eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
11.2هزار دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
8.2هزار ویدیو
276 فایل
🔮 بالاتر از نگاه منی آه #ماه_من دستم نمی‌رسد به بلندای چیدنت ای #شهید ...🌷کاش باتو همراه شوم دمی...لحظه ای ✔️گروه مرتبط با کانال👇🏻😌 http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 تبلیغات،تبادل 👈🏻 @tablighat_mahman11 خادم الشهدا 👈🏻 @zsn2y00
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🌙 🤲🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺🤲 ❤️🌿❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امام زمانم🤚🌿🌱 🍃🌸🍃🌼💞💔💞🌼🍃🌸🍃 💔 دل هوای روی ماه یار دارد جمعه ها 🍃🌺 💔 دل هوای دیدن دلدار دارد جمعه ها... 🍃🌸 🕊 صبح جمعه چشم در راهیم ما ای عاشقان "یار با ما وعده" دیدار دارد جمعه ها 🍃🌼 🤲 اللهم عجل لولیک الفرج 🤲‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌
چشمِ دل وقت سحر منتظر دلدار است! كاش پايان برسد روزۀ هجران ما را ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳ میوه وقتی می‌رسد باغبان باید آن را بچیند 📌 عازم بیروت شد تا را ببیند. ساعت حدود ۹ شب حاجی از بیروت به دمشق برگشت. شخص همراهش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. 🔸 سکوت شد. یکی گفت: «حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نروید.» حاج‌قاسم با لبخند گفت: «می‌ترسید شهید بشوم؟» باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد: - شهادت که افتخار است، رفتن شما برای ما فاجعه‌ است! - حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم. و... 🔸 حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌‌ شمرده گفت: «میوه وقتی می‌رسد باغبان باید آن را بچیند، میوه‌ی رسیده اگر روی درخت بماند، پوسیده می‌شود و خودش می‌‌افتد.» بعد نگاهش را بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد و گفت: «اینم رسیده‌ است، اینم رسیده‌ است...» ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد. ساعت دو صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید. 👤 راوی: یکی از مسئولان یگان فاطمیون 📚 از کتاب ؛ جستاری در خاطرات دوستان و هم‌رزمان
🔰| 🔻چشمانی داشت از جنس الماس وقتی بهش نگاه می‌کردی؛ می درخشید! هرکس به این چشمان نگاه می‌کرد شیفته اش می‌شد. ولی او چشمانش را خرج کسی کرد که همین چشمان را به او داده بود! 🌟بااین چشمان هیچ وقت گناه نکرده بود. بااین چشمان در نماز شب خود، اشک هایی می‌ریخت از جنس جنون! اخر خدا خون بهای چشمانش را باشهادت خرید..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بود ازش پرسیدم: چه حرفی برای مردم داری با لبخند گفت: از مردم کشورم میخوام وقتی برای خط کمپوت میفرستن، عکس روی کمپوت ها رو نکنن!! گفتم داره ضبط میشه برادر یه حرف بهتری بگو.با همون طنازی گفت:اخه نمیدونی سه بار بهم رب گوجه افتاده! .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بچه هاے‌ میگفتن: بابا‌گاهے انقدر حالشون بد بود ڪُل‌بدنش تاوَل میزد چون‌جانباز‌شیمیایی‌بودن🙂 یاحتی‌بعضی‌وقتا‌چند روز اصلا‌نمیتونستن‌بخوابن چون‌اگه‌خوابشون‌میبرده‌سرفه‌شون شدید‌میشده🙂👌🚶‍♂💔
ای شهید🌷 دعا کن ، که ما🤲 از خستگی و غفلت خوابمان نَبَرد و از قافله ی مهدی فاطمه 💚 جا نمانیم ... گاهی نگاهی 😊☘💫