eitaa logo
کربلایی محمود اسدی (شائق) ۱۳۵
415 دنبال‌کننده
3 عکس
26 ویدیو
3 فایل
اشعار و مداحی
مشاهده در ایتا
دانلود
2023_07_03_12_34_56.mp3
1.17M
از ۷۴۸ الی ۷۵۶ به این سبک
۷۵۷ زیر لب شب تا سحر با تو کنم من زمزمه کوفه یعنی شهر نامردی عزیز فاطمه میا کوفه کوفیان طعنه به قلب و بر دل تنگم زدند نام تو بردم میان کوچه ها سنگم زدند میا کوفه هر دری را که زدم من بسته آن در شده است با تو آهسته بگویم حرف معجر شده است میا کوفه با تو سربسته بگوید این غریب کوچه گرد می‌شود آشفته آن زلفی را که زهرا شانه کرد میا کوفه تا سحر اینجا سخن از ظلم بی اندازه است ای فدای پیکرت صحبت ز نعل تازه است میا کوفه **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۵۸ در میان سینه ام دارم نوایی ای زمین شد عزیز فاطمه کرب و بلایی ای زمین ای زمین کربلا عطر گل یاس آمده دیده بگشا کن نظر حضرت عباس آمده خوش به حالت کربلا طفل سه ساله آمده فخر کن بر خود که در تو باغ لاله آمده کربلا از لاله هایی که شود پرپر بخوان آیه‌ی انّا فتحنا بر علی اکبر بخوان طفل دلبند رباب از ره رسیده کربلا می‌شود امّا سرش از کین بریده کربلا **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۵۹ ای عجب در نیمه‌ی شب کنج ویران آمدی با سر پر خون و خاکی سر به طفلانت زدی پدرجانم با دو دست بی رمق شانه به مویت می‌زنم با لب خشکیده ام بوسه به رویت می‌زنم پدرجانم چشم خود وا کن ببین با چشم خونبار ای پدر وقت ره رفتن بُوَد دستم به دیوار ای پدر پدرجانم با تو سربسته بگویم که شدم چون مادرت با دو دست خود بگردم من به دنبال سرت پدرجانم دخترت گر چه چهل منزل کتک ها خورده است بدتر از آن یکنفر اسم کنیزی برده است پدرجانم **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۶۰ عمه جان بنگر عمویم گشته تنها و غریب هم شده شیب الخضیب و هم شده خدالتریب یتیمم من به روی خاک زمین بنگر عموی تشنه را تشنه‌ی افتاده زیر سنگ و تیر و دشنه را یتیمم من از هجوم تیر و نیزه گوییا جان داده است بین یک عده حرامی تک و تنها مانده است یتیمم من عمه جان بنگر که بشکسته شده آیینه اش عمه بنگر پای دشمن را به روی سینه اش یتیمم من آرزو دارم شود دستم سپر بهر عمو آرزو دارم در آغوشش شوم پاره گلو یتیمم من **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۶۱ ای عمو بنگر که قاسم نقش بر زمین شده حجله‌ی دامادی من پر ز تیر کین شده یتیمم من از هجوم تیر کین جسمم جدا افتاده است قسمتی از پیکرم در زیر پا افتاده است یتیمم من به سرت سنگ جفا خورد، ای به قربان سرت پیکرم پاشیده شد مانند جسم اکبرت یتیمم من بس که سر نیزه و خنجر به تن من آمده استخوان های تنم از سینه ام بیرون زده یتیمم من ای عمو جان یادگار مجتبی از پا نشستم زیر سم مرکب اعضای تنم در هم شکست یتیمم من **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۶۲ غنچه‌ی نشکفته ام گشتی تو پژمرده علی من به قربان لبانت که ترک خورده علی علی لای لای مادرت طاقت ندارد تا ببیند حنجرت روی دستانم به یک مو شده آویزان سرت علی لای لای با گلوی پاره می‌خندی اگر ای پسرم آمده بر دیدنت محسن عمویت، اصغرم علی لای لای حجم تیری که از آن خورده زمین آب آورم جا شده در گلوی کوچک تو ای پسرم علی لای لای نور چشمم لحظه ای چشمان خود را وا نما روی برگشتن ندارم من به سوی خیمه ها علی لای لای **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۶۳ پسرم بگشا دو چشم خود، دلم را مَشِکن جان بابا تا بدانم زنده ای پلکی بزن علی جانم ای گلم از ضرب تیغ و نیزه ها چیده شدی نتَوان جمعت کنم از بس که پاشیده شدی علی جانم دیدم از دور هر که دارد در کف خود حربه ای از سر بغض علی، بر پیکرت زد ضربه ای علی جانم تا به کِی ای پسرم روی زمین پا می‌کِشی پا مکش روی زمین ورنه پدر را می‌کُشی علی جانم بس که گشته ارباً اربا پیکرت ای پسرم با عبا جسم تو را تا سوی خیمه می‌برم علی جانم **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۶۴ ای علمدار جوان خیز و ببین غربت من بعد تو ای نازنین بشکسته شد حرمت من ابوفاضل بعد تو با با طعنه و خنده‌ی دشمن چکنم ای تمام لشکر من بعد تو من چکنم ابوفاضل نیزه باران شده ای، ای ساقی آب آورم مشک پاره پاره ان را سوی خیمه می‌برم ابوفاضل بس که نیزه خورده ای جسم تو از هم وا شده از عمود آهنین مغز سرت پیدا شده ابوفاضل **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۶۵ امشب از غصه‌ی تو کاش بمیرم یا اخا ورنه فردا بدنت دست بگیرم یا اخا حسین من یا اخا امشب به تو خواهر تو گریه کند عصر فردا نیزه بر حنجر تو گریه کند حسین من امشب اشک از دیدگان تر تو می‌ریزد عصر فردا زیر پا پیکر تو می‌ریزد حسین من امشب از فکر جدایی به سر و سینه زنم عصر فردا ز روی خاک تو را جمع کنم حسین من می‌زنم امشب برادر بوسه ها بر بدنت عصر فردا می‌کشی سر نیزه را از دهنت حسین من **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۶۶ می‌روی و من شدم چشم تماشا چکنم ای تو تنها یار من بعد تو تنها چکنم خداحافظ ای تو جان من دمی جان دادن خواهر ببین مانده ای تنها بگو پس کو یل ام البنین خداحافظ قدری آهسته برو تا من بیایم در برت تا بجای مادرم بوسه زنم بر حنجرت خداحافظ زبانحال امام علیه السلام با خواهر خود بدان حالا که بوسه می‌زنی بر پیکرم می‌شود مشگل بریده سر من از پیکرم صبوری کن می‌روم امّا ز هجران خواهرم گریه مکن از غم بی کسی‌ام بین حرم گریه مکن صبوری کن بعد من جان تو و جان سه ساله دخترم می‌خورَد سیلی زمانی که جدا گردد سرم صبوری کن زینم از قول من برگو حلالم کن رباب چون که او بیند سر اصغر رود بزم شراب صبوری کن **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۶۷ از حرم آمدم و دیدم تنت پاشیده اند ناکسان بر این زمین خوردن من خندیده اند حلالم کن نخل من حیف که بی برگ و برت گردانده اند من خودم دیدم که با نیزه برت گردانده اند حلالم کن من خودم دیدم که شمر دون تو را سر می‌برید خنجرش را بر روی حنجر مکرر می‌کشید حلالم کن می‌کنم گریه و دشمن دور ما در هلهله میروم بی تو ببین شد ساربانم حرمله حلالم کن یا اخا یا غیرت الله سینه ام را غم گرفت دور ناموس تو را یک عده نامحرم گرفت حلالم کن **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۶۸ روز من شد شام غم، شام غریبان را ببین ماه افتاده به‌خون، حال یتیمان را ببین حسین جانم پا برهنه می‌دویدن دختران بر روی خار بهر حفظ معجران وَ علیکنّ بالفرار حسین جانم بعد تو بر روی مه جوهر نیلی می‌زدند چشم تو روشن به طفلانِ تو سیلی می‌زدند حسین جانم در بیابان یا اخا ناموست آواره شده چادر و مقنعه‌ی مادر من پاره شده حسین جانم نه فقط از گوشها گوشواره را بردن حسین پیش چشمان رباب گهواره را بردن حسین حسین جانم **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۶۹ نه فقط اصغر که آقا من خودم قربان تو تو به طشت زر و من هستم بلاگردان تو حسین جانم در وداع آخرین هر کسی آمد سوی تو شد حیا مانع که آیم من ببوسم روی تو حسین جانم جای آن لحظه دگر بوسه به رویت می‌زنم گر سرت در بر نگیرم سر خود می‌شکنم حسین جانم تا سرت را پس دهم دشمن به زخمم زد نمک آنقَدَر بر صورتم با تازیانه زد کتک حسین جانم **** @mahmud_asadi_shaegh135
2023_07_04_00_17_54.mp3
756.5K
سبک اول از ۷۵۷ الی ۷۶۹ به این سبک واحد و زمزمه
2023_07_04_00_16_18.mp3
852.6K
سبک دوم از ۷۵۷ الی ۷۶۹ به این سبک زمزمه
۷۷۰ در راه تو اولین قتیلم من گلی از گلزار عقیلم ای حسین جانم بی کس و یاور بی یار و تنها حال میهِمان دارد تماشا ای حسین جانم بین کوچه ها شدم آواره نام تو بردم شد لبم پاره ای حسین جانم باتو گویم من در این دل شب که میاور همراه خود زینب ای حسین جانم سربسته گویم من ز سر دار وا کن از گوش طفلت گوشوار ای حسین جانم آن هایی که از حیدر بریدند با دسته بسته ام سر بریدند ای حسین جانم می بَرد دشمن از بغض و عدوان جسم مرا بازار قصابان ای حسین جانم **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۷۱ کربلا ازغم جان بر لب آمد خیمه بر پا کن که زینب آمد آه و واویلا کربلا آمد یاس و هم لاله آمده از ره طفل سه ساله آه و واویلا یک طرف اصغر بین قافله یک طرف با تیر آمد حرمله آه و واویلا غرق خون گردد یوسف لیلا می شود از کینه ارباً اربا آه و واویلا غلتد بخون هفتاد و دو یارم گردد بی دست اینجا علمدارم آه و واویلا صورت اطفال می شود نیلی جای تسلیت می زنند سیلی آه و واویلا در اینجا آید کعب نی بر دوش گوشواره را می کِشند از گوش آه و واویلا **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۷۲ زخم جدایی شفا گرفته خرابه امشب صفا گرفته بابا حسین جان خوش آمدی ای تازه مهمانم فرش مهمان موی پریشانم بابا حسین جان ازچه ای مهمان دیر آمدی تو حالا که گشتم پیر آمدی تو بابا حسین جان بعد از تو بابا هر لحظه مُردم نبودی ببینی کتک خوردم بابا حسین جان ازسیلی هر دو چشم من تار است مثل زهرا دستم به دیوار است بابا حسین جان ازچه ای بابا مویت پر خاک است لب هایت پر خون و چاک چاک است بابا حسین جان **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۷۳ ازخیمه آوردم دو ستاره یکدم بر خواهر بنما نظاره سالار زینب به گیسوی تو هر دو اسیرند خواهنداز عشقت هر دو بمیرند سالار زینب ای قرار من،من بی قرارم بهر یاری ات دولاله دارم سالار زینب کن قبول ای یار دو گل خواهر قسمت دهم بر جان مادر سالار زینب گر بینم پرپر شود گلهایم ازخیمه دیگر بیرون نیایم سالار زینب **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۷۴ عمو از طفلی دل به تو بستم من به عشقت کردم سپر دستم ای عمو جانم غریبی ات با چشم خود دیدم از خیمه ها تا مقتل دویدم ای عمو جانم از تو شکستند ای عمو حرمت تکیه مزن بر نیزه ی غربت ای عمو جانم گرگان کوفی چنگت می زدن دیدم من از دور سنگت می زدن ای عمو جانم دشمن سنگی بر آیینه ات زد خولی تیر کین بر سینه ات زد ای عمو جانم **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۷۵ ای چراغ انجمنم قاسم ای ستاره ی حسنم قاسم آه و واویلا پیراهنت شد کفنت قاسم قربان عمو گفتنت قاسم آه و واویلا خشکیده لب،جان دادنت سخت است بر روی خاک افتادنت سخت است آه و واویلا پیش چشم از خون ترم قاسم غرق خون هستی در برم قاسم آه و واویلا زخمت را شویم با اشک دیده مثل اکبر شد،جسمت پاشیده آه و واویلا گریه کنان بر تو پدر تو نیزه بیرون زد از کمر تو آه و واویلا جان من ازغم آمده بر لب قدکشیدی تو، در زیر مرکب آه و واویلا **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۷۶ چشم خود بگشا آخرین یارم که به غیر از تو یاری ندارم لای لای علی جان ای غنچه من شدی پژمرده ازتشنگی لبت ترک خورده لای لای علی جان کم کم نفس های تو کم گشته سر تو بر دوش من خم گشته لای لای علی جان دلم از سوز آهت مسوزان زبان دور دهانت مگردان لای لای علی جان بر روی دستم شد جدا سرت کشتی ام با لبخند آخرت لای لای علی جان مادرت ازغم نیمه جان گشته سر تو بر پوست آویزان گشته لای لای علی جان بر حالم بنگر ای علی جانم بین میدان وحرم حیرانم لای لای علی جان **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۷۷ ای تو تمام حاصل بابا داغ تو گشته قاتل بابا ای علی جانم تو دهی جان و من نیمه جانم ای کمان ابرو کردی کمانم ای علی جانم اشک چشمم را کوفیان دیدند بر زانو زدنِ من خندیدند ای علی جانم اکبرم بر تو کردم نظاره خون زند از فرق تو فواره ای علی جانم این همه قاتل یک تن تنها یوسفم شد جسمت،ارباً اربا ای علی جانم دیدن اشک خواهرم سخت است بردن جسمت تا حرم سخت است ای علی جانم **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۷۸ ای دل شکسته دلم شکستی ای نور دیده،دیده ات بستی یا ابوفاضل بی تو روز من،مانند شام. است بعد تو عباس،کارم تمام است یا ابوفاضل سربسته گویم در حرم اصغر از عطش زد نفس های آخر یا ابوفاضل من شدم مانوس با اشک و ناله منتظرت در خیمه سه ساله یا ابوفاضل بی تو روی او می شود نیلی طفلم ندارد طاقت سیلی یا ابوفاضل چون فرق تو پشتم دو تاشد در حرم پای نامحرم وا شد یا ابوفاضل **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۷۹ شب عاشورا دیدنی باشد از حرم بوی فاطمه آید آه و واویلا امشب اصغر خواب است به گهواره فردا دهد جان،با حلق پاره آه و واویلا امشب اکبر گردد،گِرد بابا جسمش شود فردا ارباً اربا آه و واویلا امشب دور خیمه ها عباس است می شود فردا بی سر و بی دست آه و واویلا امشب حسین باشد فکر گودال فردا در گودال زند پر و بال آه و واویلا امشب در برِ بابا سکینه فردا جای نعل بر روی سینه آه و واویلا **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۸۰ مهلاً مهلا ای یوسف زهرا مهلاً مهلا ای تکیه گاه ما سالار زینب قدری آهسته تا آیم سویت مادرم گفته بوسم گلویت سالار زینب گرهستی بی یار،یا سیّدالناس زینب علمدارت جای عباس سالار زینب می روی اما ای گل حیدر ترسم ببینم جسمت را بی سر سالار زینب ترسم در مقتل کنم تماشا قاتل بگیرد محاسنت را سالار زینب گویی می بینم در بین گودال مثل بسمل می زنی پر و بال سالار زینب **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۸۱ ای برادر،ای نور دوعینم ای تن بی سر تویی حسینم؟ مظلوم حسینم جسمت را از خون شستشو کردند بر حلق تو نیزه فرو کردند مظلوم حسینم آنکه با نیزه بر پهلویت زد پیش من پنجه بر مویت زد مظلوم حسینم شمر دون بشکست آیینه ی تو باچکمه آمد بر سینه ی تو مظلوم حسینم کاش از غمت می مردم برادر دیدم می برّد از تن تو سر مظلوم حسینم یا اخا بنگر مانده ام تنها دور زینب پر از حرامی ها مظلوم حسینم **** @mahmud_asadi_shaegh135
۷۸۲ از غمت ای یار افسرده حالم ای هلالِ من،من چون هلالم سالار زینب راس تو بر نی سایبانِ من قاتلت گشته ساربان من سالار زینب دیدم بر نیزه،ای سر بریده ازحلق تو خون بر نی چکیده سالار زینب من نگویم با من تکلّم کن از نی بر طفلت یک تبسم کن سالار زینب زخم حنجرِ تو مانده بر دل کوبیدم سر بر چوبه ی محمل سالار زینب همان به بر خاکستر نشینی سرِ بی معجرم را نبینی سالار زینب **** @mahmud_asadi_shaegh135
4_6014971702272854106.mp3
18.88M
شعر کربلائی (ای طفل شیرخواره‌ی من یاس پرپرم) شعر شماره ۴۱۱ محرم ۱۴۴۰ روضه خوانی حاج حمید بهاری @mahmud_asadi_shaegh135