هدایت شده از اساتید انقلابی و نخبگان علمی
آیت الله مصباح یزدی :
🔸یکی از واعظان تهران، بعد از نماز مغرب و عشاء از علامه طباطبائی پرسید : چگونه در نماز، #حضور_قلب بیابم؟ فرمود : زیاد سخن نگویید ، پرگو نباشید!
ز مهر افروخته، ص 362
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی
http://eitaa.com/asatid_enghelabi
http://sapp.ir/asatid_enghelabi
هدایت شده از وحید یامین پور
🕯
🔸️ده سال پیش در محضر مرحوم آیت الله #مصباح_یزدی هشداری از ایشان شنیدم که فراموش نمیکنم؛ مضمون هشدار این بود:
اگر طوری دیگران را نقد کنید و از خود برانید که بهخاطر رفتار شما از حق دور شوند و برنگردند، گناه این انحراف و رفتارهای بعدیشان بر گردن شما هم هست.
🆔️ @yaminpour
هدایت شده از کانال رسمی میثم مطیعی
🔰 #توییت_نگار
🔹 عید فطر ۹۶ از جایگاه که آمدم پایین، همانجا تخریبها شروع شد. اصلاح طلب و اصولگرا هم نداشت، همه میزدند
🔸 به جز آقا و مردم، فقط یک نفر در میان علمای مطرح دلگرمی داد.
🔹 از دفتر آیت الله مصباح تماس گرفتند و گفتند حاج آقا فرمودند: این سه حدیث را بنویسید و برای مطیعی بفرستید و یک دوره آثار من را هم هدیه بدهید.
🔺 شاید یک روزی عکس این سه حدیث را منتشر کنم.
⚠️ باید وقتش برسه.
روز پایان کار این دولت اگر زنده بودم
منتشر میکنم.
▪️برای شادی روح حضرت آیت الله مصباح یزدی که در شب سالگرد سردار دل ها به آسمان پر کشید فاتحهای قرائت کنید.
🌐 صفحهرسمی #حاجمیثممطیعی :
twitter.com/meysammotiee1
☑️ @MeysamMotiee
هدایت شده از قصه های کودکانه
#تربیتی
۸ جمله طلایی کودکان عاشق شنیدن آن هستند
تو خیلی با اراده ای یعنی: آفرین که پشت کار داری.
خودت تصمیم بگیر یعنی: تو آدم مستقلی هستی.
احساستو می فهمم یعنی: ما تو رو درک میکنیم.
چقدر خوب حرف میزنی یعنی: روابط اجتماعی خوبی داری.
ممنون که به من کمک می کنی یعنی: تو آدم توانمندی هستی.
ما بهت افتخار میکنیم یعنی: اعتماد به نفس داشته باش.
من و مامان همیشه کنار تیم یعنی: تو در کنار ما امنیت داری.
ما خیلی دوستت داریم یعنی: پدر و مادرت عاشق تو هستند.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
لینک کانال جهت ارسال،دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
هدایت شده از قصه های کودکانه
عیدی كودكان را از آنها نگیرید...
💸بعضی از والدین پولهای عیدی كودكان را از آنها می گیرند
حال یا به بهانه این كه میخواهند برایشان نگه دارند و یا به بهانههای دیگر به هر حال آنها را از لذت عیدی داشتن و خرید كردن محروم می كنند؛ و این كار درستی نیست.
💸بایستی عیدی بچهها را به خود آنها بدهیم؛
و اگر سن آنها كم است و هنوز نمی دانند كه با آن پولها چه كنند، بهتر است پدر و مادر آنها را به مغازه ببرند و ضمن توضیحی كه برایشان می دهند از آنها بخواهند كه اسباببازی یا چیز دیگری را انتخاب كنند.
💸پول یا هدیهای كه دیگران به كودك میدهند مورد تمسخر قرار ندهید :
از دیگر وظایف والدین این است كه به كودكانشان آموزش دهند انسانهایی قدردان باشند. چنانچه ما عیدی كودك را مورد انتقاد قرار ندهیم و درباره كم یا زیاد بودن ارزش مادی آن صحبت نكنیم و نیز شخص عیدی دهنده را قضاوت نكنیم، بلكه به فرزندمان فرهنگ تشكر كردن را بیاموزیم، این مهم انجام میپذیرد.
🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
لینک کانال جهت ارسال،دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
SHabe_Jomeh_1396_02_07_&_29.mp3
1.57M
#پرسش_و_پاسخ
استاد الهی
❓به عنوان یک زن، چگونه رضایت امام زمان علیهالسلام را به دست بیاورم...؟؟؟
@ostadelahi
📌 *متن نامه تکان دهنده شهید حاج قاسم سلیمانی به فرزندش که به تازگی منتشر شده است:*
«بسم الله الرحمن الرحیم
🔹آیا این آخرین سفر من است یا تقدیرم چیز دیگری است که هر چه باشد در رضایش راضیام. در این سفر برای تو می نویسم تا در دلتنگیهای بدون من یادگاری برایت باشد. شاید هم حرف به درد بخوری در آن یافتی که به کارت آید.
🔸هر بار که ســفر را آغاز میکنم احساس می کنم دیگر نمی بینمتان. بارها در طول مســیر چهرههای پر از محبتتان را یکی یکی جلوی چشمانم مجسم کردهام و بارها قطرات اشکی به یادتانریختهام. دلتنگتان شدهام، به خدا ســپردمتان.
🔹اگر چه کمتر فرصت ابراز محبت یافتهام و نتوانستم آن عشق درونی خودم را به شما برسانم. اما عزیزم هرگز دیدهای کسی جلوی آیینه خود را ببیند وبه چشمان خود بگوید دوستتان دارم، کمتر اتفاق میافتد اما چشمانش برایش باارزشترینند. شما چشمان منید. چه بر زبان بیاورم و چه نیاورم برایم عزیزید. بیش از بیست سال است که شما را همیشه نگران دارم و خداوند تقدیر کرده این جان پایان نپذیرد و شما همیشه خواب خوف ببینید.
🔸دخترم هر چه در این عالم فکر می کنم و کردهام که بتوانم کار دیگری بکنم تا شما را کمتر نگران کنم، دیدم نمی توانم و این به دلیل علاقهی من به نظامیگری نبوده و نیست. به دلیل شغل هم نبوده و نخواهد بود. به دلیل اجبار یا اصرار کسی نبوده است و نیست. نه دخترم من هرگز حاضر نیستم به خاطر شغل، مسئولیت، اصرار یا اجبار حتی یک لحظه شما را نگران کنم، چه برسد به حذف یا گریاندن شما.
🔹من دیدم هرکس در این عالم راهی برای خود انتخاب کرده است. یکی علم میآموزد و دیگری علم میآموزاند. یکی تجارت می کند کسی دیگر زراعت می کند و میلیونها راه یا بهتر است بگویم به عدد هر انسان یک راه وجود دارد و هر کس راهی را برای خود برگزیده است.
🔸من دیدم چه راهی را می بایست انتخاب کنم. با خود اندیشیدم و چند موضوع را مرور کردم و از خود پرسیدم اولا طول این راه چقدر است. انتهای آنها کجاست، فرصت من چقدر است. و اساساً مقصد من چیست. دیدم من موقتم و همه موقت هستند. چند روزی می مانند و می روند. بعضیها چند سال برخیها ده سال اما کمتر کسی به یک صد سال می رسد. اما همه می روند و همه موقتند.
🔹دیدم تجارت بکنم عاقبت آن عبارت است از مقداری سکه براق شده و چند خانه و چند ماشین. اما آنها هیچ تأثیری بر سرنوشت من در این مسیر ندارد. فکر کردم برای شــما زندگی کنم دیدم برایم خیلی مهماید و ارزشمندید به طوری که اگر به شما درد برسد همهی وجودم را درد فرا میگیرد. اگر بر شما مشکلی وارد شود من خودم را در میان شــعلههای آتش می بینم. اگر شما روزی ترکم کنید بند بند وجودم فرو می ریزد. اما دیدم چگونه می توانم حلال این خوف و نگرانیهایم باشم. دیدم من باید به کسی متصل شوم که این مهم مرا علاج کند و او جز خدا نیست.
🔸 این ارزش و گنجی که شما گلهای وجودم هســتید با ثروت و قدرت قابل حفظ کردن نیست. وگرنه باید ثروتمندان و قدرتمندان از مــردن خود جلوگیــری کنند و یا ثروت و قدرتشــان مانع مرضهای صعبالعلاجشان شود و از در بسترافتادگی جلوگیری نماید. من خدا را انتخاب کرده ام و راه او را.
🔹اولین بار است که به این جمله اعتراف میکنــم؛ هرگز نمی خواســتم نظامی شــوم، هرگز از مدرج شــدن خوشــم نمیآمد. من کلمهی زیبای قاسم را که از دهان پاک آن بسیجی پاسدار شهید برمی خاست بر هیچ منصبی ترجیح نمی دهم. دوست داشتم و دارم قاسم بدون پسوند یا پیشوندی باشم. لذا وصیت کردم روی قبرم فقط بنویسید سرباز قاسم، آن هم نه قاسم سلیمانی که گندهگویی است و بار خورجین را سنگین می کند.
🔸عزیزم از خدا خواستم همهی شریانهای وجودم را و همهی مویرگهایم را مملو از عشق به خودش کند. وجودم را لبریز از عشق خودش کند. این راه را انتخاب نکردم که آدم بکشم، تو میدانی من قادر به دیدن بریدن سر مرغی هم نیستم. من اگر سلاح به دست گرفتهام برای ایستادن در مقابل آدمکشان است نه برای آدم کشتن. خود را سرباز در خانه هر مسلمانی می بینم که در معرض خطر است و دوست دارم خداوند این قدرت را به من بدهد که بتوانم از تمام مظلومان عالم دفاع کنم. نه برای اسلام عزیز جان بدهم که جانم قابل آن را ندارد، نه برای شیعهی مظلوم که ناقابلتر از آنم، نه نه... بلکه برای آن طفل وحشتزده بیپناهی که هیچ ملجأیی برایش نیست، برای آن زن بچهبهسینه چسبانده هراسان و برای آن آواره در حال فرار و تعقیب، که خطی خون پشت سر خود بر جای گذاشته است می جنگم.
🔹عزیزم من متعلق به آن سپاهی هستم که نمی خوابد و نباید بخوابد. تا دیگران در آرامش بخوابند. بگذار آرامش من فدای آرامش آنان بشود و بخوابند. دختر عزیزم شما در خانه من در امان و با عزت و افتخار زندگی می کنید. چه کنم برای آن دختر بی پناهی که هیچ فریادرسی ندارد و آن طفل گریان که هیچ چیز... که هیچ چیز ندارد و ه
مه چیز خود را از دست داده است. پس شما مرا نذر خود کنید و به او واگذار نمایید. بگذارید بروم، بروم و بروم. چگونه می توانم بمانم در حالی که همه قافله من رفته است و من جا ماندهام.
🔸دخترم خیلی خستهام. سی سال است که نخوابیدهام اما دیگر نمی خواهم بخوابم. من در چشمان خود نمک می ریزم که پلکهایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشــد تا نکند در غفلت من آن طفل بیپناه را سر ببرند.
وقتی فکر می کنم آن دختر هراسان تویی، نرجس اســت، زینب است و آن نوجوان و جوان در مسلخ خوابانده که در حال سربریده شدن است حسینم و رضایم است از من چه توقعی دارید؟ نظارهگر باشم، بیخیال باشم، تاجر باشم؟ نه من نمی توانم اینگونه زندگی بکنم.
والسلام علیکم و رحمت الله»
⛯ @mahram_e_del