#کرونا_و_فرصتهای_پیش_رو
👈 جریان کرونا همه چیز را تحت تاثیر خود قرار داده و خواهد داد، بنابراین ما #مجبوریم هر چه زودتر خودمان را با واقعیتهای حاکم بر شرایط کرونا در کشور تطبیق بدهیم.
✋ شاید بتوان با تدبیر، تهدیدهای کرونا را تا حد ممکن به فرصتهای خوب در حوزه های مختلف تبدیل کرد.
👈یکی از این فرصتها، #غلبه بر نظام غلط حاکم بر #آموزش است که سالیان سال #بیهوده مشمولین خود را تا حضور در اجتماع، تعامل و کنش و واکنشهای جدی در جامعه، معطل نگه میدارد.
👈در این نظام مجبورید در کلاسهایی عمر سپری کنید که قطعا برایتان هیچ آورده ای تا آخر عمر نخواهد داشت که هیچ بلکه صرفا وسیله ای برای هدر دادن عمر عزیز است!
🤚نظام حاکم بر آموزش ما گرته برداری از آموزش بر مبنای تمدن غربی است و به گونه ای طراحی شده است که غالب دانش آموزان را بی عار و بیکار و بی مسئولیت بار می آورد و به سنی در ورود به جامعه می رساند که تهدیدهای زیادی را از سر میگذراند و آفتهای زیادی بر خود شخص و جامعه دارد.
👈پدران و مادران ما در زمانی بودند که این نظام آموزش و پرورش بر جامعه هنوز غالب نشده و هنوز تعیین غیر مستقیم زمان ورود به جامعه را تحمیل نکرده بود، آنها زودتر از زمانه ما وارد کنشهای اجتماعی شدند، تقسیم مسئولیت اجتماعی را پذیرفتند، تشکیل زندگی دادند و بی تردید موفق تر از زمانه ما زیستند.
👈کرونا ما را در ورطه ای گذاشته است که ناچاریم مطابق وضعیت تحمیلی آن تدبیر کنیم.
✋در اینکه کرونا تهدید است، شکی نیست اما در اینکه می تواند در عین تهدید فرصت باشد، نیز تردیدی ندارم. آری کرونا فرصتی است که در فضای تحمیلی ناخواسته آن، می توان نظامهای غلط چنبره بسته بر سرنوشت ما را برچیده سازیم و طرحی نو دراندازیم.
✍محمود باقری
@mahmoudbagheri1
واقعنگریهای یک آرمانگرا
#آسیبشناسیکارتشکیلاتی 📌رودباش 📌گرفتار حواشی! خیلی زحمت ها برای آغاز کار انجام میشود اما از همان
#آسیبشناسیکارتشکیلاتی
📌عدمتبعیتوهماهنگی
🔺در کارها اگر نیروی فکری باتجربه باشد که فبهالمراد اما بعضا دو نوع نیروی خاص داریم اول نیروی فعالی که مدیریت و هدایت نمی داند و دوم نیروی راهبری که وقت فعالیت ندارد.
🔺حال در کار اینکه چه کسی پیش باشد مسأله است. چرا این موضوع مسأله میشود؟
👈 چون مبنای فکری ما این می شود که راهبری و اجرا را ارزشگذاری میکنیم!
یعنی فکر می کنیم کسی که راهبری میکند جایگاه بالاتری نسبت به مجری دارد!
🔺اینجا در واقع این اتفاق افتاده است که در کاری که با نیت خالصانه و خدایی آغاز شده، نگاه مادی #غلبه پیدا می کند!
و باز مهمتر از اینکه چه کسی راهبر و مجری باشد همین #غلبه است که نه آن کار را بلکه همه کارها را زمین میزند.
حال وقتی این مسأله حل شد و از این معضل گذشتیم به موضوع تبعیتوهماهنگی میرسیم.
🔺گرچه ظاهراً در بحث تبعیت و هماهنگی، چالشی نیست اما به عمل میرسد، مشکلات پیروی از راهبر و هماهنگی بوجود میآید.
✋اینجا یاد خاطرهای افتادم: در کوهنوردی معمولا بلد راه است که پیش می افتد، یکی از روزهای کوهنوردی بلد پیش افتاد و چون بهار مسیر را طی کرده بود، در زمستان تقریبا راه را می دانست اما نه دقیقا به خاطر همین تیم منظم کوهنوردی هم تبعیت را رها کردند و هم هماهنگی گروهی را بهم ریختند! هرکدام اجتهاد کرده یا تنهایی یا چند نفری مسیری را طی میکردند! من هم همینطور
در این اجتهادهای یک تا چند نفره!، به جایی رسیدیم که خطر جانی در پی داشت!
جمع پراکنده شده و هیچ نظامی نبود، ای درحالیکه یک جمع متحد یا مسیر را پیدا می کرد یا نه اما به این معضل نمیرسید.
🔺وقتی به این معضل عدم تبعیت و هماهنگی رسیدیم. باز اصل کار تشکیلاتی جای خود را به اجتهادهای شخصی و کارهای فردی و جزیرهای می رسد. کارهای که در چند پست قبلی گفتم اثرش بسیار بسیار کمتر و احتمال تداومش، از آن هم کمتر است.
درحالی که اگر جمع بجای تلاش برای کار انفرادی، سعی کند با تبعیت از راهبر و هماهنگی با اعضاء، گروه و اجتماع را حفظ کند موفقتر خواهد بود، البته اگر در کارهای انفرادی موفقیتی باشد!
✍ محمود باقری
https://eitaa.com/mahmoudbagheri1/2475