eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
11.2هزار دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
8.2هزار ویدیو
276 فایل
🔮 بالاتر از نگاه منی آه #ماه_من دستم نمی‌رسد به بلندای چیدنت ای #شهید ...🌷کاش باتو همراه شوم دمی...لحظه ای ✔️گروه مرتبط با کانال👇🏻😌 http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 تبلیغات،تبادل 👈🏻 @tablighat_mahman11 خادم الشهدا 👈🏻 @zsn2y00
مشاهده در ایتا
دانلود
اگـر شـب قــدر شبِ نزول قرآن استــ روز صعــود دعاستــ 🍃🙏
🤚✨عرض سلام و ادب محضر شما هم سنگریان عزیز و گرامی همراهان همیشگی کانال شهدایی ماه 🌙 من امروز روز دعا و مناجات و اعتراف به عاجز بودن در معرفت و عبودیت ذات اقدس الهی است و چه بهتر که در این فرصت گران‌بها با زبانی که گناه نکرده به درگاه الهی دعا کنیم! دارد که خدا به موسی علیه‌السلام فرمود: با زبانی دعا کن که با آن گناه نکرده باشی تا دعایت مستجاب شود! حضرت موسی عرض کرد چگونه؟ خداوند فرمود: به دیگران بگو برایت دعا کنند چون با زبان آن‌ها گناه نکرده‌ای... بیایید امروز امام حسین علیه السلام رو الگوی خودمون در دعا کردن قرار بدیم. این مطلب رو امروز خوندم و خیلی به دلم نشست و دلم نیومد با شما به اشتراک نگذارمش. حضرت استاد جوادی آملی حفظه الله می‌فرمایند: امروز برای جامعه و ملت دعا کنید. برخی از صحابه نقل می‌کنند همان عصر روز از بس اشک ریختند، تمام این دو کاسه‌ی چشمشان گویا پر از خون شد. به ایشان گفتند: چرا این‌قدر گریه می‌کنید؟ گفتند: تمام این گریه‌ها و دعاها را برای دوستان و مومنین کردم. امروز برای هم دعا کنیم،خادمین کانال شهدایی ماه من از تک تک شما سروران گرامی التماس دعا دارند،ما رو از دعای خیرتون بی نصیب نفرمایید 🤚
حتم دارم خدا نگاهم می‌کند با دعای گره‌گشای"حسین" اللّٰهُمَّ إِنِّى أَرْغَبُ إِلَيْكَ خداوندا، من مشتاق تواَم ...
رفیق... دنیا‌جای‌ماندن‌نیست به‌چگونه‌رفتنت‌فکر‌کن مردن‌یا‌ شهادت...!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕯قرآن بر شما روشن میکند هان مردمان! قرآن بر شما روشن می کند که امامان پس از علی،فرزندان اویند ومن به شما معرفی کردم که آنان از او و از من اند؛چرا که خداوند در کتاب خودمی گوید:امامت را فرمانی پایدار در نسل او قرار داد(سوره مبارکه زخرف/۲۸) 🌱بخشی از فراز ۱۰خطبه 🌱 🌸🍃9روز تا
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
🌴 : برخورد با دزد🌴 🌸راوی:عباس هادی نشسته بوديم داخل اتاق. مهمان داشتيم. صدايي از داخل کوچه آمد. ابراهيم سريع از پنجره نگاه کرد. شخصي موتور شوهر خواهر او را برداشته و در حال فرار بود! بگيرش... دزد... دزد! بعد هم ســريع دويــد دم در. يکي از بچه‌های محل لگدي به موتور زد. دزد با موتور نقش بر زمين شد! ِ تکه آهن روي زمين دســت دزد را بريد و خون جاري شــد. چهره دزد پر از ترس بود و اضطراب. درد ميكشيد که ابراهيم رسيد. موتور را برداشت و روشن کرد و گفت: سريع سوار شو! رفتند درمانگاه، با همان موتور. دســتش را پانسمان کردند. بعد با هم رفتند مسجد! بعد از نماز كنارش نشست؛ چرا دزدی ميكنی!؟ آخه پول حرام كه... دزد گريه ميكرد. بعد به حرف آمد: همه اين‌ها را ميدانم. بيكارم، زن وبچه دارم، از شهرستان آمده‌ام. مجبور شدم. ابراهيــم فكری كرد. رفــت پيش يكي از نمازگزارها، بــا او صحبت كرد. خوش‌حال برگشت و گفت: خدا را شكر، شغلي مناسب برايت فراهم شد. از فردا برو ســر كار. اين پول را هم بگيــر، از خدا هم بخواه كمكت كند. هميشه به دنبال حلال باش. مال حرام زندگي را به آتش ميكشد. پول حلال كم هم باشد بركت دارد. 📚کتاب سلام بر ابراهیم۱
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
🌷 ۱۳۹۵ - عروج شهید مرتضی عطایی ▫️بتاریخ ۴ اسفند ماه سال ۱۳۵۵ در شهر مقدس مشهد و به عنوان دومین فرزند یک خانواده هشت نفری به دنیا آمد، در همان محل تولدش تحصیلات دوره ابتدایی و متوسطه را سپری کرد و سپس در مغازه پدرش مشغول به کار شد، شغل پدر تاسیسات ساختمان بود و با وجود طاقت فرسا بودن کار مرتضی همیشه به فعالیت های فرهنگی و مذهبی هم توجه کامل داشت. مرتضی عطایی در ۲۳ سالگی ازدواج کرد و پس از ازدواج هم به همان شغل پدری ادامه داد تا این که توانست با پس انداز درآمد اندک خود یک واحد کوچک آپارتمانی خریداری کند و یک زندگی ساده و پاک را با عشق به ولایت و شهدا سپری کند اما با شروع شدن درگیری ها در سوریه دیگر مرتضی مانند گذشته نبود و برای اعزام به سوریه به هر دری می زد و نمی خواست از کاروان مدافعان حرم جا بماند. به خاطر دشواری هایی که برای اعزام داوطلبان بسیجی به سوریه وجود داشت مرتضی عطایی با هر مشقتی که بود توانست خود را در کاروان فاطمیون که مدافعان حرم افغانستانی بودند جای دهد و به سوریه برود در حالی که هنوز خانواده اش از این موضوع مطلع نشده بودند. شهید عطایی خیلی زود توانست با نام ابوعلی با رزمندگان تیپ فاطمیون قرین شود به طوری که بسیاری از دوستان او هم اطلاع نداشتند که مرتضی افغانی نیست و از مشهد خود را به این قافله رسانده است، همچنین ابوعلی یکی از بهترین دوستان شهید مصطفی صدرزاده و شهید مهدی صابری قبل از شهادتشان بود و شهادت این عزیزان خود دلیل بیشتر شدن شوق مرتضی به شهادت بود. رشادت های ابوعلی در درگیری های تل قرین، تدمر، دیرالعدس، بصرالحریر، القراصی و خان‌طومان به عنوان جانشین تیپ عمار لشکر فاطمیون نام او را به کلمه ای رعب آفرین برای تکفیری ها تبدیل کرده بود. در نهایت پس از رشادت های فراوان و چند بار مجروحیت های گوناگون، جانباز سرافراز مرتضی عطایی در ۲۱ شهریور ماه سال ۱۳۹۵ و همزمان با روز عرفه در منطقه لاذقیه به مقام رفیع شهادت نائل آمد و به یاران شهیدش پیوست.
4.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو که آخر گره رو وا میکنی پس چرا امروز و فردا میکنی 👆 🌷🕊شهید مدافع حرم مرتضی عطایی 🌹✨شهید
🤲🌿 🍃یکدانه نه صددانه ی تسبیح دعایت، هر روز فرج زمزمه کردیم برایت، 🍃شرمنـده ی چشمان پراز اشک توهستیم، جـان همـه عـالم و آدم به فـدایـت 💖 ارواحنا له الفداه