🌹
💫با خدا بودن ، نابود کننده ترس ها
▫️برگشت سمت من و توے تاریکے گفت: کے هستے؟
دیدم الان است که بزند. گفتم: نزنے! منم..
گفت: مگه نگفتم دنبال من راه نیفت؟!
گفتم: خُب بابا داری تنها می ری!
گفت: تنها می رم. گرگ که نمے خورَدَم.
▫️حالا همه دور و بر کومله و دمکرات بودند که من پیش گرگ ها راحت مے تونستم بخوابم، اما پیش این ها نه. چی بهش بگم؟
گفتم: مے ترسم تنها برگردم.
گفت: برو. برو بازی درنیار..
گفتم: چشم..
یادگاران، جلد 6 کتاب شهید #محمود_کاوه، ص 43🍃
🍃🌹
✍ واژه #شهید چیست ⁉️
💟 ش: شهادت، شهامت، شجاعت
💟 ه: هدایت، هادی
💟 ا: اراده، آزادی، امنیت، آرامش
💟 د: دوستدار اهل بیت، دیندار، دانا
💟 ت: توانا، تجلی عشق
👆 همه را نیمی از معنای #شهادت است ..
☘🌷☘🌷☘🌷☘🌷☘🌷☘🌷
🌹 #شهادت چیست که لاله زاری از پرچمش رفتند و آمدند و رفتند و نیامدند ..
آری آنان عاشقانی بودند که رفتند تا ما بمانیم و رفتند تا نمانند و نماندند تا نمیرند ..
⬅️عاشقان را "عشق" فرمان میدهد ..
#اللهــــمارزقنــــاشهــــادتـــــ
🔻برای شادی روح شهدا #صلوات🔻
#خون_برف_از_چشم_من
#فاطمه_عمادالاسلامی
#شهید_محمود_کاوه 🌷
#همسرانه 💌 (قسمت دهم)
🔹... به من نگفتند محمود مجروح شده حالش بد است. عید بود. سال 64. نمی خواستند من هول کنم. یا مثلاً نگران شوم نتوانم بچه ام را درست شیر بدهم. گذاشتند یک هفته بگذرد بعد آمدند گفتند. آن هم کجا؟ توی محل کارم. گفتم «چرا این قدر دیر؟ مگر من غریبه بودم؟» دلیل های منطقی و غیرمنطقی می آوردند و من حوصله شنیدنشان را نداشتم. گفتم «کجا زخمی شده حالا؟»
- خیبر
- آن که عملیاتش پارسال بود، توی زمستان؟
- نخواستند شما بفهمید.
- الان کجاست؟
- تهران
مصصم گفتم «گیرش می آورم.» تلفنی با هم حرف زدیم. خیلی حرف زدیم. گفتم : «حالا دیگر من غریبه شدهام؟» محل کارم فرودگاه بود. زنگ زدم گفتم بلیط می خواهم.
- نداریم فعلاً، بعداً تماس بگیرید.
پدر و مادرش گفتند «نمی خواهد بروی، راضی نیست اصلاً» گفتم «شوهرم است. راضی باشد یا نباشد باید بروم ببینمش. دلم مثل سیر و سرکه دارد می جوشد. شماها هم می آیید برویم؟» از خانه زنگ زدم به فرودگاه گفتم «باز هم خبری نیست؟» گفتند «برای امروز نه»
- فردا چی؟
- برای ساعت شش صبح خوب است؟
- عالی است
- یکی؟
- نه، چهار تا من و مامانم و پدر و مادر محمود، از آن طرف هم محمود شوهرخواهرش را فرستاده بود که «برو سریع برشان دار بیاورشان» گفتم «من نمی توانم صبر کنم.» شوهرخواهرش گفت «اختلاف زمانش فقط ده ساعت است» گفتم «من یک ساعت هم نمی توانم منتظر بشوم. دیگر بَسَم است. همه مان با هواپیما آمدیم رسیدیم تهران. راننده خودش آنجا منتظرمان بود. ما را برداشت برد بیمارستان. جمعه بود. رفتم بالای سرش. اشک جمع شد توی چشم هام. گفت «اینها چیه دیگر فاطمه؟» گفتم «روراستی یعنی این که نگویی چه بلایی سرت آمده؟» گفت «به جان خودم فقط مراعات بچه را کردم که یک وقت...» گفتم «فقط بچه؟» گفت «باشد بابا، نمی توانستم به خودم اجازه بدهم باز هم باید این اشک ها را ببینم، خوب شد؟» گفتم «دیگر حق نداری» گفت «حق ندارم مجروح بشوم؟» گفتم «حق نداری چیزی را ازم پنهان کنی» گفت «باشد، حالا که این طور شد باید بگویم فردا می خواهند عملم کنند»
🔸مادرش زد توی سر خودش گفت «وای ننهام، چرا؟»
- عمل که چرا ندارد؟
محمود گفت «می توانید؟»
📝 ادامه دارد...
📚 #رد_خون_روی_برف
#صلوات_هدیه_کنیم_به_ارواح_پاک_شهدا
💚@mahmodkaveh
🔴 چرا امام(ره) بنیصدر را تحمل میکرد؟ چرا علی(ع) اشعث را در کنار خود تحمل میکرد؟
🔹🔸 در حکومت ولایی، بزرگواریِ ولیّخدا خیلی نقش دارد
♦️حکومت ولایی، حکومتی است که بزرگواری و ادبِ ولیّخدا خیلی در آن نقش دارد، امیرالمؤمنین(ع) از بس با نجابت و بزرگوارانه برخورد میکرد که برخی به ایشان میگفتند: شما مدیریت و سیاست بلد نیستید! حضرت میفرمود: اگر تقوا نبود-که من را به یکسلسله از خودداریها وادار میکند- من زیرکترین مردم بودم (نهجالبلاغه/خطبه ۲۰۰)
♦️پیامبر(ص) و ائمۀ هدی(ع) از بس ادب رعایت میکردند و محترمانه برخورد میکردند که خودشان مظلوم واقع میشدند. ما تا وقتی اهمیت کرامت و بزرگواری ولیّ خدا را درک نکنیم، راز مظلومیت اولیاء خدا و راز تأخیر در ظهور را درک نخواهیم کرد.
♦️در تاریخ اسلام ببینید پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) چقدر بزرگواری میکردند! علی(ع) اینقدر باادب است که منافقین درجۀ یک پای رکاب خود را هم حتیالمقدور رسوا نمیکند، ایشان میتوانست با چندکلمه، خیلیها را رسوا کند اما رسوا نکرد و آنها هم تا آخر به خیانت خودشان ادامه دادند؛ نمونۀ بارزش «اشعث» است.
♦️اشعث یکی از فرماندهان پای رکاب علی(ع) بود که مملکتِ علی(ع) را بههم ریخت! مشکل خوارج را در اصل، اشعث درست کرد، یعنی خوارج را تحریک کرد و آنها علیه علی(ع) قیام کردند، آنوقت خودش رفت کنار علی(ع) ایستاد!
♦️چرا علی(ع) با اشعث، محترمانه برخورد میکرد و او را در کنار خودش تحمل میکرد؟ چون منشِ ولایت در حکومت، بزرگوارانه است! چرا ظهور امامزمان(ع) اینقدر تأخیر دارد؟ برای اینکه ما باید مدیرانی را به حضرت ارائه بدهیم که وقتی حضرت، بزرگوارانه برخورد کرد، آنها مثل اشعث، خیانتکارانه برخورد نکنند.
♦️حکومت ولایی یک حکومت کریمانه، باادب و بزرگوارانه است. شما برخورد بزرگوارانۀ حضرت امام(ره) را ببینید! برخی از مسئولین میرفتند نزد امام(ره) و گریه میکردند که «بنیصدر را عزل کن» اما حضرت امام(ره) میفرمود: «مردم او را انتخاب کردهاند.» ایشان اینقدر بزرگوارانه برخورد کرد که دیگر بنیصدر، قصه را به نهایت فاجعه رساند و در نهایت، نمایندگان مردم او را عزل کردند.
♦️مهمترین علت این بزرگواری و مهلت دادن به جریان نفاق «روشن شدن و رشد مردم» است. اگر کسی میخواهد به ولایت کمک کند باید به روشنگری بپردازد. هرچه مردم دقیقتر انتخاب کنند مشکلات کمتر خواهد شد.
✍ علیرضا پناهیان/حرم رضوی- ۹۸.۶.۲۵
✅ #کانال_جوانان_انقلابی
🆔 @naslechaharome
"چهل تیکه" لقبی بود که همرزمان او به علت دفعات بالای مجروحیت و تکههای ترکشی که در بدنش بود به او نسبت میدادند
🌷شهید-محمود-کاوه
یادش کنیم باصلوات
@mahmodkaveh
#سردار_۲۵_ساله_ای_که_معادلات_دشمن_را_بهم_ریخت 😳👇
🚫جایزه برای کشتن فرمانده 20 ساله🚫
شهید محمود کاوه، به کمک هم رزمانش، با عملیات های پی درپی، ضد انقلاب را در کردستان منفعل و مستأصل😰 نموده بودند
تا جایی که در اوج درماندگی، برای زنده یا کشته شهید کاوه جایزه🎁 تعیین کرده بودند😳
شجاعت و سرعت عمل و نبوغ نظامی ایشان، موجب گشت که نام کاوه بر سر زبان ها بیفتد و ضد انقلاب همواره به دنبال راهی برای از میان بردن ایشان باشد 😱
ضد انقلاب به حّدی به نام ایشان هم حساسیت داشت که یکی از هم رزمان ایشان در عملیات آزادسازی شهر بوکان و سد بوکان، می گفت: «وارد تأسیسات سد بوکان که شدیم، دیدیم کفِ ورودی آن سد نوشته اند «محمود کاوه» که هر کس آمد، اسم محمود را لگد کند👣 و داخل برود، از بس که از محمود متنفر بودند».😠
.
ضد انقلاب برای سر بعضی پاسدارها هزار تومان جایزه می گذاشت؛
خیلی که ارزش طرفشان می رفت بالا، سرش را سه هزار تومان هم می خریدند💰
چند ماه بعد، بوکان که آزاد شد، قیمت سر محمود کاوه به دو میلیون تومان هم رسید. 😳
یازدهم شهریورماه۱۳۶۵ روح این سردار شجاع اسلام و سرباز وارسته حضرت بقیه الله الاعظم (عج) در عملیات کربلای۲ بر بلندای قله ۲۵۱۹ حاج عمران به پرواز درآمد و دل صخره و کوه، یاد و خاطره شجاعتهای بینظیر او را در خود ثبت کرد✌️
🕊
#شهید_محمود-کاوه
@mahmodkaveh
📚 #درس_اخلاق9️⃣0️⃣1️⃣
🔴 #نماز_شب
💠نماز شب را ترک نکنید ولو اینکه قضایش را بخوانید.
واقعاً بدون توجّهات معنوی نمیشود، بدون توسّل، بدون دعا، بدون نماز شب، بدون مراجعه و خواندن #صحیفهی سجادیه نمیشود. اگر چنانچه آدم بخواهد ارتباط قلبی خودش را، ارتباط معنوی خودش را با خدا حفظ نکند و مراقبت نکند از آن، کار پیش نمیرود.
🔹 خدا رحمت کند، مرحوم حاج احمدآقا میگفت نیمهی شبها که امام پا میشود #گریه میکند، دستمالهای معمولی کفایت نمیکند که اشکهایش را پاک کند، حولهی دست و رو خشک کنی امام دمِ دستش میگذارد که اشکهایش را با آن پاک کند؛ خدا هم به او توفیق داد، کمک کرد، به خاطر همین معنویّت.
🔸 من توصیه میکنم #نماز_شب را تا آنجایی که میتوانید، ولو یک وقتی هم نتوانستید، مثلاً قضایش را [بخوانید]، ترک نشود؛ یعنی دنبال کنید اینها را، اینها خیلی اثر میگذارد، نورانیّت میدهد به شما و آن وقت این نورانیّت، به شما کمک میکند در پیدا کردن راه.
امام خامنه ای عزیز
💠🍃💠🍃💠
✨استاد پناهیان✨
حوصله نداشتن علامت در دسترس نبودن
دوست داشتنی هاست . وقتی آدم پیش دوست داشتنی هایش باشددچار بی حوصلگی نمی شود.....
اگر محبوبت خدا باشد همیشه با حوصله و پر انرژی خواهی بود چون همیشه کنار محبوبت هستی...
طاهره کاوه خواهر شهید میگوید :
می آمد خانه با بچه ها بازی می کرد .
می خنداندشان ، حسین را بیشتر می خنداند .
او هم از سر و کولش بالا می رفت .
تا جایی که شنیده می گفت : این قدر اذیت نکن بچه .
کاری نکن که بلایی را که می خواهم سر صدام در بیاورم سر تو در بیاورم 😂😂😍
بسم الله
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
بچه مسجد کرامت
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
آشنایی ما با مرحوم شهید محمود کاوه بر میگردد به سال های قبل از انقلاب اسلامی یعنی سال۱۳۵۶
خاطرم هست آن زمان شهید کاوه بهمراه مرحوم پدر بزرگوارش حاج محمد کاوه می آمدند مسجد کرامت، پای درس و بحث و جلسه اخلاق حضرت آیت الله خامنه ایی و شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد.
البته شهید پر آوازه و سردار دلاور دیگری هم داشتیم بنام شهید ولی الله چراغچی، و ایشان هم همراه پدر گرامی اش به همین جلسات می آمدند و کسب فیض و تکمیل مکارم اخلاقی میکردند. ایشان هم در جبهه جنوب جز چند فرمانده طراز اول جنگ ما بودند که هر دو این عزیزان بعدها در آوردگاه میدان مبارزه در کردستان و خوزستان یکه تاز میدان نبرد بودند.
حالا دیگر دوران طوری شده که وقتی از فرماندهان بزرگ جنوب سخن بمیان می آید از رشادت های شهید چراغچی در خوزستان خیلی کم صحبت میشود ولی آن روز که ایشان در خوزستان حماسه سازی میکردند شهید حسن باقری رحمه الله علیه بیش از هر کسی گوهر وجود ایشان را دریافته بود و دلاوری های ناگفته اش در فتح بستان، و چزابه و خرمشهر و......ناگفته مانده و یااز خدمات شهید کاوه در کردستان کمتر سخنی بمیان می آید،
که بماند که چرا؟
شاید بخشی تقصیر ماست که آنها را معرفی نکردیم با این حال خروجی درس های حضرت آقا و شهید هاشمی نژاد درمسجد کرامت مشهد شدند سرداران نمره یک جبهه ها یعنی شهیدان کاوه و چراغچی که فرماندهان لشکر ویژه شهدا و لشکر بیست و یک امام رضا بودند.
باور بفرمایید ده درصد محمود کاوه در میدان جنگ بود و نود درصد خصلت های برجسته ایشان در بیرون معرکه نبرد بود آنجایی که در کردستان با عدالت و مردم داری و محبت و تعقل و هوشیاری و مدارا با مردم رنجدیده و......عمل می کرد.
محمود کاوه نه در میدان جنگ به مردم کشور معرفی شده و نه در بیرون میدان جنگ
او با مردم کردستان نشست و برخواست و حشر و نشر داشت طوری که زنان و دختران آن منطقه اگر اذیت و آزاری از کسی می دیدند شکایتش را پیش شهید کاوه میبردند و او را بعنوان برادر دینی و سردار مقتدر و متدین و عدالت خواه می شناختند.
البته همه اینها در مورد شهید چراغچی هم صادق بود ایشان هم بسیار با اخلاق و شایسته بود، این دو بیش از همه ما از آن جلسات بهره بردند و حاصلش همان خدماتی شد که در بحران جنگ منفعتش را مردم عزیز کشور بردند.
راوی حاج علی اکبر کاشانی هم رزم شهیدان کاوه و چراغچی در جبهه واحد مخابرات🍃
⭐️محمود کاوه ستاره طلایی⭐️
هدایت شده از شهید محمود کاوه
شهدا تنها به زبان نگفتند
اِنّی حَربٌ لَِمَن حٰاربَکُم، #عاشورا را با تمام وجود درک کردند و مصداق «اَلَذیّنَ بَذَلوُ مُهَجَّهُم دُونَ الحُسین (ع)» شدند...
رفیق! #شهادت معطل من و تو نمیماند،
اگر سرباز خدا نشوی؛ دیگری میشود.
#بی_ادعا باش و #شهدایی زندگی کن
تمام هویت و مرام شهدا خلاصه شده در همین #بی_ادعایی
از خودت و دلبستگیهای دنیاییات
که بگذری تازه میشوی لایـــــق شهـــــادت🌷
یادت باشد،
نگاه #شهدا حاڪی از این است ڪه
بعدشان چه ڪردهایم؟!
دیگر #شرمندگی ڪافیست!
رهرو #راهشان باشیم نه شرمنده نگاهشان...
💔 @shahidkaveh