تیرماه بود که عملیات رمضان شروع شد
درست توی ماه مبارک #رمضان
گرمای بالای ۵۰ درجه آدم رو کلافه می کرد
حالا حساب کنین #روزه باشی و تو این #گرما بخوای بجنگی
اونقدر آفتاب داغ می شد که #اسلحه ها دستامون رو می سوزوند
تازه سختی زمانی شروع شد که عملیات لو رفت و بچه ها محاصره شدند
خیلی ها #مظلومانه به #شهادت رسیدند… .
بعد از #عملیات یه عده رفتند تا #مجروح های شب قبل رو بیاورند
وقتی برگشتند ،
با #گریه گفتند:
همه ی بچه ها #شهید شدند
بهشون گفتم:
تیر #خلاص زدند بهشون؟
گفتند:
نه! از #تشنگی جان دادند…
🌷چقدر بابام گفت نرو!
🌷__یکبار از سر بیکاری روی چهار تكه كاغذ، كلمات #اسیر، #مجروح، #شهید، #سالم را نوشتند، هر كس یكی را برداشت. فردی که کلمه «سالم» را برداشته بود، گفت: «بله، اگر قرار باشد ما هم شهید شویم، چه كسی از كیان اسلامی محافظت كند؟ معلوم است ما برای خدا مهم هستیم، شاید هم باید در خلیج فارس، آمریكا را سرجایش بنشانیم.»
🌷__شخصی كه كلمه «اسیر» به او افتاده بود مرتب میگفت: «به جون شما، من چاهكن بودم، نمیدونستم اونا كه كندم سنگره و برادران مظلوم بعثی را از آنجا میزنند.»
🌷__شخصی كه قرار بود زخمی باشد در حالی كه با دست روی پایش میزد، گفت: «غیر ممكن است، ننهام قبول نمیكنه! میگوید بچهام را صحیح و سالم تحویل دادم، همانطور هم تحویل میگیرم.»
🌷__نفر آخر كه كلمه «شهید» را برداشته بود، سرش را روی دیوار گذاشته بود و با حالتی شبیه به گریه میگفت: «چقدر بابام گفت جبهه نرو، من گوش نكردم، حالا اگر شهید بشوم، بابام مرا میکشد.>>
"شهدای گمنام.
@mahman11
از قافلہ های شهدا
#جامــاندیـم رفتنـد رفیقان
وچـہ تنها ماندیم..
افسـوس کہ در زمانہی دلتنگے
#مجروح شدیم
اسیر دنیا ماندیم..
#شهید_روح_الله_عالی
#صبحتون_شهدایی🌷
@mahman11