🌹 ابراهـیم را دیدم که با عصـای زیر بغـل، در کوچه راه میرفت. چند دفعه ای به آسمـان نگاه کرد و سـرش را پایین انداخت.!
🔸 پرسیدم: «آقــا ابـرام! چـی شـده!؟»
اول جواب نمیداد، اما با اصرار من گفت:
«هر روز تا این موقع حداقل یکی از بندگان خــدا به ما مراجعه میکرد و هـر طـور شده مشکلش را حـل میکردیم.
امروز از صبح تا حالا کسی به من مراجعه نکرده؛ میترسم کـاری کرده باشم که خــدا توفیق خدمت را از من گـرفته باشد.»
📚 سـلام بـر ابـراهـیم / نشر شهید هــادی
#شهید_ابراهیم_هادی
#از_شهدا_بیاموزیم
@mahman11
🌹 رفتم پیش ابراهیم؛ هنوز متوجه حضور من نشده بود. با تعجب دیدم هر چند لحظه، سوزنی را به پشت پلکـش می زند!.
گفتم: «چیکار میکنی داش ابـرام؟!» تا متوجه من شد، از جـا پرید و گفت: «هیچـی! چیزی نیـست!»
گفتم: «بایـد بگـی!» مکـثی کـرد و آهستـه گفت: «سـزای چشمی که به نامحـرم بیفته همینه..!»
🔹 حتـی بـرای صحبت با بستگان نامحـرم
سـرش را بـالا نمی گـرفت.
📚 سلام بر ابراهیـم / نشر شهید هـادی
#شهید_ابراهیم_هادی
#از_شهدا_بیاموزیم
@mahman11
🦋 کلام شهید:
حواست بھ دوتا چیز باشه:
نمازِ اول وقت..!
جلوۍ چشمتو بگیری..!
انشاءاللھ بقیهاش هم درست میشه.. 🙂✌️
🦋☝️
#شهید_ابراهیم_هادی
@mahman11
1.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 #شهید_گمنام
خوش نام تویی، گمنام منم ...
✍ نام مادر سادات را که به زبان می آورد، بلافاصله می گفت “سلام الله علیها”
یادم هست یکبار در ایام فاطمیه در زورخانه، مرشد شروع به خواندن اشعاری در مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها نمود.
ابراهیم همینطور که شنا می رفت، با صدای بلند شروع به گریه کرد ، لحظاتی بعد صدای او بلند تر شد و به هق هق افتاد طوری که برای دقایقی ورزش مختل شد و مرشد شعرش را عوض کرد.
🌷برادر شهیدم
#شهید_ابراهیم_هادی...🕊
@mahman11
4.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صدای ماندگار #شهید_ابراهیم_هادی
🗓 شب شانزدهم بهمن ماه ۱۳۶۱،
شب عهد بستن شهید ابراهیم هادی و رزمندگان گردان کمیل برای شفاعت یکدیگر در روز قیامت
یک شب قبل از عملیات و ۶ روز قبل از شهادت پهلوان ابراهیم هادی
یادشان گرامی
آیا مابه عهدی که باشهدا داشتیم پایبندیم؟؟!!
@mahman11
🌹نگاه هایت
گاهی نگران است...
گاهی ناراحت!
شاید هم دلگیر...
اما هر چه هست
هیچگاه سایه چشمهایت را
از سرم برندار...
#شهید_ابراهیم_هادی
@mahman11
🌸توی کوچه بود و همش به آسمون نگاه میکرد و سرش رو پایین می انداخت.
بهش گفتم داش ابرام چیزی شده؟
گفت: تا این موقع یکی از بندگان خدا به ما مراجعه میکرد و مشکلش رو حل میکردیم. میترسم کاری کرده باشم که خدا توفیق خدمت رو ازم گرفته باشه.
#شهید_ابراهیم_هادی 🌷
@mahman11
همیشه میگفت:
تو زندگی ، آدمی موفق تره که
در برابر عصبانیت دیگران " صبور " باشه و کار بی منطق انجام نده.
و این رمز موفقیت او در برخوردهایش بود .
#شهید_ابراهیم_هادی❤️
#شبتون_شهدایی_
@mahman11
و سلام بر او که می گفت :
«خدایا عشق به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر
انقلاب چنان در وجودم شعلهور است که اگر
تکه تکهام کنند و یا زیر سختترین شکنجهها
قرار گیرم او را تنها نخواهم گذاشت»
#شهید_ابراهیم_هادی
@mahman11
و سلام بر او که می گفت :
«خدایا عشق به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر
انقلاب چنان در وجودم شعلهور است که اگر
تکه تکهام کنند و یا زیر سختترین شکنجهها
قرار گیرم او را تنها نخواهم گذاشت»
#شهید_ابراهیم_هادی
@mahman11
🌹نگاه هایت
گاهی نگران است...
گاهی ناراحت!
شاید هم دلگیر...
اما هر چه هست
هیچگاه سایه چشمهایت را
از سرم برندار...
#شهید_ابراهیم_هادی
@mahman11
🌸توی کوچه بود و همش به آسمون نگاه میکرد و سرش رو پایین می انداخت.
بهش گفتم داش ابرام چیزی شده؟
گفت: تا این موقع یکی از بندگان خدا به ما مراجعه میکرد و مشکلش رو حل میکردیم. میترسم کاری کرده باشم که خدا توفیق خدمت رو ازم گرفته باشه.
#شهید_ابراهیم_هادی 🌷
@mahman11