eitaa logo
کربلایی محمود اسدی (شائق) ۱۳۵
496 دنبال‌کننده
12 عکس
42 ویدیو
4 فایل
اشعار و مداحی
مشاهده در ایتا
دانلود
۳۲۱ یکدم بدیدنم بابا رضا بیا بیا ببین که من افتاده ام ز پا خون جگر شد حاصلم ای بابا شد همسر من قاتلم ای بابا واویلتا واویلتا واويلا همراه قاتلم،کنیزا اومدن زخم زبان به من،در حجره میزدن در پشت در،تا صف زدن بابا جان به اشک چشمم کف زدن بابا جان واویلتا واویلتا واويلا بابا،جوان تو ،چون گل فسرده است اما به سینه ام لگد نخورده است خاکی اگر چه صورتم شد اما کسی نکوبیده به رویم با پا واویلتا واویلتا واويلا **** @mahmud_asadi_shaegh135
۳۲۲ زهر قاتل بر،تن شرر می زد طعنه اش آتش،بر جگر می زد هلهله پشت در همسرم کرد خون به قلب من و مادرم کرد خدا خدا خدا،خدا غریبم من دختر مامون بی حیای پست با کنیزان در،پشت در بنشست وقت پژمردنم خنده کردند به زمین خوردنم خنده کردند خدا خدا خدا،خدا غریبم من بر رضا هستم لاله ای پرپر او حسین و من چون علی اکبر گر چه اکبر او هستم اما پیکر من نشد اربا اربا خدا خدا خدا،خدا غریبم من **** @mahmud_asadi_shaegh135
۳۲۴ به حجره یار جانی  شده قاتلت آقا ز زهر کینه او زد  شرر بر دلت آقا ترک خورده لبانت  زند زخم زبانت              واویلا  واویلا کنیزان در حجره  به روی او مبندید به پیش چشم زهرا  به اشک او مخندید اگر چه رفته از حال  بود به یاد گودال              واویلا  واویلا شنیدم دور جدت  همه صف زده بودند به غلتیدن او هم  همه کف زده بودند به سویش می دویدند  تنش را می کشیدند              واویلا  واویلا شنیده ام به حجره  تو را آب ندادند بدن را ز روی بام  روی خاک فتادند دگر نخورده اینجا  تنت نیزه ی اعدا              واویلا  واویلا @mahmud_asadi_shaegh135
۳۲۹ شد خزان در جوانی بهارم همدمی غیر از اشکم ندارم ظلم کافر آتشم زد زهر همسر آتشم زد از همه اینها فزون تر داغ مادر آتشم زد من غریبم آتش غم زد از دل شراره مثل بابا جگرم شد پاره در غریبی جان سپارم سر به خاک غم گذارم دارم ایندم بین حجره تشنه لب جان می‌سپارم من غریبم همچون لاله پژمردن چه سخت است تشنه لب جان سپردن چه سخت است در غریبی می‌دهم جان چون حسین با کام عطشان مثل او هرگز نباشد بین صحرا جسمم عریان من غریبم @mahmud_asadi_shaegh135
۳۳۰ کجایی ای مادرم شد لحظه‌ی آخرم ببینی افتادنم شکسته بال و پرم ببین مرا تشنگی از نفس انداخته همسرم از زهر کین کار مرا ساخته نمانده در تنم پیچ و تاب بُوَد ذکر لبم آب آب من غریبم من غریبم من غریبم پشت در حجره‌ام کنیزها آمدن به حال جان دادنم خنده کنان کف زدن پشت در حجره تا همسر من خنده کرد در نظرم خنده‌ی حرمله را زنده کرد وای من از مجلس شراب خنده کرد حرمله بر رباب من غریبم من غریبم من غریبم @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۵۱ بیا مادر ببین افتادم تو حجره بی‌ یاور زمین افتادم شبیه تو با سر بیا مادر پشت در حجره شادی و طرب بود رقص و خنده‌شان بر خشکی لب بود ای مادر دور و بر من هلهله بود دور حسینت حرمله بود خیلی زجر دادن حسینتو کشتنش تو چند مرحله بود ای مادر تو دیدی که شمر چه‌ها نکرد محاسنشو رها نکرد با یه ضربه و دو ضربه که سر از بدنش جدا نکرد **** دلم خونه توی حجره جون میدم غریبونه شدم خاکی و موهام پریشونه دلم خونه از روی بلندی انداخت بدنم رو اما در نیاورد دیگه پیرهنم رو بابا جان پاره پاره گشته جگرم تو همچو حسین، من اکبرم ولی دیگه از هم نپاشید در میان کوچه پیکرم اکبر رو یه عده تیرانداز کشتنش با خنده و آواز کشتنش میگن که زنای جراحه علی رو با مقراض کشتنش **** @mahmud_asadi_shaegh135