✳️ ضمن تشکر از همراهی و همدلی شما عزیزان
و با عنایت به اهمیت رسالت کنشگری اجتماعی مان،💫
در میدان جهاد تبیین🌸🌸🌸
به استحضار می رساند در آستانه خجسته میلاد حضرت زهراس
نام کانال به «محفل تبیین » تغییر پیدا کرده است.💯
امید است در سایه دعای مادرانه حضرتش ،
الفبای درس ولایتپذیری را سرمشق بگیریم
و در سنگر دفاع از ولایت گامهای موثرتری برداریم.🤲💝
از زائرانت هم هراس دارند
حالا چقدر خوب میشه درک کرد این جمله روکه:
دشمن از شهید سلیمانی
بیشتر از
سردار سلیمانی میترسه🥀🥀
#انفجارخونین
#کرمانتسلیت
#ایرانتسليت
#امامزمانتسليت
May 11
🔴 امام خمینی (ره): آنها گمان میکنند که با #ترور شخصیتها، ترور اشخاص، میتوانند با این ملت مقابله کنند؛ و ندیدند و کور بودند که ببینند که در هر موقعی که ما شهید دادیم ملت ما منسجمتر شد.
۹ شهریور 1360
👈 حضرت آیتالله خامنهای درپی شهادت جمعی از زائران مزار شهید سلیمانی در حادثه تروریستی در مسیر گلزار شهدای کرمان پیامی صادر کردند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است.
📝 بسم الله الرّحمن الرّحیم
دشمنان شرور و جنایتکار ملت ایران، بار دیگر فاجعه آفریدند و جمع زیادی از مردم عزیز را در کرمان و در فضای معطّر مزار شهیدان، به شهادت رساندند.
🔹ملت ایران عزادار شد و خانوادههای زیادی در سوگ جگر گوشگان و عزیزان خود غرق ماتم شدند. جنایتکاران سنگدل نتوانستند عشق و شوق مردم به زیارت مرقد سردار بزرگشان شهید قاسم سلیمانی را تحمل کنند. بدانند که سربازانِ راه روشن سلیمانی هم رذالت و جنایت آنان را تحمل نخواهند کرد. چه دستهای آلوده به خون بیگناهان و چه مغزهای مفسد و شرارتزا که آنان را به این گمراهی کشاندهاند، از هم اکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود. بدانند که این فاجعه آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت باذن الله.
🔹اینجانب در عزای خانوادههای مصیبت دیده با آنان همدل وهمراهم و صبر و تسلّای آنان را از خداوند متعال مسألت میکنم. روح مطهر شهیدان انشاءالله میهمان بانوی دو عالم و مادر شهیدان حضرت صدیقهی طاهره سلام الله علیها است. با مجروحان حادثه همدردی میکنم و شفای آنان را از درگاه الهی خواستارم.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۲/۱۰/۱۳
💻 Farsi.Khamenei.ir
May 11
※ بِسْــمِ اللهِ الرَّحْــمٰنِ الرَّحیـــمْ ※
ıll.ıllılll سـلام امام زمانم lllıllı.llı
🌱سلام بر تو اے صاحب علم علے علیہ السلام و اے آیینہ دار صبر حسن علیہ السلام و اے وارث شجاعت حسین علیہ السلام و اے میراث دار غربت فرزندان حسین علیهم السلام .
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْخَلَفُ الصَّالِحُ لِلْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومينَ الْمُطَهَّرينَ...
📚 صحیفه مهدیه،
صبحتون_مهدوی❤️☀️
@mahfeletabeen
🛎 تلنگر...
«حملاتتروريستی»
❌همه ما در میدان نبرد با اسرائیل قرار داریم
اگه کسی خودش رو در این میدان ندونه، واقعا قافیه رو باخته.
هر کسی در هر شرایطی که هست باید با صهیونیست ها و تفکر لیبرالیسم و فرهنگ زندگی آمریکایی مبارزه کنه
❇️ هر خونی که در حملات تروریستی از هر ملتی ریخته بشه بخشی از برنامه خداوند متعال برای رسوندن جبهه حق به پیروزی نهایی خواهد بود...
@mahfeletabeen
#پنجشنبههایشهدایی💔
*شهید مصطفی محمد میرزایی شهید غریب و دور از وطن*
اولین شهید ایرانی در یمن
*در همان دقایقی که شهید قاسم سلیمانی توسط دولت جنایتکار آمریکا در فرودگاه بغداد ترور شد ایران اسلامی شهیدی دیگر را در پهنه سرزمین مقاومت تقدیم ملت کرد.*
باز هم آمریکاییها این بار در کشوری دیگر جوانی از ایران که در خدمت مقاومت مردم مظلوم یمن بود را به شهادت رساند.*
✍️*به روایت مادر شهید*
مصطفی میگفت کاش وقتی من شهید شدم من را در اینجا دفن کنند. حاج خانم میگوید: *شهدا خودشان انتخاب میکنند.*
قبل از اینکه روی قبر یادبود را بپوشانند، از خادمهای حرم خواهش کردم که وارد قبر بشوم! وارد قبر شدم. دراز کشیدم و به مصطفی گفتم مامان جان بیا! توصیف آرامشم توی قبر مصطفی قابل بیان نیست..
*مصطفی از شش سالگی کار میکرد،*
تابستانها بیشتر. میگفتم مامان جان پول تو جیبی خودت را دربیاور…از بامیه فروختن شروع کرد....خودم هم دنبالش میرفتم که مبادا کسی اذیتش کند و حرف نامربوطی بزند. تو مدرسه هم درسش خوب بود.
١٣سالش بود که تشویقش کردم توی بسیج مسجد سیدالشهدا ثبت نام کند. آن روزها خودم هم تو بسیج خواهران فعالیت میکردم.نوجوانی مصطفی به کار و درس و بسیج گذشت. همین کارها از مصطفی یک اوستا کار ساخته بو از تابلو سازی، خطاطی، جوشکاری و لوله کشی و بنایی. از هر کار فنی سر در میآورد. دیپلمش را که گرفت رفت سربازی. خودم تشویقش کردم که پاسدار بشود. اینقدر رفتم و آمد که مسئول مربوط به شوخی میگفت حاج خانم خودت هم بیا و پاسدار شو! علاقه به کارهای فنی باعث شد که مصطفی دوره مخابرات را هم در سپاه ببیند. از سمتی دیگر هم رفت دانشگاه و توانست فوق لیسانس آی تی را هم بگیرد.
شهید «مصطفی محمد میرزایی» از پاسداران تحت امر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود که ۱۳ دیماه ۱۳۹۸، همزمان با شهادت سردار دلها، در کشور یمن و در یک عملیات نظامی در سن ۳۸ سالگی به شهادت رسید.
*او اولین شهید پاسدار ایرانی در یمن است.*
شهید بزرگوار در یمن به خاک سپرده شدند و
مزار یادبودشان در قسمت زنانه شبستان امام خمینی حرم عبدالعظیم حسنی است
پاسدار شهید مصطفی محمدمیرزایی در عملیات ترور ناموفق سردار عبدالرضا شهلایی در شهر صعده یمن بر اثر اصابت موشک های آمریکا به شهادت رسید.
🥀شهید مصطفی محمدمیرزایی نیروی سپاه قدس بود اما یک محله او را خطاط ماهر، باربر صلواتی و اوستاکار با انصاف می دانستند. کسی خبر نداشت *او امین حاج قاسم و مهندس مختل کردن سیستم ارتباطی گروهک های تکفیری است.*
او پیش از یمن در جبهه های عراق و سوریه حضور فعال داشت.
✍️*شهید محمد میرزایی به روایت همسایه ها*
وانتش را کرده بود باربری محله، آن هم از نوع صلواتی. بار همسایه ها را جا به جا می کرد و یک ریال هم نمی گرفت. از همه کاری هم سر در می آورد. بخاری خانه همسایه ای خراب می شد، آقامصطفی می شد سرویس کار بخاری. آیفون خراب را مثل یک برقکار حرفه ای تعمیر می کرد. حالا همه اینها را بگذار کنار. آقا مصطفی خطاط هم بود. هم خودش و هم آذرخانم مادرش. وقتی همسایه ای از دنیا می رفت یا از سفر کربلا و مکه برمی گشت این مادر و پسر دست به کار می شدند و اولین پارچه تبریک و تسلیت با خط خوش آنها روی دیوار همسایه نقش می بست. اصلا شنیده اید می گویند پدر کو ندارد نشان از پسر. این شعر را برای آقا مصطفی و مادرش باید بخوانند: پسر کو ندارد نشان از مادر! این مادر و پسر آچارفرانسه محله بودند و خیررسان به همه، در عزا و عروسی، خوشی و غم. ما فکرش را نمی کردیم که مصطفی میرزایی پاسدار مدافع حرم باشد. حالا فهمیدیم برای خودش عجب یلی بوده، امین سردار سلیمانی و فرماندهان مدافع حرم!»
✍️* به روایت مادر شهید*
یک سال و هفت ماه دلم آشوب بود. چون می دانستم هست و نمی دیدمش. فقط دلم خوش بود که سوغات این نبودن، امنیت مردم است. اما حالا که شهید شده آرام گرفتم. حق مصطفی شهادت بود. حیف بود طور دیگری از دنیا برود. می دانم پسرم و حاج قاسم سلیمانی و بقیه شهدای مدافع حرم آن دنیا دور همند. همرزمان مصطفی که آمده بودند دیدنم می گفتند:
*مادر! پسرت امین حاج قاسم سلیمانی و بقیه فرماندهان جبهه مقاومت بود.* خوب من چه می خواهم؟ آرزویم عاقبت بخیری اش بود که حالا عاقبت بخیرشده است. خدا رو شکر.
این جوان دلیر بی ریا و مهربون بود و با بچه ها بسیار با مهربانی رفتار می کرد. رازدار بود و هوای پدر و مادر و خواهر و برادرهایش را داشت.
*هنرمند، پارچه نویس، همیار پدر و عصای دست همیشگی پدر بود و برای ساخت آپارتمان خانواده شهدای فاطمیون بنایی، نصب کابینت و کولر را انجام می داد.*
🌲💫🌲💫
همچنین خیلی خنده رو و شوخ طبع بود.
دخترهای کولی پاکستانی صورت هایشان را چسبانده بودند به شیشه رستوران. صاحب رستوران بهشان تشر زد که چرا اینجا آمدید و... باید بودید و قیافه مصطفی را می دیدید. عصبانی شده بود. غذا را رها کرد و شروع کرد به جر و بحث کردن که به جای دعوا کردن یک پرس غذا بهشان بده. صاحب رستوران هم گفت مگه کار یک شب دو شبه. مصطفی گفت هر شب چند غذا به این بچه ها بده. سر ماه من همه را با شما تسویه می کنم. اصلا
همین امشب پول غذای یک ماه را می دم که شما هم خیالت راحت باشه. این خاطره بخش کوچکی از خوش مرامی های مصطفی بود.»