6.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید حسین معز غلامی میگفت:🚶♂
طوری تلاش کنید که اگر روزی
#امام_زمان(عج) فرمودند
یک سرباز متخصص میخواهم☝️🏼
بفرمایند، فلانی بیاید🙂
⸽⇇#شهید_حسین_معزغلامی"
⸽⇇#سالگرد_شهادت"🥀
⸽⇇#شھیدانـہ"🕊
«🥀»
-
خوب کہ باشی خریداری میشوی
خریداری شوی شهید میشوی
بی نشان کہ باشی فاطمہ خریدارت میشود
فاطمہ کہ خریدارت شود میشوی #شهید_گمنام
#معࢪاج_شهدا
#شھیدانه
💌#شھیدانہ
✍#روزه در کویر
🍃يكى از مسئولين مستقيمش ميگفت:
ماه رمضان بود، رفته بودم بادينده (منطقه اى كويرى در اطراف ورامين) كه محمودرضا را آنجا ديدم.
مهمانانى از حاشيه خليج فارس داشت و با زبان روزه داشت در هواى گرم آنها را آموزش ميداد.
🍃نقطه اى كه محمودرضا در آنجا آموزش ميداد،در عمق ١١٠ كيلومترى كوير بود گرماى هوا شايد ۴۵ درجه بود آن روز ولى روزه اش را نشكسته بود در حالی كه نيروهايش هيچكدام #روزه نبودند و آب مى خوردند...
🍃محمودرضا ميگفت: من چون مربى هستم و در مأموريت آموزشى و كثير السفر هستم نمى توانم روزه ام را بخورم حقا مزد محمودرضا كمتر از #شهادت نبود...
🌹#شهید_بیضایی☘☘
💌 #شھـــــیدانه
📼 تعدادی نوار قرآن با خودش آورده بود. بعد دیدم روزی چند ساعت در اتاق به بچهها قرآن آموزش میدهد. با خودم میگفتم: "بچهها حوصلهشان سر نمیرود؟"
🔹یک روز به اتاق شان سر زدم. دیدم، دارد با صوت زیبایی برای بچهها قرآن میخواند. اول به عربی میخواند و بعد مثل یک قصه با زبان ساده برای آنها داستان آن آیه را تعریف میکرد. بچهها هم دستها را میگذاشتند زیر چانه و با ذوق و شوق گوش میدادند.
#شهید_جواد_فکوری
💌 #شھـــــیدانه
▫️رفته بود قبرستان بقیع. از حضرت زهرا (سلام الله علیها) خواسته بود که وقتی شهید شد، مزارش مثل حضرتش بی نشان باشد.
🔸دو سال بعد وقتی در عملیات والفجر هشت شهید شد. پیکرش در منطقه ماند. شهید خرازی فرستاد دنبالش. منطقه را آب گرفته بود. هر چه گشتند خبری نشد، باورش نشد. خودش هم آمد باز خبری نشد که نشد.
🔹همان قبرستان بقیع حاجتش بر آورده شده بود.
📚 خط عاشقی ۲
باهࢪڪسۍࢪفیقبشوۍ،
شڪلوفࢪمآنࢪامیگیࢪۍ
فڪࢪشࢪابڪن...
اگࢪباشھداࢪفیقشَوۍ
چهزیباشڪلمیگیࢪۍ🌿
#شهید_عباس_دانشگر💔
#شھیدانه
💌 #شھیدانہ
یڪبارڪہجلوےدوستانمقیافہ
گرفتہبودم😌
ابراهیمڪنارمآمد
وآرامگفت:
نعمتےڪہخداوندبہتو
دادهبہرخدیگراننڪش..!
🌹↵شَھیـدابـراهـیـمهــادی••
•═┄•※☘🌺☘※•┄═•
💌 #شھـــــیدانه
🕌زیـارت با ادب
👞عـادت نـداشـت کـفـشـش را بگذارد توی پلاستیک و دسـت بگـیرد، فـقـط کـفـش داری! حـتـی در زمان های شلوغی که باید تـوی صـف می ایـستـاد. می گفت:
اگه جایی بری مـهمـونـی، با کـفـشات می ری؟! تـو خـونه؟! ادب حُـکم می کنه بذاری دم در.
📚برشی از کتاب سربلند صفحه ی ۸۵
#شهید_محسن_حججی🌷
┄═🌿🌹🌿═┄
💌 #شھـــــیدانه
شهید مهدی باڪری🌷
🌀بعد از عملیات خیبر فرماندهان را بردند زیارت #امام_رضا علیه السلام . وقتی مهدی برگشت توی پد پنج بودیم. برایم سوغاتی جانماز و دو حبه قند و نمک تبرکی آورده بود. نمکش را همان روز زدیم به آبگوشت ناهارمان.
⚡️مهدی حال همیشگی را نداشت. گفتم: «تو از ضامن آهو چه خواستهای که این چنین شدهای؟ نابودی کفار؟ پیروزی رزمندگان؟ سلامتی امام؟» چیزی نمیگفت. به جان امام که قسمش دادم، گفت: فقط یک چیز. گفتم: چه؟ گفت: «مصطفی! دیگر نمیتوانم بمانم. باور کن. همین را به امام رضا (ع) گفتم. گفتم واسطه شو این عملیات، آخرین عملیات مهدی باشد».
💥عجیب بود. قبلا هر وقت حرف از شهادت میشد، میگفت برای چه شهید شویم؟ شهادت خوب است اما دعا کنید پیروز شویم. صرف اینکه دعا کنیم تا شهید شویم یعنی چه؟
اما دیگر انقطاعی شده بود. امام رضا (ع) هم خیلی معطلش نکرد و بدر شد آخرین عملیاتش.
#همه_خادم_الرضاییم
┄═🌿🌹🌿═┄
💌 #شھـــــیدانه
🔹اگر دو چیز را رعایت بکنی،
خدا #شهادت را نصیبت می کند.
یکی پر تلاش باش و دوم مخلص!
این دو تا را درست انجام بدی
خدا شهادت را هم نصیبت می کند.
#شهید_حسن_باقری🌷
#شھیدانہ 🇮🇷
گفتـم:عـاشقۍࢪاازکھآمـوختۍ؟!
گفـت:ازآטּشھیـدگمنـٰامۍکھمعشـوق
ࢪاحتۍبھقیمتِازدسـتدادטּهویتش
خࢪیـداࢪبود...!💔