eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
11.2هزار دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
8.2هزار ویدیو
276 فایل
🔮 بالاتر از نگاه منی آه #ماه_من دستم نمی‌رسد به بلندای چیدنت ای #شهید ...🌷کاش باتو همراه شوم دمی...لحظه ای ✔️گروه مرتبط با کانال👇🏻😌 http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 تبلیغات،تبادل 👈🏻 @tablighat_mahman11 خادم الشهدا 👈🏻 @zsn2y00
مشاهده در ایتا
دانلود
با صدای حاج قاسم سلیمانیsticker_mazhabi(52).mp3
زمان: حجم: 8.81M
🥀✨🖤 🎧 صوت با صدای حاج قاسم سلیمانی عزیز... ناگهان باز دلــ💔ــم یاد تو افتاد شکست... 🏴❥لبیــــڪ یـــا حســــین❥🏴 @mahman11
بعد از اینکه مهاجمینِ خانه، امیرالمومنین‌علیه‌السلام را رها کردند و تنها از مسجد برمیگشت؛ حضرت‌زهرا به تنهاییِ او نگاه میکرد. به حضرت فرمود: علی‌جان؛ جانم فدای جان تو، جان من سپر جان توست...🌱 -کوکب‌درّی،ج۱،ص۱۹۶- @mahman11
نیمه شب با صدای گریه بیدار شدم دیدم عزیز کمی دورتر مشغول راز و نیاز و مناجات و گریه است. کنارش رفتم و گفتم: جوان مگر چی کار کرده‌ای که‌ این‌طور به درگاه خدا ضجه می‌زنی و طلب آمرزش می‌کنی؟ تو که گناهی نداری من پيرمرد گنهکار بايد اين جور در پیشگاه خدا ناله کنم با چشمان خیسش گفت: من هنوز پاک نشده‌ام، اگر پاک شده بودم تا حالا به شهادت رسيده بودم... 🥲💔 🕊🌱 @mahman11
دوست دارم اگر شهـید شوم ، پیکری نداشته باشم از ادب دور است ،نزد سیدالشهدا(ع) سالم و کفن پوش محشور شوم.. اگر پیکرم برگشت ، دوست‌دارم سنگ‌قبری برایم نگذارند برایم سخت است ، سنگ مزار داشته باشم و حضرت زهـرا(س) بی نشان باشند.. شهـید محمد عبداللهـی✨️ ... @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 ″برشی از خاطرات″ @mahman11
اول وقت سفارش هرگاه صدای اذان به گوشش می رسید بلافاصله وضو می گرفت و به نماز می ایستاد. این عادت همیشکی حسین بود. یک شب که همگی خواب بودند از رختخواب برخاستم تا یک لیوان آب بخورم، نور ضعیفی در آشپزخانه دیدم. به سمت آشپزخانه رفتم. حسین را دیدم که با صدای زیبایش زیارت عاشورا می خواند. گفتم: مادر چرا چراغ را خاموش کرده ای؟ گفت: می خواستم شما بیدار نشوید. زمزم های زیبای حسین هنوز در خانه به گوشم می رسد. 🌷 @mahman11
🌷🕊 همیشه‌باوضوبود؛ -موقع‌شھادت‌هم‌باوضوبود🚶🏻‍♂! دقایقی‌قبل‌ازشھادتش‌وضوگرفت‌و، روبه‌من‌گفت‌:ان‌شاءالله‌آخریش‌باشه...! وآخریش‌هم‌بود💔(؛! شهیدمحمودرضا‌بیضایی‌ @mahman11
7.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ناصر فیض که چندی پیش به همراه جمعی از هنرمندان از مجروحان حادثه عیادت کرده‌بود از زبان مادر پسربچه مجروح لبنانی، تعریف می‌کرد: وقتی خبر شهادت سیدحسن نصرالله اعلام شد ما بی‌قراری می‌کردیم. پسرم وقتی متوجه گریه کردن من شد، گفت: برای چی گریه می‌کنید؟ مگر قرار بود سیدحسن به شکل دیگری از این دنیا برود؟ ناصر فیض این ماجرا را به زبان شعر درآورده و در ۳۶۲ اُمین قرائت کرد. @mahman11
برای تهیه مهمات عملیات باید حاج احمد متوسلیان رو می دیدیم. رفتیم اتاق فرماندهی، اما نبود. یکی از بچه ها گفت: فکر کنم بدونم کجاست. ما رو‌ برد سمت دستشویی ها و دیدم حاج احمد اونجاست. داشت در نهایت تواضع دستشویی ها رو تمیز می کرد. رفتم سطل آب رو ازش بگیرم اما نداد‌. گفتم: شما چرا حاجی؟! همین طور که کار می کرد، گفت: یادت باشه فرمانده موقع جنگ، برادر بزرگتر همه حساب میشه و در بقیه مواقع، کوچک ترین و حقیرترین برادر اونها. 🌹 @mahman11
✍مقید بود هر روز زیارت عاشورا را بخواند ، حتی اگر کار داشت و سرش شلوغ بود سلام آخر زیارت رو می خواند ✍دائما می گفت ، اگر دست جوان ها رو بزاریم توی دست علیه السلام ، همه مشکلاتشان حل می شود و امام با دیده لطف به آنان نگاه می کند شهید🕊🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @mahman11
یادبود شهدای مدافع حرم (زندگی محمدی): همه‌چیز باید لِوَجْهِ اللَّه باشد، یعنی برای خدا. برای خدا هم می‌خواهید کار کنید، می‌شود کارکردن برای امام زمانِ هر وقت. به حضرت می‌گوییم.... @mahman11