باز صبح #جمعه و
بوی نرگس و
بیقراری های دل...
ای نور دو دیده ام
وقت من! بسی تنگ است
هم اینک بیا...
🌱 @mahjur_1390
تا نرفتهام ز نظر ،
شام من رسان به سحر
شمع انتظار توام ، صبح نادمیده #بیا...!
✍ #بیدل_دهلوی
🌱 @mahjur_1390
وصال دوست به جان گر میسرت گردد
بخر که دیر به دست اوفتد چنین ارزان
کدام روز دگر جان به کار باز آید
که جانفشان نکنی روز وصل بر جانان؟
ز دست دوست به نالیدن آمدی سعدی
تو قدر دوست ندانی که دوست داری جان...
✍ #سعدی
🌱 @mahjur_1390
گفتی که «به وصلم برسی زود، مخور غم»
آری، برسم! گر ز غمت زنده بمانم...
✍ #اوحدی
🌱 @mahjur_1390
تا کی در انتظار گذاری به زاری ام؟
باز آی بعد از اینهمه چشم انتظاری ام
دیشب به یاد زلف تو در پرده های ساز
جان سوز بود شرح سیه روزگاری ام
بس شکوه کردم از دل ناسازگار خود
دیشب، که ساز داشت سرسازگاری ام
شمعم تمام گشت و چراغ ستاره مُرد
چشمی نماند شاهد شب زنده داری ام
طبعم شکار آهوی سر در کمند نیست
ماند به شیر شیوه وحشی شکاری ام
شرمم کشد که بی #تو نفس میکشم هنوز
تا زنده ام بس است همین شرمساری ام...
✍ #شهریار
🌱 @mahjur_1390
احوال من مپرس
که با صدهزار درد
میبایدم به درد دل دیگران رسید...
✍ #صائب_تبریزی
🌱 @mahjur_1390
ای آنکه به مُلک خویش پاینده تویی
وز دامن شب ، صبح نماینده تویی
کار من بیچاره قوی بسته شده
بگشای #خدایا ، که گشاینده تویی...
✍ #ابوسعيد_ابوالخير
🌱 @mahjur_1390
شعرآهنگ 🌱
🎼 #بی_کلام با 🎧 بشنوید... 🌱 @mahjur_1390
شانه ات را #دیر_آوردی ســرم را بــــاد برد
خشت خشت و آجر آجر پیکرم را باد برد
آه ای گنجشکهای مضطرب #شرمنده_ام
لانه ی بر شاخه هــــای لاغرم را باد برد
من بلوطی پیــر بـودم پای یک کـــوه بلند
نیمم #آتش_سوخت ، نیم دیگرم را باد برد
از غزلهایم فقط خاکستری مانده بـه جا
بیت های روشن و شعله ورم را #باد_برد
با همین نیمه، همین معمولیِ ساده بساز
#دیر_کردی نیمه ی عاشق ترم را باد برد
بال کوبیدم قفس را بشکنم #عمرم_گذشت
وا نشد بدتر از آن بـــال و پـرم را بـــاد بـرد...
✍ #حامد_عسکری
🌱 @mahjur_1390
شب بخیر غارتگر شب های بی مهتاب من
منتی بر دل گذار امشب بیا در خواب من...
✍ #هوشنگ_ابتهاج
🌱 @mahjur_1390