eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.5هزار دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
7.4هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی با آرامش به لجنزاری مبدل خواهد شد و زندگی با تحرک به مبارزه صِرف. تنها و تنها آن زندگی می‌تواند در تكاثر حقيقت باشد كه چون موج با امواج تلفيق حاصل كند و تكثير پذيرد. شهید 📷 شهید غلامعلی پیچک در کنار شهید محسن وزوایی @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روحتو کجا جا گذاشتی؟ پیشِ شهدا،وسطِ بارونِ تیر و خمپاره 🕊️ @mahman11
دم رفتن به سوریه بود. به من گفت که بروم و برایش چند تا گلاب و لواشک بخرم. خندیدم و گفتم: این ها را می خواهی از ایران به سوریه ببری؟ گفت: آره. من به دختر کوچکی در سوریه قول داده ام که برایش از اینجا لواشک بخرم. گلاب را هم برای این می خواهم که ضریح حضرت زینب (س) را با آن بشویم... راوی: خواهر شهید 💚 🕊🌱 @mahman11
علاقه امید به من و مادرش باعث می شد تا همیشه با ما با احترام و ادب رفتار کند و نه تنها خودش به ما احترام می گذاشت، بلکه به برادرش هم توصیه می کرد که مبادا پدر و مادر از دست ما رنجیده شوند، همیشه با بچه های فامیل بازی می کرد و بچه ها با دیدنش متوجه می شدند که میتوانند با عمو امید بازی کنند. @mahman11
بعد از ظهر عاشورا پشت ترک موتورش بودم. تو اصفهان رسیدیم به یه چهار راه خلوت پشت چراغ قرمز ایستاد بهش گفتم امید چرا نمیری ماشینی که اطرافت نیست بهم گفت رد کردن چراغ خلاف قانونه و امام گفته رعایت نکردن قوانین راهنمایی رانندگی خلاف شرعه پس اگر رد بشم گناهه داداش ،من شب تو هیئت اشک چشمم کم میشه. خاطره‌ای از رفیق پاسدار شهید امید اکبری @mahman11
سعادت را آن ها بردند که آن چیزی را که خدا به آن ها داده بود تقدیـم کردند و ما عقب مانده آن ها هستیـم. صحیفه امام ج۱۳ ص۴۱۰ شبتون شهدایی ❤️‍🩹 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وضو بگیر به رسم شهدا اول وقت دلبرے ڪن ... مادر بزرگ شهید می‌گفت: مدت طولانـے بعد از شھادتش اومد به خوابم بھش گفتم: چرا دیر ڪردی؟ منتظرت بودم . . !💔 گفت: طول کشید تا از بازرسـےها رد شدیم گفتم چه بازرسۍ؟! گفت:بیشتر از همھ سر بازرسـے نماز وایسادیم بیشتر هم درباره نماز صبح میپرسیدن! @mahman11
🌹بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم🌹
نگاہ ڪݩ چہ زیـبا از خستگے خوابـش برده اے شهیـــد دعایـے ڪݩ ڪہ ما از خستـگیِ گناہ خوابمـاݩ نبـرد و از قافلہ ے مهدے فاطمہ جا نمانیم صبحتون امام زمانی @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
35.mp3
9.41M
[تلاوت صفحه سی و پنجم قرآن کریم به همراه ترجمه] @mahman11
شهید مرتضی عطایی فرمانده گردان عمار تیپ فاطمیون و فرمانده پایگاه اتحادیه تاسیسات و مکانیک مشهد به عنوان شهید شاخص سال 96 تعیین شد. بخشی از زندگینامه این شهید بزرگوار به همراه وصیت نامه تصویر و فیلم را در ادامه مشاهده می فرمایید. @mahman11
مرتضی عطایی به تاریخ ۴ اسفند ماه سال ۱۳۵۵ در شهر مقدس مشهد و به عنوان دومین فرزند یک خانواده هشت نفری به دنیا آمد، در همان محل تولدش تحصیلات دوره ابتدایی و متوسطه را سپری کرد و سپس در مغازه پدرش مشغول به کار شد، شغل پدر تاسیسات ساختمان بود و با وجود طاقت فرسا بودن کار مرتضی همیشه به فعالیت های فرهنگی و مذهبی هم توجه کامل داشت. @mahman11
شهید مرتضی عطایی در ۲۳ سالگی ازدواج کرد و پس از ازدواج هم به همان شغل پدری ادامه داد تا این که توانست با پس انداز درآمد اندک خود یک واحد کوچک آپارتمانی خریداری کند و یک زندگی ساده و پاک را با عشق به ولایت و شهدا سپری کند اما با شروع شدن درگیری ها در سوریه دیگر مرتضی مانند گذشته نبود و برای اعزام به سوریه به هر دری می زد و نمیخواست از کاروان مدافعان حرم جا بماند. به خاطر دشواریهایی که برای اعزام داوطلبان بسیجی به سوریه وجود داشت مرتضی عطایی با هر مشقتی که بود توانست خود را در کاروان فاطمیون که مدافعان حرم افغانستانی بودند جای دهد و به سوریه برود در حالی که هنوز خانواده اش از این موضوع مطلع نشده بودند. @mahman11
کجاست‌روح‌الله؟! ڪہ‌ببیند سربازان‌درگاهواره‌اش قدکشیده‌اندو مرد و مردانه پای‌انقلابش‌ایستاده‌اند(: @mahman11
رتبه‌اول‌کنکور‌سال۶۴بود و دانشجــوی پـــزشڪی دانــشگاه شهـیدبهشــتــی آخریـن‌دسـت‌نوشته‌اش‌این‌بود: صفایی‌ندارد‌ ارسطوشدن‌ خوشاپــرڪشیدن پــرســتـو شــدن... @mahman11
📝شب عملیات درخواسـت آب ڪرد مـی خواسـت غـسل شـهادت بـڪنـه اما آب بـه اندازه ڪافــے نداشـتیم گــفت: به اندازه شـسـتن سـرم آب بدیــد گفــتم:فـرداعـملیـاته، دوباره ڪـثیف مــیشی مــگه می خواے بـرے تهران؟!!! گفــت:نـه! فـردا مــے خواهم بـه مــلاقـات خدا بـرم @mahman11
شهید مدافع‌حرم محمد هادے نژاد مسئول بسیج سازندگے شهرستان آغاجارے نقل می‌ڪند: خدمات جهادے شهید هادے نژاد به مردم محروم آغاجارے متعدد است. محمد هادے نژاد و گروه جهادی‌اش تمام مدارس تحت پوشش طرح هجرت را در شهرستان، مرمّت ڪردند و ڪار برق‌ڪشے و لوله‌ڪشے این مدارس را بدون دریافت ریالے دستمزد انجام دادند. تعمیر سرویس‌هاے بهداشتے مساجد و برق‌ڪشے و لوله‌ڪشے خانه‌هاے محرومین از جمله دیگر فعالیت‌هاے این گروه جهادے بود. محمد ڪاملا فنے و در ڪار تاسیسات استاد بود. چند روز قبل از اعزام به سوریه، سقف ریزش‌ڪرده‌ے یک خانواده دیگر را بدون هیچ دستمزدے تعمیر ڪرد. محمد وقتے فهمید یک پیرمرد و پیرزن مستضعف در خانه‌شان حمام ندارند، سریع دست به ڪار شد و علاوه بر ساخت حمام و تهیه آبگرمڪن، سرویس بهداشتی‌شان را به طور ڪامل بازسازے ڪرد. هدیه به روح مطهر شهید صلوات اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد @mahman11
عاشقے بار ڪمے نیست، ڪمر مے شڪند... وصف آن بیشتر از عمر، زمان مے خواهد... @mahman11
رفاقت هایــتان را خط بــہ خط ڪلمـہ بـہ ڪلمـہ مرور مـیـڪنیم شاید فهمیـدیـم رفـاقت تان بـهانــہ شـهادت بـود یـا شـهادت بـهانــہ رفـاقــت 🌷✨شــبــتــون شــهدایــی✨🌷 @mahman11
🌹بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم🌹
گفتند که تا ، صبح فقط یک راہ ست با عشق فقط، فاصله ها کوتاہ است هرچند که رفتند ولی بعد از آن هر  قطعه ی  این خاک زیارتگاہ است☀️ صبحتون امام زمانی @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
36.mp3
10.27M
[تلاوت صفحه سی و ششم قرآن کریم به همراه ترجمه] @mahman11
سوریه که می‌رفت‌، همیشه ساکِ سفرش را همسرش‌ می‌بست! تو‌ آخرین‌ سفر به همسرش‌ گفته‌بود‌ که ساک را خودش‌ میخواهد‌ ببندد.. ساک را سبک بسته بود و حتی قرص‌هایی را که بخاطر دندان دردش، همیشه همراه داشت، تو ساک نگذاشته بود! می‌گفت: پرسیدم قرص‌ها را نمی‌بری؟! گفت: این‌دفعه دیگر لازم‌ ندارم..:) @mahman11