#سلام_امام_زمانم
نذر کردم تا بیایی هر چه دارم مال تو
چشم های خسته پر انتظارم مال تو
یک دل دیوانه دارم با هزاران آرزو
آرزویم هیچ ، قلب بی قرارم مال تو
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
@mahman11
🌹اینبار اگر رقیہ گریان گردد
زینب ز جسارتی پریشان گردد
بر خیل یزیدیان زجان مے تازیم
تا عبرت جن و انس و شیطان گردد
#شهید_حمید_رضا_فاطمی_اطهر
#صبحتون_شهدایی🌷
@mahman11
💔چھ روضـھۍ آشنایــے . . .
عاشق همیشہ همچون معشوقش میشود؛
عاشورائیانِ دوران ما
همچون حبیبها و حاجقاسمها
و از تبار حججیها و علیاکبرها ...
در مسیر انقلاب حسینی ایستادند و ما هم امروز در امتداد مسیرشان پاۍ آرمانهاۍ شھدا ایستادهایم🥀!"
- تصویریازانگشترشڪستہوآغشتھبہخون
طـلـبـھبسیجۍمدافعامـنـیـت؛
#شهید_ارمان_علی_وردی
@mahman11
🌹سِـنشُھَـدٰارودیدۍمَشتـۍ!؟
بعضـۍهاشونخـیلیجَـوونبودن!
چـۍمیشـهیڪیتویاینسِـنشَھـیدمیشـه
وَیڪیهَم؛🚶🏿♂💔˹
@mahman11
🌹شهید علی الهادی نوجوان ۱۷ ساله مدافع حرم از حزب الله لبنان
رویای صادقه
دوستم شهید علی الهادی علاقه ی زیادی به شهید احمد مشلب داشت.این شهید اهل شهر نبطیه بود.
علی دو ماه قبل از شهادتش برایم از خوابش گفت و اینطور تعریف کرد:
"یک شب در خواب دوست شهیدم را دیدم، از او پرسیدم شما شهید احمد مشلب هستی؟
گفت:بله،گفتم از شما یک درخواست دارم:
و آن اینکه اسم من را نیز جزء شهداء در لیستی که حضرت زهراء سلام الله علیها می نویسد و شما را گلچین میکند بنویس.
شهید احمد مشلب به من گفت: اسمت چیست؟! گفتم:علی الهادی!
شهید احمد مشلب دوباره گفت: این اسم برای من آشناست، من اسم تو را در لیستی که نزد حضرت زهراء سلام الله علیها بود دیده ام و به زودی به ما ملحق خواهی شد...
اینطور شد که دوستم علی الهادی دو ماه بعد شهید شد.
راوی: دوست صمیمی شهیدعلی الهادی
@mahman11
🌹کلام_شهیـــــ🕊ـــــد
🌷شهید باقر طباطبایی🌷
نيتها را خالص کنيد ويقين بدانيد هراندازه که نيتها را پاک کرده و آنچه درتوان داريم بکارگيريم ، به همان اندازه نصرت الهی نصيبمان خواهد گشت💙
@mahman11
💔پسرانش، همهی زندگیاش بود
و اینگونه شد که
«زن»
«زندگی»اش را داد؛
تا ما «آزادی» داشته باشیم...
#حجاب
#لبیک_یا_خامنه_ای
@mahman11