🥀 #یا_حضرت_رقیه (س)
غمم هر دم مکرر بود بابا
دو چشمم بعد تو، تر بود بابا
به روی نیزهها از بین سرها
سرت زخمیترین سر بود بابا
✍ #سید_علیرضا_شفیعی
.
.
.
🌱 eitaa.com/parvaz_90
❤️ #یا_حضرت_رقیه (س)
پدر جان! کوثرت را میشناسی؟
گل نیلوفرت را میشناسی؟
نگاهی کن به حال و روزم امشب
ببینم دخترت را میشناسی...!
✍ #یوسف_رحیمی
.
.
.
🌱 @parvaz_90
8.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 #یا_حضرت_رقیه (س)
خوشیمون رفت تا بابایی رفتی
نفهمیدم چرا تنهایی رفتی
ندارم طاقت دوری، از امشب
منم باهات میام هرجایی رفتی...
✍🏻 #شهریار_سنجری
پایان فراق شش ساله دختر شهید مدافع حرم "سید مصطفی صادقی"
🌱 @mahjur_1390
🌱 #یا_حضرت_رقیه (س) ❤️
الــســلام ای دســتــگـیــر عــــالَـمِـیـن
ای بـه اربــابِ دو عــالــم نــورِ عــیــن
روزِ مَحشر چشمِ من بَر دَست توست
اِشــفَــعــی لـی فـاطـمه بنـتُ الحُسین
✍🏻 #مصطفی_محمدی
.
.
.
🌱 @mahjur_1390
💔 #یا_حضرت_رقیه (سلام الله علیها)
ندارد دختری اینگونه بابایی که من دارم
یقین مریم ندارد این مسیحایی که من دارم
در آغوشش میانِ آسمانها سِیر میکردم
ندارد عرش هم عرش معلایی که من دارم
نه از من، نه علی اکبر، نه قاسم، نه عموعباس
دل از خلق جهان برده دلارایی که من دارم
شبی، یوسف به خوابش ماه دید و من پدر دیدم
ولی حسرت خورَد یوسف به رؤیایی که من دارم
به روی نیزه بابا میدرخشی بر همه عالم
ندارد آسمان خورشید زیبایی که من دارم
به چشمه چشمهی اشکم، تمام عرش میگرید
ندارد چشم اقیانوس، دریایی که من دارم
میان روز میسوزم، شبِ ویرانه میلرزم
ربوده طاقتم گرما و سرمایی که من دارم
چهل منزل صدا کردم تو را، حالا نگاهم کن
دگر نایی نمانده جز تمنایی که من دارم
بر این پایی که دنبالت دویده، مرهمی بابا
به کار من نمیآید دگر پایی که من دارم
تو را بالای نِی با یک جهان حسرت نظر کردم
دل سنگ آب شد از این تماشایی که من دارم
به جای دوش تو سر را به روی خاک بگذارم
یقین دارم دلت میسوزد از جایی که من دارم
یتیمت را پدر، با تازیانه ناز میکردند
ندارد داغداری این تسلایی که من دارم
گل رخسارم از باد خزان زخم است و پُر درد است
نشاید بوسه زد بر روی سیمایی که من دارم
همه گریند بر لالایی و اشک رباب اما
رباب از دیده خون گرید به لالایی که من دارم
✍🏻 #مجتبی_شکریان
🌱 @mahjur_1390
💔 #یا_حضرت_رقیه (سلام الله علیها)
بر لبِ بامِ اسارت آفتابم را ببین
مثل این ویرانه احوالِ خرابم را ببین
در جوابِ العطشهایت وجودم آب شد
آب رد شد از سرم؛ حالا سرابم را ببین
فکر کن مثل قدیمم؛ چشمهایت را ببند
دیدنِ الانِ من روضهست، خوابم را ببین
شب به شب تا چند بشمارم که پیدایت کنم؟!
میشمارم؛ زخمهای بیحسابم را ببین!
با چه زوری خواستند و با چه زوری حفظ شد
سرفرازم بعد غارتها؛ حجابم را ببین
روزگار کاخِ سبزِ شام را کردم سیاه
ردّ اشکم را؛ سلاحِ انقلابم را ببین
گرچه طوفانِ بلا فانوسِ عمرم را شکست
بعدها از این خرابه بازتابم را ببین
در قنوت آخرم چیزی به جز پرواز نیست
مرغ آمینِ دعای مستجابم را ببین
✍🏻 #رضا_قاسمی
🌱 @mahjur_1390