eitaa logo
کربلایی محمود اسدی (شائق) ۱۳۵
419 دنبال‌کننده
3 عکس
27 ویدیو
3 فایل
اشعار و مداحی
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۱۱۴ ام البنین عباس دیدم شدی نقش زمین عباس غریبیِ مرا ببین عباس عباس من **** پاشو از جا ای یاورم پاشو ای ساقیِ آب آورم پاشو تا نرفتن سوی حرم پاشو پاشو عباس **** پاشو از جا ای یارو غمخوارم من که جز تو کسی رو ندارم من با زاری بفکر بازارم علمدارم **** بی تو عباس دخترم آواره است بین کوفی صحبت گوشواره است حرف از نیزه و سر شیرخواره است پاشو عباس **** چیزی نموند از پیکرت عباس خوب شد اینجا نیس مادرت عباس دیدم پاشید مغزسرت عباس ای وای من **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۱۵ از روی تل دیدم که افتادی من جون دادم وقتی که جون دادی دور تو بود هلهله و شادی حسین من **** نحرت کردن کوفیا نامردن به حلقومت یه نیزه بند کردن حالا پیِ سر تو می‌گردن نحرت کردن **** ذبحت کردن جلو چشای من از حنجر نه که از پشت گردن دیدم تنت رو زیرو رو کردن ذبحت کردن **** زجرت دادن با نیزه و خنجر سر تو بود رو دامن مادر قدم زدن روی تن بی سر زجرت دادن **** ای هستی ام هستم به تاب و تب با دیدنت جانم آمد برلب جسمت چسبید به نعلای مرکب پیش زینب **** دیدم گرگا به سوی چاه رفتن نانجیبا طرف شاه رفتن زنده بودی رو سینت راه رفتن ای وای من **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۱۶ به کی بگم ای قافله سالار خواهرتو دارن میدن آزار میخوان مارو ببرن توو بازار ای وای من **** به کی بگم ای کعبه‌ی آمال که جسمتو دیدم آشفته حال خودم دیدم تنتو لگدمال ای وای من **** به کی بگم ای پاره پاره تن پاشو نگذار برم اسیری من به گریه‌هام طبل و کف می‌زدن ای وای من **** ببین دادش حال پریشانو به کی بگم ناقه‌ی عریانو دور کن از ما این شمرو سنانو ای وای من **** به کی بگم دادم ز کف طاقت پاشو عباس ای مظهر غیرت با ابن سعد من شدم هم‌صحبت ای وای من **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۱۷ چهل ساله یاد غم و دردام کشته منو جراحت بابام برا زخماش زخمی شده چشمام چهل ساله **** چهل ساله خواب ندارم یک شب روزی صدبار جونم اومد برلب آخه دیدم خون رو نعل مرکب ای وای من **** به کی بگم دل ماروسوزوند همونی که بابامو برگردوند عمه هامو توو کوچه ها چرخوند ای وای من **** چهل ساله از طعنه و آزار هرشب شده کابوس من بازار شد روز ما مانند شام تار وای از بازار **** توی بازار باز پاره شد گوشا بین انظار رفتن پرده پوشا رفتیم توو جمعِ برده فروشا وای از بازار **** @mahmud_asadi_shaegh135
2024_07_02_20_44_00.mp3
591.4K
از ۱۱۰۵ الی ۱۱۱۷ به این سبک
۱۱۱۸ السلام ای سر پر خون و خاکستری خاکی هستی اما از همه زیباتری کی رگای گردنتو این‌جور بریده معلومه رو حنجرت خیلی تیغ کشیده(بد بریده) با دیدن سرت جا داره بمیره دخترت چجوری بریده که هنوز داره خون میاد از حنجرت سوخته موهات چرا تنور روشن بود انگار بابا تقصیر کی بوده که رگات اینقد کوچیک بزرگه حالا **** هیچ خبر داری بابا بردن مارو کجا چی بگم از کوچه و بازار شامیا رفتی و دادن ناموستو خیلی عذاب عمه گفت ندیده بودم تا حالا شراب(وای از رباب) قلبمون شد کباب چشممون از غصه شد پُرآب به بچه‌ی کوچیکش یه زن شیر میداد پیش چشم رباب شامیا با عصا می‌زدن عمه رو بی‌هوا چی بگم از اون که میشه مست ناموس نمی‌فهمه بی حیا @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۱۹ از رو نیزه تماشا کن دردو غربتم خون حلقومت چکیده رویِ صورتم از روی نیزه بیا پایین لای لای علی کُشتی مادر رو ای نازنین لای لای علی (لای لای علی) خوردم یه جرعه آب شیردارم ای عزیز رباب موقع شیرخوردنت شده بیا توو آغوش من بخواب خونه کنج لبات دلتنگتم واسه‌ی خنده هات از چرخوندن نیزه نترس هرجا بری مادره باهات **** مگه یادم میره بیل دارا پشت حرم تورو از خاک درآوردن ای خاک برسرم سر تو مثل جوجه کندن نامحرما تن بی سرو توو بیابون کردن رها(کردن رها) اشک شرمه علی خونت هنوزم گرمه علی سپردم اسبا روت راه نرن که استخوونات نرمه علی @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۲۰ از پس داغ تو دل من بر نمیاد از تنی که می‌بینم اکبر در نمیاد هر کی اومد نیزه رو جسمت کاشت بی هوا قسمتی از جسمتو دیدم رو نیزه ها (رونیزه ها) حال من رو ببین راه میرم‌و می خورم زمین عصای پیری من حالا صدو ده تیکه‌ست روی زمین بغض دشمن فقط بوده تنها سر اسم‌تو برا گندم ری کوفیا قدّ گندم کردن جسمتو **** با تماشای تو خون دل خوردم علی تورو از بس که شمرده‌ام مُردم علی بجونت افتادن با مقراض زنها علی اینجا بود که جسمت شد ارباً اربا علی(ای وای علی) لرزید اعضای من پیکرته جلو پای من برای زدنت کوفیا یه کوچه واکردن، وای من بابات از پا فتاد به دلم کوفی داغی نهاد پسر سعد با خنده همش پسراشو نشونم میداد @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۲۱ پاشو از جا ای علمدارم، آب آورم تا نرفته نامحرمی به سوی حرم ای فدای سرت امیر سپاه من من به فکر سر بازارم، ای ماه من(ای ماه من) خم شد از من کمر افتاده خیمه ها در خطر غیرت الله پاشو و ببین بی تو زینب مونده بی سپر زینب منتظره دلواپسیش برا معجره تو اگه باشی توی حرم از هیچ گوشی گوشواره نره **** همه‌ی تیراندازا به بندت می‌کنن دیدم از دور با نیزه بلندت می‌کنن دیدم از دور شدی اسیر تیغای تیز بدنت توو اون شلوغیا شد ریزِ ریز( شد ریز ریز) چه جوری از زمین بردارم تو رو ای نازنین شبیه طفل شیرخواره شد قامت یل ام البنین در نمیاد صداش عالم بمیره واسه غماش مغز سرت افتاده رو خاک کاش کسی پا نذاره داداش **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۲۱ اومده با چکمه رو سینت شمر لعین سرتو دائماً می‌کوبه روی زمین بی حیا می کشید خنجر رو، رو حنجرت ناله می‌زنه یا بُنیَّ هی مادرت(هی مادرت) بی جوهر شد صدات خیلی نامرتبه رگات چادر مادرت خاکی شد از طرز دست و پا زدنات سرتو بد برید باز دوباره مادرت خمید از رگهات معلومه ای غریب خیلی ذبح گلو طول کشید **** جونم از دیدنت اومده بر لب حسین سینه ات شد زیارتگاه مرکب حسین ته گودال جسمتو دیدم عریان شده بدنت با خاک توو صحرا یکسان شده(یکسان شده) حال من بد شده راه سینه‌ی تو سد شده کاش کور بودم نمی‌دیدمت رو جسمت رفت و آمد شده رو خاکا دیدنت توو کُلّ صحرا پاشیدنت تا اسبو نعل تازه زدن پاشو محکم کوبید رو تنت **** @mahmud_asadi_shaegh135
2024_07_02_20_49_26.mp3
1.56M
از ۱۱۱۸ الی ۱۱۲۱به این سبک
۱۱۲۲ این غلامی که زخون رنگ به پیکر دارد از غم و غصه‌ی تو حالت مضطر دارد سینه‌ام تنگ شده، از نوک سرنیزه‌ی شان این سیه روی ببین، زخم به حنجر دارد روسیه هستم و بختم شده امروز سپید آمدی، جوْن ولی چشمِ ز خون تر دارد سر من را که گرفتی به روی دامن خویش چه کسی لحظه آخر سر تو بردارد؟ تو که رخ بر رخ من سودی و رفتی اما شمر بالای سرت دست به خنجر دارد تو که از راه رسیدی نفسم وا شده است چکمه ای روی تنم نیست کسی بردارد @mahmud_asadi_shaegh135