eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.1هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
7.2هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 جنگ، جنگ است چه سخت باشد و چه نرم... عده ای رابا جسمشان می کُشند و عده ای را با فرهنگشان... هشت سال زدند و زدند و زدند... خواستند ریشه اسلام را بزنند، بیشتر رشد کرد. چندین سال است از شاخ و برگ ها شروع کرده اند، کمر بسته اند کل درخت را بسوزانند. از جنگ نرم غافل نشوید... 🌷جنگ نرم مرد می خواهد محکم و استوار... شاید گلوله و ترکشی نباشد اما... طوری ذهنت را هدف گرفته اند که حواست نباشد خوردی. اگر فشنگت بزنند می شوی الگو، مایه افتخار اما اگر نیرنگت بزنند چه...؟! 🌷خواهرم ، برادرم ! خیلی حواست به سنگرت باشد. چادرت، ایمانت و غیرتت... درست همه و همه را هدف گرفته اند... همه را... دشمن جنگ نرم را از جنگ سخت جدی تر گرفته است... مبادا تو به بازی بگیری که باخته ای... فرهنگ تو، ایمان تو، عقیده تو، همه و همه برای توست و دشمن فقط به فکر گرفتن آن از توست... ایمانت را ازت بگیرند چه چیز دیگری داری ...؟! خیلی حواست باشد. دشمن تو جلوی خدای خودش ایستاد چه برسد به تو... جنگ نرم، جنگ نرم، جنگ نرم را جدی بگیرید...!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴 : گروه شهيد اندرزگو🌴 🌸راوی:مصطفي صفار هرندی مدت كوتاهي از شــروع جنگ گذشــت. فرماندهي سپاه در غرب كشور جلســه‌اي برقرارنمود. قرار شــد نيروهاي داوطلب و بچه‌هاي سپاه در مناطق مختلف تقسيم شوند. لذا گروهي از بچه‌ها از ســرپل ذهاب به سومار، گروهي به سمت مهران و صالح‌آباد و گروهي به سمت بستان رفتند. طبق جلســه، حســين اهلل‌كرم كه از فرماندهان مناطق عملياتي بود به عنوان فرمانده سپاه گيلان‌غرب و نفت‌شهر انتخاب شد. او بــه همــراه چند گروهان از گردان‌هاي هشــتم و نهم ســپاه راهي منطقه گيلان‌غرب شد. ابراهيم كه از دوران زورخانه رفاقت ديرينه‌اي با حاج حسين داشت به همراه او راهي گيالن‌غرب شد و به عنوان معاونت عمليات سپاه منصوب شد. ٭٭٭ گيالن‌غرب شــهري در ميان كوهستان‌هاي مختلف است. در 50كيلومتري نفت‌شــهر و خــط مــرزي و در70 كيلومتري جنوب ســرپل‌ذهاب. عراق تا نزديكي اين شهر و بيشتر ارتفاعات آن را تصرف كرده بود. در اولين روزهاي جنگ نيروهاي لشــکر چهارم عــراق وارد گيلان‌غرب شــدند اما با مقاومت غيور مردان و شــيرزنان اين شــهر مجبور به فرار شدند. در جريان آن حمله يكي از زنان اين شهر با ضربات داس دو نظامي عراقي را به هالكت رساند!! بعد از آن عده‌اي از مردم شــهر از آن‌جا رفتند. بقيه مردم روزها را به شــهر می‌آمدند وشب‌ها به سياه چادرها در جاده اسلام‌آباد ميرفتند. تيپ ذوالفقار ارتش هم در منطقه «بان سيران» دراطراف گيلان غرب مستقر شده بود. مدت كوتاهي از فعاليت سپاه گيالن‌غرب گذشت. در اين مدت كار بچه‌ها فقط پدافند در مقابل حمله‌هاي احتمالي دشمن بود و هيچ تحرك خاصي از نيروها ديده نميشد. جلســه‌اي برقرار شــد. نيروها پيشــنهاد كردند همان‌طور كه دكتر چمران جنگ‌هــاي نامنظــم را در جنوب و اصغر وصالي جنگ‌هــاي چريكي را در سرپل ذهاب انجام ميدهند. يك گروه چريكي نيز در گيالن‌غرب راه‌اندازي شود. كار راه‌اندازي گروه انجام شد. بعد هم مسئوليت عمليات گروه را به ابراهيم و جواد افراســيابي واگذار شد. به پيشــنهاد بچه‌ها قرار شد نام دكتر بهشتي را براي گروه انتخاب كنند. امــا در بازديدي كه شــخص آيت الله بهشــتي از منطقه داشــت با اين كار مخالفت كرد و گفت: چون شــما كار چريكي انجــام ميدهيد، نام گروه را شهيد اندرزگو بگذاريد. چرا كه او بنيان‌گذار حركت‌هاي چريكي و اسلامي بود. ابراهيم تصوير بزرگي از امام(ره) و آيت‌الله بهشــتي و مقام معظم رهبري را در مقر گروه نصب كرد. گروه فعاليت خود را آغاز نمود. نيروهــاي اين گروه چريكي نامنظم، ماننــد نام آن نامنظم بودند. همه گونه آدمي در آن حضور داشت! این قسمت ادامه دارد...
🌷 🌱غم هجران تو اےیار مرا شیدا ڪرد 🌱غیبٺ و دورے تو حال مرا رسوا ڪرد 🌱دورے تو اثر جمع بدےهاے من اسٺ 🌱شرمسارم گنهم چشم تورا دریا ڪرد 🤲✨ ارواحنا له الفداه ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚🤚 روی هر لب نام زیبای تو وقتی بشکفد زندگی گل می دهد عطر نفس های تو غوغا می کند تو بیا یابن الحسن دنیا گلستان می شود 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🤲✨ ❤️☘
🌱نميدانم شهادت.. شرط زیبا دیدن است.. یا دل به دریا زدن..؟ ✨ولی هر چه هست جز دریادلان دل به دریا نمیزنند.. دل تان روشن به نور جمال 🌷 صبح و عاقبتمون شهدایی 🤲🌱
🔰 دلخوری شهید جواد الله کرم از حاجیان بیت الحرام، به نقل از همسر بزرگوار شهید؛ خاطرم هست که یک بار مصاحبه با حاجیان بیت الله الحرام را از تلویزیون می دیدیم که آنها دعاها و حاجات خود را بیان می کردند. آقاجواد دلخور شد و گفت: از میان این همه حاجی فقط یک نفر برای ظهور امام زمان (عج) دعا کرده بود و دیگران به فکر حاجت های دنیایی خود بودند! مگر نه اینکه رفع همه ی حوائج در فرج است؟ و مگر در کنار بیت الله الحرام می شود حاجتی غیر از ظهور داشته باشیم!!؟
🌹چه زیباست سیاهی چادر شما نمیدانم این چه حسی بود که چادر شما به من میداد اما میدانم که با دیدن آن امید قوت قلب و آبرو می گرفتم. 🌹 باور کنید چادر شما نعمت است، قدر این نعمت را بدانید که به برکت مجاهدت حضرت زهرا(س) بدست آمده است. ✨🌱(فرازی از شهید خطاب به خواهرش) "شهید مجتبی بابایی زاده" 🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘✨دانشی نبوده مگر آن که به علی آموخته ام هان مردمان!او را برتر دانید ؛هیچ دانشی نیست مگر این که خداوند در جان من نبشته ومن تمامی آن را در جان علی, امام پرهیزگاران ،ضبط کرده ام و دانشی نبوده مگر آن که به علی آموخته ام ،او پیشوای روشن گر است. 🌱بخشی از فراز ۳خطبه 🌱 🌹1روز مانده به خم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هزار جان گرامی فدای نام علی علی امام من است و منم غلام علی
بسمه تعالی‌ به نام کسی که قلوب مسلمین را به همدیگر نزدیک می‌کند با تو برادر شدم در راه خدا و صفا کردم با تـو در راه خـدا و عهـد کـردم با خدا و فرشتگانش و کتاب‌هایش و رسولانش و پیغمبرانش و امامان معصوم علیهم‌ السلام بر این که اگـر مـن از اهـل بهـشت و مشمـول شفاعت بوده باشم و رخصت یافتم که داخل بهشت و جنت شوم داخل آن نروم مگر اینکه تو بامن باشی. ساقط کردم ازتو جمیع‌ حقوقِ برادری را غیر از شفاعت و دعا و زیارت ... [شهید] محمدرضا عبدی– [شهید] خالق‌زاده [شهید] سیدحسین دولتی– [شهید] حسین محمدزاده– [شهید] محمدرضا پلنگی- [شهید] علی بهبودی – [شهید] محمدعلی دوستی – [آزاده] علی عسگری – [شهید] علیرضا نجفی [جانباز] محمد صمدی – [جانباز] فکور - [شهید] مجتبی مطیع – [شهید] جواد حلوایی [جانباز] محمد یوسفی آنچه خواندید عقد اخوت و شفاعت نامه‌ ای است میان بچه های لشکر پنج نصر خراسان از ۱۵ نفری که پای این پیمان را امضا کرده‌اند ۱۰ نفر به شهادت رسیده‌اند. خوش به‌حال آن ۵ نفر ؛ عجب گنجی زیر سر دارند ... روحمان با یادشان شاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 نماز اول وقت 🕊شهید مدافع‌حرم یه روز تو لشکر عملیاتی ۲۷ محمد رسول اللهﷺ بودیم. برای بحث واحد تیر انتقالی تو کوه‌هاى لشکر داشتیم آموزش می‌ديديم که کار رسید به اذان ظهر! شهید بیات آخرین نفر بود؛ هر نفر باید طی مراحل خاص بیست‌تا تیر می‌زد. محمدرضا دو تا تیر که شلیک کرد، اذان شد و اسلحش رو بالا سرش گرفت و از خط آتش بیرون اومد. گفت: حاجی وقت نماز شده، تیر انتقالی رو بذاریم بعد از نماز. هرچی گفتیم که آقا اول تیر رو بزن بعدش نماز رو می‌خونى، محمدرضا گفت: "ما پیرو آقا امام حسین عليه‌السلام سید و سالار شهدا هستیم و ایشون هم موقع جنگ، جنگ رو تعطیل کردند؛ حالا ما یه آموزش رو تعطیل نکنیم؟!!"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۶تیرماه گرامی باد.🥀 🌷نام :جواد 🌷نام خانوادگی: کوهساری 🌷تاریخ تولد : 1364/11/10 🌷محل تولد : مشهد 🌷تاریخ شهادت : 1394/04/26 🌷محل شهادت : فلوجه - عراق 🌷وضعیت تاهل : مجرد 🌷محل مزار شهید : مشهد – بهشت رضا (ع) ❇️ مدافع حرمی که شهادتش او را به کربلا رساند ❇️ جواد بسیار شوخ‌طبع بود او همیشه یک‌تکه کلام داشت و آن‌هم این بود که دعا کنید شهید بشوم و در ادامه، خودش نحوه شهادتش را هم مشخص می‌کرد و می‌گفت که برم روی مین و شهید بشوم و هر زمان این آرزوی خود را به زبان می‌آورد می خندید و می رفت ❇️ رضایت والدین شرط حضورش در عراق بود ❇️ دفاع از حرم اهل بیت را بر زندگی خود ترجیح داد ❇️ اولین باری ، که به عراق سفر کرد، بعد از رسیدن، به زیارت امام علی(ع) در نجف اشرف رفت ولی موفق به زیارت امام حسین(ع) نشد با اینکه آرزوی زیارت حرم حضرت سیدالشهدا را داشت اما راهش را انتخاب کرده بود و برای انجام مأموریت عازم فلوجه شد و همان‌جا به شهادت رسید و این‌گونه شد که طبق گفته شاهدان در روز تشییع پیکرش در حرم امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) جمعیت زیادی آمده بودند ❇️ نحوه شهادت برخورد با تله انفجاری
: روز پانزدهم ماه رمضان با خواهرش رفته بودند کت و شلواری خریدند خودش می‌گفت قول می‌دهم من روز عید فطر داماد می‌شوم که 12 ساعت قبل از عید فطر داماد شدو در جمعه آخر ماه رمضان به شهادت رسید🕊️که شنبه‌اش عید فطر بود جواد بسیار شوخ‌طبع بودو حتی به گفته هم‌رزمانش به خاطر همین خلق خوش، فرماندهان عراقی خیلی دوستش داشتندجواد همیشه یک‌تکه کلام داشت و آن‌هم این بود که دعا کنید شهید بشوم و در ادامه، خودش نحوه شهادتش را هم مشخص می‌کردو می‌گفت که برم روی مین و شهید بشوم و هر زمان این آرزوی خود را به زبان می‌آورد می‌خندید و می‌رفت حتی در شب شهادت امیرالمؤمنین(ع)پای دیگ نذری که در هیئت به پا شده بود از بچه‌ها خواست تا برای شهادتش دعا کنندعاقبت در «فلوجه»عراق، نزدیک حرم امام جواد(ع) با ایثاری که از خود نشان داد به تله انفجاری برخورد کردو به آرزویش رسید او موفق به زیارت امام حسین(ع) نشدبا اینکه آرزوی زیارت حضرت را داشت اما پیکرش در حرم امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) تشییع شد و باز هم به آرزویش رسید