eitaa logo
💕سردارشهیدمحمودکاوه💕
1.6هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
3.5هزار ویدیو
125 فایل
✨کاوه:فرزندکردستان ،معجزه انقلاب✨ 🌷امام خامنه ای:"محمود"زمان انقلاب شاگردمابودولی حالااستادماشد🌷 الفتی با خاک پاوه داشتیم🌹 مثل گل محمود کاوه داشتیم🌹 نی نوایی از دم محزون اوست🌹 خاک کردستان رهین خون اوست🌹 ارتباط باادمین کانال👇👇 @fadak335
مشاهده در ایتا
دانلود
•• انتظار یعنی‌ اینکه‌ ببینـی‌ درجایگاهی‌ که‌ هستی، با توانایی‌هایی‌ که‌ داری‌ چه‌ کاری‌ از دستت‌ بر می‌آید تا برای‌ امام‌ زمان‌ انجام بدهی! انتظار توقف‌ نیست،حرکتی‌ رو به‌ جلوست🌱. 🆔@mahmodkaveh
11.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠انتظار فرج چه تاثیری در زندگی دنیای ما داره؟ ♥️ 🌱 🆔@mahmodkaveh
خون برف از چشم من 9⃣ عملیات بعدی در محور سلیمانیه عراق بود،با نام والفجر نُه،و در ارتفاعات کانی مانگا و لوی.بچه های سپاه عملیات را مستقل از دیگران کشاندند به طرف استان سلیمانیه.🍀 کار که سخت شد از ما هم کمک خواستند.حرف ها پیش کشیده شد و قرار شد نیروهای سپاه و ارتش در کنترل ما باشند تا بشود منطقه را نگه داریم نگذاریم عراق پاتک بزند.🌿 اولین شرطم این بود"من کاوه و تیپش را می خواهم." گفتند الان در مهابادند و راه دور است و نمی شود. ومن گفتم" هلی کوپتر🚁 می فرستم بروند همه شان را بیاورند."🌱 اصرار داشتم با نیروهای کلاسیک این جا نمی شود این عملیات را پیش برد و حتما باید از ضربتی ها استفاده کرد و"من کسی را جز و نیروهایش نمی شناسم که بتواند از پس این ماموریت بر بیاید."🍃 ادامه دارد.... راوی:شهیدعلی صیاد شیرازی 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
{💠🖇📹"} آرام بخـش اند، شهدا اطمینان بخش اند با شهـدا قاطی بشیـد ...!(: ♥️
.. قبل از اینکہ حرف از دهان ما بیرون بیاد بہ گوش امام‌زمان میرسہ مراقب حرفامون باشیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🔅السَّلامُ عَلَيْكَ يا غَوْثَ الْمُسْتَغيثينَ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که دستگیر درماندگانی. 🌱بشتاب ای پناه عالم که زمین و زمان درمانده شده! 📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها 🆔@mahmodkaveh
🔻 ازمادرشهید‌حسن‌باقری‌پرسیدند: چی‌شدکه‌پسری‌مثل‌آقاحسن‌تربیت‌کردی؟! جمله‌خیلی‌قشنگی‌گفتند: نگذاشتم‌امام‌زمان‌(عج)درزندگیمان‌گم‌ شود. 🆔@mahmodkaveh
خون برف از چشم من 1⃣0⃣ زودتر از همه و زودتر از آن چیزی که انتظار داشتم آمد.گفت"من آماده ام." گفتم"نیروهات کو؟" گفت"اول مرا توجیه کنید.آنها هم می آیند تا شما بگویید باید چی کار کنیم کجا برویم."🌱 گفتم دارد دیر می شود و عراق رخنه کرده و نیروها دارند محاصره می شوند و او سر از پا نمی شناخت.یک گردانش رسید.دیدم دارد آماده می شود باهاشان برود.رفتم دستش را گرفتم گفتم" کجا؟"🌿 جلو را نشان داد.گفتم"ببین،،من به خودت اطمینان دارم.به این گردانت هم اطمینان دارم.برای همین گفتم بیایید. ولی آخر عقل هم می گوید نگذارم یک گردان برود جلو یک لشکر عراقی بایستد🍀 این ریسک است.نمی خواهم این ریسک را من بکنم.تو را خدا بفهم چی می گویم."🍃 ادامه دارد.... راوی:شهیدعلی صیاد شیرازی 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا