eitaa logo
مَحیصا‌
878 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
604 ویدیو
31 فایل
محیص پناهگاه محیصا رستگار شده چه پناهی امن‌تر از حریم مجلس تو وچه رستگاری بالاتر از نگاه لطف توست❤ ✨محفل دختران هیئت رزمندگان مهرشهرکرج✨ 💌 با ما در ارتباط باشید @chashmberahhh
مشاهده در ایتا
دانلود
راهکارهای زندگی موفق در قرآن🌱 ✨جزء بیست‌و‌ چهارم 🌙 💛 @mahiisa
eitaa.com/Barkhihaجزء 25.mp3
زمان: حجم: 4.13M
تند‌خوانی‌ جزء بیست‌وپنجم قرآن کریم🌱 🌙 💛 📖جز 5⃣2⃣قرآن هدیه به امام زمان(عج)
راهکارهای زندگی موفق در قرآن🌱 ✨جزء بیست‌و‌ پنجم 🌙 💛 @mahiisa
استاد معتز آقائیTahdir joze26.mp3
زمان: حجم: 3.99M
تند‌خوانی‌ جزء بیست‌وششم قرآن کریم🌱 🌙 💛 📖جز 6⃣2⃣قرآن هدیه به امام زمان(عج)
راهکارهای زندگی موفق در قرآن🌱 ✨جزء بیست‌و‌ ششم 🌙 💛 @mahiisa
استاد معتز آقائی4_293413254921716488.mp3
زمان: حجم: 4.08M
تند‌خوانی‌ جزء بیست‌ وهفتم قرآن کریم🌱 🌙 💛 📖جز 7⃣2⃣قرآن هدیه به امام زمان(عج) @mahiisa
راهکارهای زندگی موفق در قرآن🌱 ✨جزء بیست‌و‌ هفتم 🌙 💛 @mahiisa
استاد معتز آقائی4_293413254921716288.mp3
زمان: حجم: 4.04M
تند‌خوانی‌ جزء بیست‌ وهشتم قرآن کریم🌱 🌙 💛 📖جز 8⃣2⃣قرآن هدیه به امام زمان(عج) @mahiisa
راهکارهای زندگی موفق در قرآن🌱 ✨جزء بیست‌ و هشتم 🌙 💛 @mahiisa
www.ahlevela.comJoze29.mp3
زمان: حجم: 4.25M
تند‌خوانی‌ جزء بیست‌ و نهم قرآن کریم🌱 🌙 💛 📖جز 9⃣2⃣قرآن هدیه به امام زمان(عج) @mahiisa
راهکارهای زندگی موفق در قرآن🌱 ✨جزء بیست‌و‌نهم 🌙 💛 @mahiisa
وقتی اسفند ماه میشد لحظه شماری میکردیم تا عید از راه برسه آخه عیدها برای ما یه عیدِ ساده نبود! عید یعنی سفر به سمت خونه ی روستایی مامان بزرگ ... یک حیاط با کلی درخت ... کل خانواده ی پدری جمع میشدیم دور هم.. ما بچه ها هم که دنیا به کاممون بود از خوشی ... چند روز اول به ذوق و شوق در کنار هم بودن تو خونه ی مامان بزرگ میگذشت روزهای وسط تازه دستمون میومد چطور با هم بازی کنیم و کیف کنیم همین که کم کم به روزهای آخر عید نزدیک میشدیم یه غمی میومد تو دلامون! با اینکه هنوز اونجا بودیم ولی وقتی به رفتن فکر میکردیم ، دلتنگ میشدیم هی التماس میکردیم به بابا و مامان که میشه بیشتر بمونیم؟ و کار و مدرسه و خونه و زندگی، دلیل های محکمی بودند که موندن رو غیر ممکن میکرد... روزهای آخر هم ساک ها رو کم کم جمع میکردیم و آماده برگشتن میشدیم هیچی مثل خداحافظی برامون سخت نبود.. کلا این دل کندن کار سختیه! حالا شده حکایت ماه رمضون... روزهایِ آخره و دلتنگی از همین الان سراغمون اومده... ما مهمون ماه رمضون بودیم ولی اون کم کم داره ساکش رو میبنده و آماده ی رفتن میشه! آخه من دورت بگردم که مثل نسیم بهاری دلنوازی... مثل حلوا ، شیرینی مثل گل ، خوشبویی اصلا آدم کیف میکنه از همنشینی با تو... کجا میخوای بری ؟ ما چطور دل بِکنیم؟ 🌙 💛 @mahiisa