eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
11.8هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
8.3هزار ویدیو
276 فایل
🔮 بالاتر از نگاه منی آه #ماه_من دستم نمی‌رسد به بلندای چیدنت ای #شهید ...🌷کاش باتو همراه شوم دمی...لحظه ای ✔️گروه مرتبط با کانال👇🏻😌 http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 تبلیغات،تبادل 👈🏻 @tablighat_mahman11 خادم الشهدا 👈🏻 @zsn2y00
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴: حلال مشكلات🌴 🌹راوی:يكي از دوستان شهيد از پيامبر صل الله علیه و آله وسلم ســؤال شــد: «کداميــک از مؤمنين ايماني کامل‌تــر دارند؟ فرمودند: آن‌که در راه خدا با جان و مال خود جهاد کند.»1 سردار محمد کوثري( فرمانده اسبق لشكر حضرت رسول) ضمن بيان خاطراتي از ابراهيم تعريف می‌كرد: در روزهاي اول جنگ در سرپل ذهاب به ابراهيم گفتم؛ برادر هادي، حقوق شما آماده است هر وقت صلاح ميداني بيا و بگير. در جواب خيلي آهسته گفت: شما کي ميري تهران!؟ گفتم: آخر هفته. بعدگفت: سه تا آدرس رو مينويسم، تهران رفتي حقوقم رو در اين خونه‌ها بده! من هم اين کار را انجام دادم. بعدها فهميدم هر سه، از خانواده‌هاي مستحق و آبرودار بودند. ٭٭٭ از جبهه برمی‌گشــتم. وقتي رسيدم ميدان خراسان ديگر هيچ پولي همراهم نبود. به سمت خانه در حرکت بودم. اما مشغول فكر؛ الان برسم خانه همسرم و بچه‌هايم از من پول می‌خواهند. تازه اجاره خانه را چه كنم!؟ ســراغ کی بروم؟ به چه کسي رو بيندازم؟ خواستم بروم خانه برادرم، اما او هم وضع خوبي نداشت. سر چهارراه عارف ايستاده بودم. با خودم گفتم: فقط بايد خدا کمک کند. من اصلاً نميدانم چه كنم! در همين فكر بودم که يك‌دفعه ديدم ابراهيم ســوار بر موتور به ســمت من آمد. خيلي خوشحال شدم. تا من را ديد از موتور پياده شد، مرا در آغوش کشيد. چند دقيقه‌اي صحبت كرديم. وقتي می‌خواســت برود اشــاره کرد: حقوق گرفتي؟! گفتم: نه، هنوز نگرفتم، ولي مهم نيست. دســت کرد توي جيب و يک دسته اســکناس درآورد. گفتم: به جون آقا ابرام نميگيرم، خودت احتياج داري. گفت: اين قرض‌الحسنه است. هر وقت حقوق گرفتي پس ميدي. بعد هم پول را داخل جيبم گذاشت و سوار شد و رفت. آن پول خيلي برکت داشت. خيلي از مشکلاتم را حل کرد. تا مدتي مشکلي از لحاظ مالي نداشتم. خيلي دعايــش کردم. آن روز خدا ابراهيم را رســاند. مثل هميشــه حلال مشكلات شده بود. --------------------------------- 1- الحكم الظاهره ج 2 ص 280 📚 کتاب سلام بر ابراهیم۱
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
🌹 ادامه :گروه شهید اندرزگو از نوجوان تا پيرمرد، از افراد بی‌ســواد تا فارغ‌التحصيل دكتري، از بچه‌هاي بسيار متدين و اهل نماز شب، تا كساني كه در همان گروه نماز را فرا گرفتند. از بچه‌هــاي حوزه رفتــه تا كمونيســت‌هاي توبه كرده و... بــه اين ترتيب همه گونه نيرو در جوي بسيار صميمي و دوست‌داشتني دور هم جمع شدند. افــراد اين گروه تقريبا چهل نفره، در يك چيز با هم مشــترك بودند و آن شجاعت و روحيه بالاي آن‌ها بود. ابراهيم كه عملا مسئوليت گروه را برعهده داشــت هميشه ميگفت: ما فرمانده نداريم و از طريق محبت و دوستي خيلي خوب گروه را رهبري ميكرد. سيستم اداره گروه به صورتي بود كه همه كارها خودجوش انجام ميشد و تقريبا كسي به ديگري امر و نهي نميكرد. بيشتر كارها با هم‌فكري پيش ميرفت و بيشتر از همه جواد افراسيابي و رضا گوديني همراهان هميشگي ابراهيم بودند. ٭٭٭ يكي از برنامه‌هاي روزانه گروه، كمك به مردم محلي و حل مشكلات آن‌ها بود. بسياري از نيروهاي محلي گيلان‌غرب نيز از اين طريق به گروه جذب شدند. فعاليت گروه اندرزگو، بيشتر تشكيل تيم‌هاي شناسايي و عملياتي بود. عبــور از ارتفاعــات و تهيه نقشــه‌هاي دقيق و صحيح از منطقه دشــمن، از ديگر كارها بود. روش ابراهيم در شناسايي‌ها بسيار عجيب بود. نيمه‌هاي شب به همراه افراد از ارتفاعات عبور ميكردند. آنها پشــت نيروهاي دشمن قرار ميگرفتند و از محل استقرار و تجهيزات دشمن اطلاعات بســيار دقيقي را به دســت می‌آوردند. ميگفت: اگر چنين كاري انجام نگيرد معلوم نيست در عمليات‌ها موفق شويم. پس بايد شناسائي ما دقيق و صحيح باشد. ابراهيم روش خود را به ديگر نيروها نيز آموزش ميداد و ميگفت: در مسئله شناسايي، نيرو بايد شجاعت داشته باشد. اگر ترس در وجود كسي بود نميتواند نيروي موفق باشد. بعد هم در مورد تيز بيني و دقت عمل نيروها صحبت ميکرد. بــراي همين بود كــه از ميان نيروهاي گروه، زبده‌تريــن و بهترين نيروهاي اطلاعات وشناسايي و حتي فرماندهاني شجاع تربيت يافتند. حر كه مسئوليت اطلاعات و عمليات را در قرارگاه به قول فرمانده تيپ 313 نجف به عهده داشــت: ابراهيم با روش‌هاي خود بنيان‌گذار اين تيپ بود، هر چند كه قبل از تشكيل آن به شهادت رسيد. گروه چريكي شهيد اندرزگو در دوران فعاليت يك ساله خود شاهد پنجاه و دو عمليات كوچك و بزرگ توسط همان نيروهاي نامنظم بود. آ‌نها لشكر چهارم ارتش عراق را در منطقه غرب به ستوه آوردند و تلفات سنگيني را به آنان تحميل كردند. در اين گروه كوچك، انســان‌هاي بزرگي تربيت شــدند كــه دوران دفاع مقدس ما مديون رشادت‌های آن‌هاست. آن‌هــا از خرمن وجودي ابراهيم خوشــه‌ها چيدند و بــه همراهی او افتخار ميكردند: شــهيد رضا چراغي فرمانده شجاع لشكر 27 حضرت رسول صلوات الله علیه شــهيد رضا دستواره قائم مقام لشکر، شهيد حسن زماني مسئول محور لشکر، شهيد سيد ابوالفضل كاظمي فرمانده گردان ميثم، شهيد رضا گوديني فرمانده گردان حنين، شهيد محمدرضا علي اوسط معاون تيپ مسلم ابن عقيل، شهيد داريوش ريزهوندي فرمانده گردان مالك، شــهيدان ابراهيم حسامي و هاشم مدل از مسئولين كلهر معاونين گردان مقداد، شهيدان جواد افراسيابي و علي حر اطلاعات لشکر، و همچنين چندين فرمانده بزرگ دفاع مقدس كه هم اكنون نيز از افتخارات نظام اسلامي هستند. 📚 کتاب سلام بر ابراهیم۱
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ «مواظب انقلاب باشید!» @mahman11
🔹بارها شنیده بودم که ابراهیم از این حرف که برخی می گفتند فقط می رویم جبهه برای شهید شدن اصلا خوشش نمی آمد. به دوستانش می گفت: «همیشه بگید تا لحظه ی آخر تا جایی که نفس داریم برای اسلام و انقلاب خدمت می کنیم. اگر خدا خواست و نمره ما بیست شد آن وقت شهید می اشویم ولی تا اون لحظه ای که نیرو داریم باید برای اسلام مبارزه کنیم @mahman11
🔹بارها شنیده بودم که ابراهیم از این حرف که برخی می گفتند فقط می رویم جبهه برای شهید شدن اصلا خوشش نمی آمد. به دوستانش می گفت: «همیشه بگید تا لحظه ی آخر تا جایی که نفس داریم برای اسلام و انقلاب خدمت می کنیم. اگر خدا خواست و نمره ما بیست شد آن وقت شهید می اشویم ولی تا اون لحظه ای که نیرو داریم باید برای اسلام مبارزه کنیم @mahman11
┄═❁๑๑🌷๑๑❁ ☘ شوخی و خنده @mahman11
┄═❁๑๑🌷๑๑❁ «دنیا و آخرت با امام و رهبری» @mahman11
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ 🤲🌱 @mahman11
✨ ثمره ی آن همه هیئت رفتن چه شد⁉️ 👆 🖤🤚 @mahman11
از آشنایی با تو دانستم؛ در مسیر دلدادگی باید باشی تا شوی تو دنبال رضایت او باش، او دنیا و خلقش را عاشقت می‌کند خالص باش، عزیزت می‌کند... @mahman11
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ 📖 زیارت عاشورا @mahman11
14.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ⭕ماجرای دختری که بعد از خواندن کتاب مسیر زندگیش تغییر کرد 👆👆👆 @mahman11