمان
6:رفع بلا و گرفتاری
7_تقرب و نزدیکی به خداوند
8_نجات از گمراهی و انحرافات مذهب
9_آشنایی با مرکز دایره ارتباط با آل عبا
10_ثواب و پاداش عظیم
11_یاد خداوند در مکان های مختلف
حدیث شریف کسا سند حقانیت برامامت مولا امیر المومنین است☺️
درخانه ای که حدیث شریف حدیث کسا خوانده شود فرشته هارفت و آمد می کنند😍
آیت الله بهجت:👇👇
با توجه به اهمیت و عظمت حدیث کساء اعتقاد راسخ به این موضوع داشتند که حضرت ولی عصر(عج) عنایت ویژه ای به مجالس خواندن حدیث کساء دارند😍
23.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷#دلمون ❤️ رو بفرستیم #سامرا کنار #حرم_مطهر_امام_حسن_عسکری(ع)
#یادمون نره،به#امام_زمان(عج) #تولد_پدر_عزیزشون رو تبریک بگیم
🟢دعا کنیم با فرج آقا امام زمانمون (عج) تمام ظالمان عالم به ویژه آمریکا- اسرائیل- انگلیس و ... نابودشوند. ان شاءالله
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرچند كه رسم است بگویند ،
تبریك پسر را به پدرها
میلاد پدر بر تو مبارك ،
اي آمدنت رأس خبرها!
#میلاد_امام_حسن_عسکری
#ظهوربسیارنزدیکه
🎊🌿🎊🌿🎊🌿🎊
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
🔴 خانم توهینکننده به مقدسات در فضای مجازی بازداشت شد
(فیلم توهین مرا خیلی ناراحت کرد و نتوانستم در کانال قرار بدهم😔)
خبرگزاری میزان نوشت:
🔹شنبه ۲۹ مهر بود که خبری در مورد یک خانم فعال در فضای مجازی که با تولید محتوا و انتشار ویدئو با عنوان طنز از خود، اقدام به توهین به مقدسات کرده بود منتشر شد.
🔹در پی بروز این موارد، در روز شنبه ۲۹ مهر این فرد از سوی دادسرای تهران احضار و علیه وی اعلام جرم شد.
🔹این گزارش حاکی است خانم توهینکننده به مقدسات در فضای مجازی امروز یکم آبان بازداشت شده است./ میزان
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
#ناحله
#قسمت_صدو_هشتادو_سه
با دستم زدم تو سرم و جلوی دهنش رو گرفتم و گفتم
_هیس زینبم هیس تو رو خدا آروم باش،چرا انقدر بهونه میگیری مامان؟
بزار بابایی یکم استراحت کنه خسته اس
مشغول تکون دادن بچه بودم که در اتاق باز شد و محمد اومد بیرون
_وای بیدار شدی؟
به زینب نگاه کردم و ادامه دادم:
_از دست تو بچه ی حرف گوش نکن
محمد خندید و اومد بچه رو تو بغل من بوسید و رفت تو اشپزخونه تا به صورتش اب بزنه.
کارش که تموم شد به اتاق برگشت. دنبالش رفتم که لباسش رو از تو کمد برداشت .لباس رو از روی شاخه برداشت که تلفنش زنگ خورد،تلفنش رو برداشتم و دادم بهش. داداش علی زنگ زده بود
به تماس جواب داد وصدا رو روی بلندگو گذاشت. نگاهش میکردم که گوشی رو روی میزگذاشت و مشغول لباس پوشیدن شد.
با دقت گوش میکردم که گفت:
محمد:
_الو
علی:
+سلام
_سلام چطوری؟
+خوبی؟
_خوبی چه خبرا؟مخلصم
+ببخشید دیگه من میخواستم بیام ولی نشد دیگه ببخشید تو رو خدا...
_نه بابا کجا بیای؟ بابا من به بقیه هم گفتم نمیخواد بیاین حالا گیر دادن میایم.
+میخواستم ببینمت برا بار اخر اخه...
_نه دفعه بعد ایشالله،باشه
+ببین
فقط یه کاری باید کنی بدی دست فاطمه خانوم که برام بیارن
_چیو بدم؟
+میگم یه کاری باید کنی بدی دست فاطمه خانم اینا بیارن
_چه کاری؟
+بنویسی امضا کنی که این شخص...
این جانب فلانی !!!خب؟
_خب؟
+تعهد میکنم که اگر شهید شدم مثلا منو شفاعت کنی
_چیکار کنم؟
+بنویسی که تهعد میکنم،که اگر شهید شدم فقط منو شفاعت کنی
بعد تا کن بده به فاطمه خانوم بیاره دیگه
_باشه باشه.
+یادت نره عا؟فقط امضا کنیو...
_باشه باشه
+یادت نره مرتضی تو اون شلوغ پلوغی،الان یه جا هستی انجام بده...
_باشه باشه
+اره کاری نداری؟
_نه قربانت خداحافظ
+خداحافظ
تلفن رو قطع کرد دکمه های لباس سپاهش رو بست.زینب یکم اروم گرفته بود .
_الان جدی میخوای امضا کنی بدی من براش ببرم؟
+اره دیگه
_پس برای منم بنویس
+چی؟
_همین که میخوای واسه داداشت بنویسی.
+اینکه شفاعت میکنم؟
_اره دیگه
خندیدو گفت
+شهیدم کردین رفتا،چشم!
_چشمت بی بلا زندگی.فقط یه چیزی...
+چه چیزی؟
_اینکه شفاعت نامه ی منو تو حرم حضرت زینب بنویس که خانم شاهد باشه،زیرشم بنویس با حوریا ازدواج نمیکنی تا من بیام
نگاهم کرد و بلند بلند خندید .
+خدا نکنه. جز شما حوریِ دیگه ای به چشم نمیاد.
_قربان شما
+فاطمه جان ساعت چنده؟
_نزدیک هفت
+اوه اوه دیرم شد الان میان دنبالم.
_خیلی زود داری میری،سلام منو به خانوم برسون
+چشم.
شلوارش رو که پوشید از اتاق بیرون رفت.با یه دست ساکش و با یه دست بچه رو نگه داشتم.
ساکش رو براش بردم تو هال و گذاشتم رو مبل که دیدم دوباره دست به قلم شده.پایین کاغذ و امضا کرد و گفت بدم به علی اقا.
+دیگه سفارشت نکنم،برو خونه ی مامان اینا.ببخشید فرصت نیست وگرنه خودم وسایلاتو جمع میکردم میبردمت .
_نه نمیخواد
+خیلی مراقب خودت و این بچه باش
خب؟خیلی مراقب باشیا .برگردم ببینم ی تار مو از سرتون کم شده دعواتون میکنم
تو رو خدا مراقب باش.یه وقت سر به هوایی نکنی کار دست خودت بدی .
دوباره گریم گرفته بود .
زینب هم دوباره شروع کرد به گریه کردن.دلم میخواست محکم بغلش کنم و نزارم از کنارم تکون بخوره. دلم میخواست فرصت بیشتری رو کنارش شاگردی کنم،با وجود همه ی ماموریتا و دوری هایی که از هم داشتیم،ولی دوری این ماموریت سخت ترین و زجر اور ترینش بود .
من صدای خورد شدن قلب و روحم رو به وضوح میشنیدم .
استرس همه ی وجودم رو گرفته بود.
با وحشیگری هایی که از اون قوم پست و کثیف دیده وشنیده بودم حس میکردم رفتنش برگشتی نداره،ولی با یادآوری برگشت دوستای محمد که قبلا رفته بودن به خودم دلداری میدادم و سعی میکردم خودم رو آروم کنم .
قلبم خودشو به شدت به قفسه ی سینم میکوبید. انگار میخواست سینمو بشکافه و ازش بزنه بیرون. همه ی وجودم درد میکرد. حس ادمی رو داشتم که خودش زنده است ولی برای اینکه کسی که دوسش داره زنده بمونه میخواد قلبشو بهش اهدا کنه،میخواد وجودشو از خودش جدا کنه ،محمد تنها همسرم نبود. اون عضوی از وجودم بود.به خودم که اومدم متوجه شدم صورتم از گریه خیسه خیسه .
محمد بچه رو از بغلم گرفت و گفت
+نباید اینجوری ناراحت باشی .هم خودت اذیت میشی هم بچه رو اذیت میکنی .
بهم نزدیک شد و دستمو گرفت
+خودت میدونی که چقدر عاشقتم...
.دلم واسش بیشتر از همیشه تنگ میشد.
واسه طرز نگاه کردنش،واسه عطرتنش
واسه مدل راه رفتنش،واسه طرز حرف زدنش،واسه خندیدنش
دوتا دستمو گذاشتم جلو صورتم تا قیافمو نبینه و بلند زدم زیر گریه. منو بیشتر به خودش فشرد ولی چیزی نگفت. نمیخواستم رفتن واسش سخت شه ولی واقعا دست خودم نبود
چشام از گریه تار شده بود.
ادامه دارد...
نویسندگان: #فاطمه_زهرا_درزی و #غزاله_میرزاپور
#ناحله
#قسمت_صدو_هشتادو_چهار
اشکام مانع میشد که سیر نگاش کنم.
روچشمام دست کشیدم و سعی کردم بخندم تا دلش گرم شه.خیلی سخت بود .
انقدر سخت که حس میکردم کمرم زیر بار این سختی له میشه. زینب تو بغل محمد اروم شده بود و گریه نمیکرد .
رفتم تو اشپزخونه ویه سینی برداشتم
دستام میلرزید.سینی رو روی اپن گذاشتم،یه کاسه ی سفید برداشتم و توش آب ریختم.یه قرآن با ده تومن پول تو سینی گذاشتم. محمد نشست رو مبل و با زینب بازی میکرد.رو به روشون نشستم.محمد دستشو گذاشت رو لب زینب که زینب خندید
مشغول تماشاشون بودم که زینب با خنده گفت:
+بَ بَ
تغییر چهره ی محمد منو سر ذوق اورد
محمد:
+ای جونمممم فدات بشه بابا الهی
بمیره بابا برات الهی،شیرین زبون من
مشغول حرف زدن بود که تلفنش زنگ خورد.گوشیشو جواب داد
+سلام
...
+جانم؟کجایی؟
دم در؟
...
!چشم چشم اومدم
یاعلی
با زنگ تلفنش غصه ام بیشتر شد .
+اومدن دنبالت؟
_اره
بچه رو داد به من،پوتینش رو که پوشید با یه دستش بچه و با دست دیگش ساکشو گرفت. یه چادر گل گلی انداختم سرم و سینی رو برداشتم .باهم رفتیم تو اسانسور .یه بار دیگه سفارشاتش رو گفت.تو اینه با زینب بازی میکرد که رسیدیم.از اسانسور خارج شدیم .
با اشک دور سرش صدقه چرخوندم رفتیم دم در واسش قران گرفتم که سه بار از زیرش رد شد .
بچه رو ازش گرفتم چون بند پوتینش رو با عجله بسته بود باز شده بود
نشست تا بندشو محکم کنه
قبل اینکه بلند شه ،با لبخند برگشت سمتم .زینب و نزدیک صورت محمد گرفتم و گفتم
+زینب مامانی، بابا رو بوس کن
زینب لبشو چسبوند به صورت محمد که محمد زینب و بوسید و گفت
_مواظب خودت و مامان باش زینب کوچولوی بابا
بعدشم رو به من لبخند زد و خداحافظی کرد
_هر جا تونستی زنگ بزن منو از حالت با خبر کن به خدا نگران میشم.دیگه سفارش نکنما،تو رو خدا زنگ بزن وگرنه من میمیرم .محمد زنگ بزنیا خواهش میکنم ازت
+چشم خانومم چشم چرا خودت و اذیت میکنی؟چشم گفتم که هر جا تونستم باهاتون تماس میگیرم،خوبه؟
_بله.فقط مواظب باش اسیر نشی .
الکی هم خودتو پرت نکن جلو تانک و تیر و ترقه .تو رو خدا با ماهم فکر کن که بدون تو میمیریم
+خدا نکنه.چشم چشم،امر دیگه ای؟
_نه فقط خدا به همرات جان دلم...
+ممنوم بابت همه ی خوبی هات
خداحافظ
_خداحافظ...
روزای نبودش به سختی میگذشت،
شاید هم اصلا نمیگذشت .
انگار روزا همینجوری کش میومد و تمومی نداشت.به امید یک ساعت خواب با آرامش سر رو بالش میزاشتم اما جز ترس و وحشت هیچ چیزی نصیبم نمیشد .دقیقا ۱۴ روز و ۹ ساعت از رفتنش میگذشت و تو این مدت فقط ۸ بار تونستم صداش رو بشنوم.
بیشتر از همیشه دلتنگش بودم.
بی قراری های زینب هم هر لحظه کلافه ترم میکرد .انقدر استرس داشتم که حس میکردم هرآن امکان داره قلبم از دهنم بیرون بپره.ساعت حدودا پنج بود
نگاه کردن به در و دیوارای اتاق آزار دهنده بود .بعد از اینکه لباسای زینب رو براش پوشیدم و دورش پتو پیچیدم گذاشتمش تو کالسکه.جلوی آینه ی دم در روسری و چادرم رو چک کردم و کفشمو پوشیدم . در رو باز کردم و از خونه رفتم بیرون. با اینکه هنوز پاییز بود اما هوا فقط یکم سرد شده بود و سوز داشت.
قدم های بلند بر میداشتم و کالسکه رو به سمت جلو هول میدادم.میخواستم برم خرید کنم بلکه دلم باز شه.
فروشگاه بزرگ با خونه ی مامان اینا فاصله ی خیلی کمی داشت .
کالسکه رو هول دادم داخل و بین طبقه ی خوراکی ها ایستادم،وقتی دیدم خلوته کالسکه رو همونجا گذاشتم تا برم و یه سبد بگیرم و توش خوراکی پر کنم .
زینب تازه شیر خورده بود و خوابش برده بود اگه بیدار میشد دوباره شروع میکرد به گریه کردن و جیغ زدن .
رفتم سمت پیشخوان و یه سبد برداشتم فاصله پیشخوان تا طبقه ی خوراکیا خیلی زیاد بود با چشمام قفسه ها رو زیر و رو میکردم تا چیزایی که میخوام رو پیدا کنم
به طبقه ی خوراکیا که نزدیک شدم باشنیدن صدای گریه ی بچه انگار یه سطل آب یخ روم ریختن.قدم هام رو تندتر کردم تا بهش برسم ولی جای قبلی نبود .
بلند گفتم :
_عجب غلطی کردم اومدم بیرون
محکم زدم تو سرم دنبال صدای بچه دوییدم تو یه ردیف دیگه بود
یه مرد قد بلند با کت و شلوار مشکی کنار کالسکه پشت به من ایستاده بود
تو کالسکه رو نگاه کردم بچه نبود
میخواستم بشینم و زار زار گریه کنم که مردی که پشت به من ایستاده بود برگشت. با دیدنش سر جام خشکم زد .
انگار مصطفی هم انتظار دیدن منو نداشت چون با دیدن من خیلی جا خورد. این رو از از تغیر ناگهانی چهرش میشد فهمید
نگام به زینب افتاد که تو بغل مصطفی ساکت چشماش رو بسته بود
با دیدن مصطفی شوک عجیبی بهم وارد شده بود.بچه رو ازش گرفتم و گذاشتم تو کالسکه که گفت :
+خیلی گریه میکرد دلم نیومد بزارم برم.گفتم بایستم تا مامان باباش بیان
نمیدونستم شمایید وگرنه...
ادامه دارد...
نویسندگان: #فاطمه_زهرا_درزی و #غزاله_میرزاپور
هدایت شده از منتـ💚ـظران،ظهورنزدیکه🚩
PTT-20220711-WA0115.opus
117K
به نیت سلامتی وفرج مولا صاحب الزمان «عج»ورفع موانع ظهور وان شاالله پیروزی جبهه حق علیه باطل زمزمه کنیم دعای شریف امن یجیب و...... 😭💔
بسم الله الرحمن الرحیم
الهییییییی🤲🤲
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد🤲
یا عالیُ بِحَقِّ علی🤲
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه 🤲
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن🤲
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن🤲
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان🤲
✨🌸🌺🍃✨🍃🌸🌺✨
اللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ اَهْلِکْ اعْدائَهُم اجمعین🤲
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🤲)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🤲)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🤲)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🤲)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🤲)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🤲)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🤲)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🤲)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🤲)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🤲)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🤲)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🤲)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🤲)
استغفار شبانه فراموش نشه
شبتون مهدوی وبخیر ان شاء الله
حلال کنید
یا مهدی ادرکنی
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲🤲
⏰ به یاد مولا به رسم هر شب🕊
💔بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
🌟اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ
💔وَ بَرِحَ الْخَفآءُ
🌟وَ انْکَشَفَ الْغِطآء
💔وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ
🌟وَ ضاقَتِ الاَْرْض
💔وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ
🌟وَ اَنْتَ الْمُسْتَعان
💔وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی
🌟وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّ وَ الرَّخآءِ
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ
🌟یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ
💔اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ
🌟 وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِران
💔یا مَوْلانایاصاحِبَ الزَّمانِ
🌟الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
💔اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی
🌟السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ
💔الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
🌟یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
💔بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین
═🌿🌿🌿🌿═
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
═🌿🌿🌿🌿═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ
🌹 ارباب خوبم سلام
روی زمینیم
آسمانی از دعاییم
مشغول ذکر
دلنشین صلواتیم
وقتی که دلتنگ
حسینیم ، عاشقانه
با هر سلام
صبحگاهی کربلاییم
🌹صلی الله عَلَيْكَ یا ابا عبدالله الحسین
🌹 اللهم الرزقنا زیارت الحسین فی الدنیا و الاخره
#سلام_ارباب_خوبم
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_آقا
سلام برتو ای فرزند نیکان ...
خواندم تو را که نگاهی کنی مرا
پاک از گناه و تباهی کنی مرا
دلبسته ام که تو مولا ز راه لطف
سوی حسین فاطمه راهی کنی مرا
#سـلام_امـــام_زمــانـم...
صبحت بخیر...♥️
#العجلمولایغریبم
سلام امام زمانـ🖐ـم،مهدی جـ😍ـان
#ظهوربسیارنزدیکه
🌹اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِّوَلِیِــکَ الْفَــرَجـــ بِحَــقِّ حَضرَتِ زِیْنَـبِ کُبْــریٰ سَــلٰامُ الله عَلَیْهٰـــا🤲🍃
✦࿐჻ᭂ❤️჻ᭂ࿐✦
https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
#رمزورود
#لبیک_یااباصالح_المهدی_ادرکنی
بسم رب المهدی💞❣🌿
السلام علیک یا ابا صالح المهدی ادرکنی🖐
🌺🌺ادعیه صبحگاهی🌺🌺
سلام به ائمه اطهار علیه السلام
eitaa.com/monajatbaparvardagar/61
صوت زیارت آل یاسین
eitaa.com/monajatbaparvardagar/55
متن زیارت آل یاسین
eitaa.com/monajatbaparvardagar/116
آثارمداومت برخواندن زیارت آل یاسین
eitaa.com/monajatbaparvardagar/145
صوت دعای عهد
eitaa.com/monajatbaparvardagar/21
متن دعای عهد
eitaa.com/monajatbaparvardagar/102
دعای عهد را هدیه به نرجس خاتون س بخوانیم
صوت سوره یس
eitaa.com/monajatbaparvardagar/25
خلاصه همه دعاها از زبان مولا امیر المومنین
eitaa.com/monajatbaparvardagar/79
سوره هایی که خواندنشون در اول صبح سفارش شده
eitaa.com/monajatbaparvardagar/119
سه آیه ی پایانی سوره حشربرای محافظت
eitaa.com/monajatbaparvardagar/239
#میلاد_امام_حسن_عسکری سلام الله علیه خدمت حضرت #امام_زمان عجل الله فرجه تبریک می گوییم
باشد که خداوند بحق پنج تن عنایت ویژه فرماید و اذن ظهور حضرت را صادر فرماید
🌸هرچند که رسم است بگویند
🍃تبریک پسر را به پدرها
🌸میلاد پدر، بر تو مبارک
🍃ای آمدنت رأسِ خبرها
✨مولاجان...
🌱ولادت سراسر نور پدر بزرگوارتان حضرت #امام_حسن_عسکری (علیه السلام) را به شما و تمام عالمیان و عرشیان تبریک میگوئیم...
#امام_زمان
«اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»🌤
🎊🌺🎊🌺🎊🌺https://eitaa.com/joinchat/2144338117C2436764f10
سلام دوستان مهدوی
صبحتان مهدوی🌺
طبق قرارمون حداقل یک روز در هفته (سه شنبه ها)نماز امام زمان عج را بخوانیم و یاد امام زمان عج باشیم
خانواده و دوستانتان را هم تشویق بفرمایید و تعداد نماز ها ی خوانده شده را به بنده اعلام بفرمائید 🙏
مورد عنایت ویژه امام زمان عج باشید
@menaso
🔆بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ🔆
سه شنبه های مهدوی ❤️☺️
💠الهـــی به امیــــد تـــو -💠
با سلام و کسب اجازه از صاحب الزمانمون سفره صلوات مجازی را پهن میکنیم و همگی با خلوص نیت با دلهای پاک و نفسهای قدسی موجی از صلوت رادرهمه گروهها واین گروه نذر قدوم پر مهر آقای غریبمون میکنیم 🌴🌹🍃🌴🍃🌹🌴🌹🍃
امید که این صلواتها وزنه ی سنگینی باشه برای زمینه سازی ظهور و آماده شدن برای یاری صاحب الزمانمون 🌴🌹🍃🌹🍃🌹
بزرگواران تعداد صلوات که در طول یک هفته میتونین بفرستین را اعلام کنید🌴🍃🌴🍃🌴🍃. نیت کنید حاجت گرفتید حتما به ما اطلاع بدهید🤲🏻🍃
🌹محفل منتظران ظهور 🌹
@menaso