eitaa logo
محرم دل
279 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
10 فایل
﷽ میخوای بدونی مطالبِ کانال مَحرمِ دل، راجع به چیه و کیا دارن داخلش محتوا بارگذاری می کنند؟ یه سر کوچولو بزن به این لینک 👇 https://eitaa.com/mahram_e_del/1096 🌸امید که قبول اُفتد🌸 راه ارتباط با ادمین ها: ⛭ @Mahramedel@mj62moradi ایجاد:۹۶/۱۰/۱۷
مشاهده در ایتا
دانلود
«قسمت سوم از ویژه‌نامه روایت شیطان منتشر شد!» حمله‌ی موسی به فرعون با یک چوب خشکیده! موسی در تله جنگ فرعون _ سخن سردبیر: این‌بار آمده‌ام تا جزئیات شکست عصای موسی در برابر مارهای فرعون جانم، را برای شما بازگو کنم. بخوانید و آگاه(😈) شوید! | @mabnaschoole | 🇮🇷 👇👇🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3133669378C349d1c71fb
«قسمت چهارم از ویژه‌نامه روایت شیطان منتشر شد!» چرا هارون با طرح گوساله‌ی سامری مخالفت نکرد؟ آیا هارون جاسوسِ فرعون است؟ _سخن سردبیر: از نظر بنده هارون یا کشته شده یا جاسوس است یا تحت شکنجه و بازجویی‌ست یا هر دروغ دیگری که به ذهن خودتان می‌رسد! بالاخره من هم گاهی ایده‌هایم ته می‌کشند و از بعضی انسان‌ها یاد می‌گیرم😎😈 | @mabnaschoole | 🇮🇷 👇👇🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3133669378C349d1c71fb
«قسمت پنجم از ویژه‌نامه روایت شیطان منتشر شد!» با رونمایی از منجنیق «تاد» فرعون؛ خدای نیل تا فرات _سخن سردبیر: این‌بار استثنائاً صحبت خاصی با شما ندارم. فقط توجه شما را به آخرین سخنان گهربار جناب فرعون خطاب به موسی جلب می‌کنم. باشد که آگاه شوید. (شرح در تصویر) | @mabnaschoole | 🇮🇷 👇👇🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3133669378C349d1c71fb
«قسمت ششم از ویژه‌نامه روایت شیطان منتشر شد!» مخالفت جمعی از بنی اسرائیل با جنگ در ارض مقدس؛ سازش سازش تا پیروزی! _سخن سردبیر: در این شماره ثابت کردم که هزینه مقاومت از هزینه سازش بیشتر است و برای یک زندگی معمولی(😏) چاره ای جز سازش با من و سرداران من ندارید. 😈✌️ | @mabnaschoole | 🇮🇷 👇👇🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3133669378C349d1c71fb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رضوان الهی نثار عزیزِ ما که در نحوهٔ مواجهه با فرمود: «ما دشمن‌مان را می‌شناسیم. اگر ترسیدیم، مثل سگ هار تعقیب می‌کند...» یعنی اجازه غفلت کردن و خوشبینانه تعلل کردن نداریم! شعار «زمین گذاشتن سلاح» از قدیم الایام مطرح بوده و تازگی نداشته و ندارد! تا جاییکه خداوند متعال در می فرمایند: کافران آرزو می‌کنند که شما از سلاح‌ها و سازوبرگ خود غافل شوید تا ناگـهان و به یکباره بر شما یورش برند. (سوره نسـاء / ۱۰۲) یادمون نره؛ دشمنِ قسم خورده‌ی ما به سرکردگی ابلیسِ خبیث، تا نسل بشر را از بین نبرده و به نیستی نکشاند، دست از کار برنخواهد داشت. گاهی اجازه و نداریم وگرنه با لگد دشمن از خواب بیدار خواهیم شد. 🇮🇷 👇👇🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3133669378C349d1c71fb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🔴 حمله بی‌سابقه منظرپور، سردبیر سابق بی‌بی‌سی به ربع پهلوی و اپوزیسیون: شما خائنان و وطن‌فروشان این خواب را که اسرائیل بتواند به ایران حمله کند به گور خواهید برد، چنانچه رجوی این آرزو را به گور برد! 🔺اینها مُشتی وطن‌فروشِ خائنِ بی‌سوادند که زبان از تشریح میزانِ رذالت و خیانتشان عاجز است؛ کل سیستم پادشاهی در مستراح تاریخ دفن خواهد شد. ✖️پ ن: بعضی دشمنان ، نسبت به بعضی دیگه شون، هنوز مقداری شرف دارند. 🇮🇷 👇👇🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3133669378C349d1c71fb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سکانس پایانی قهرمان 🔹آن‌طور که دشمن گفته و تصاویر نشان می‌دهند، سکانس پایانی قهرمانِ قصه ما این‌گونه بوده: پیرمرد، تنها بود و بی‌کس و البته شجاع و نترس. جوان‌های دشمن محاصره‌اش کردند ولی قهرمان، تا آخرین گلوله جنگید. نیروهای تیپ ویژه، از او ترسیدند و با  تانک به سمت او شلیک کردند. زانوی چپش کاملا خرد شد، ساعد دست راست هم شکست، انگشت سبابه دست چپ هم قطع شد؛ اما او تسلیم نشد. فرمانده نیروهای ویژه تلاش کرد با نیروهایش از پله‌ها بالا رفته و بر قهرمانِ زخمی و بی‌رمق، پیروز شود؛ اما او با نارنجک این‌ها را عقب راند. 🔹شکستگی استخوان‌ها و خون‌ریزی‌، رمق از قهرمان ربوده بود. کوادکوپتر وارد ساختمان شد تا بدانند این مرد تسلیم ناپذیر کیست؟ اما او در تنهایی و جراحت هم کاملا باهوش و زرنگ بود: چهره‌اش را با چفیه‌ای پوشانده بود و با همان درد شدید، کوادکوپتر را فراری داد. 🔹تک‌تیرانداز دشمن به پیشانی‌اش شلیک کرد اما خونی بر صورتش نریخته، یعنی خون‌ریزی خیلی شدید بوده و خونی در بدن نداشته. در نهایت مجددا تانک دشمن گلوله دیگری شلیک کرد و طبقه دوم آوار شد. نیروهای ویژه، هنوز جرأت نزدیک شدن به قهرمان در طبقه دوم را نداشتند و او را رها کردند. یک روز بعد و پس از تمام شدن همه چیز، بالاخره بالا رفتند و قهرمانی را دیدند که در کنار سلاح و کتاب دعای‌ش به شهادت رسیده است. 🔹فیلمنامه و دکوراسیون صحنه، عجیب سورئال است. قهرمان قصه، یک کلاشینکف خراب دارد که ناگزیر شده با چسب برق، قطعات آن را به هم بچسباند. تا آخرین فشنگ و آخرین قطره خون جنگیده. پیکرش نه روی زمین، که روی مبل افتاده و زیر تونل‌ها نیست؛ بلکه در یک منزل مسکونی عادی است. 🔹عجب دکوراسیون عجیبی برای پایان‌بندی فیلم! قهرمان، خانه، مبل، اسلحه و البته کتاب دعا... حتی وقتی سربازان دشمن بالای پیکر او هستند، هیچ نشانه‌ای از خوشحالی در آن‌ها نیست؛ چهره‌های‌شان بهت‌زده است. 🔹ابوابراهیم شهید شده و اکنون، منتظر ابراهیم‌هایی هستیم که قرار است بت بزرگ را بشکنند و بساط نمرود و نمرودیان را جمع کنند. آتش بر این ابراهیم‌ها، گلستان است و خوشا به حال اینان. 🔹همیشه، خورشید در سپیده‌دم خود، از میان خون برمی‌خیزد. آنان که سرخی شفق را می‌بینند، منتظر سپیدی خورشید هم هستند. 🇮🇷 👇👇🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3133669378C349d1c71fb
🔴 فیلم‌بردار شیطان است اما میزانسن را خدا چیده ممنتوی نولان را دیده‌اید؟ یک فیلم نئونوآر دوروایته‌ست. یک روایت زمان حال را به شکل خطی پیش می‌برد. روایت دیگر، وقایع گذشته را بازگو می‌کند، اما نه به شکلی خطی، که به طرز دیوانه‌واری با عقب‌گردهای متوالی. حیرت‌انگیز است که این دو روایت، درحالی‌که مدام دارند در جهت معکوس هم حرکت می‌کنند و از هم فاصله می‌گیرند، در یک نقطه به هم می‌رسند و آن نقطه کجاست؟ سکانس پایانی. اگر ممنتو را دیده باشید می‌دانید سکانس پایانی مهم‌ترین سکانس فیلم است، چون به تمام سکانس‌های پیش از خودش معنا می‌بخشد. بدون آن همه‌چیز در تعلیقی دیوانه‌کننده معلق می‌ماند. ده‌ها فرضیه روی میز است و مخاطب نمی‌داند بالاخره حقیقت چیست. کسی نمی‌تواند داستان فیلم را درست تعریف کند مگر این‌که آن سکانس پایانی را دیده باشد. این فیلم، سکانس پایانی زندگی یحیی‌ست. یکی نوشته بود: «فیلم‌بردار شیطان است اما میزانسن را خدا چیده» یحیی بدن مجروحش را کشانده تا یک مبل در خانهٔ خرابه‌ای در رفح، نه در تونلی زیرزمین، که روی زمین، جلوی چشم حرامی‌ها. دست راستش به‌شدت آسیب دیده. بازویش را با سیمی محکم بسته، آن‌طور که چریکی خوب بلد باشد حتی به تاوان درد، جلوی خون‌ریزی و عفونت را بگیرد. صورتش را با چفیه پوشانده، آن‌طور که همیشه بود، رهبر رازآلود ، مردی که معروف بود حتی سایه ندارد، مردی که تا آخرین لحظات نمی‌خواست غاصب‌ها بفهمند که را محاصره کرده‌اند و تو فکر کن مغزت چقدر باید تعلیم‌دیده و سمباده‌خورده باشد که وقتی با مرگ گلاویزی و درد بر تنت چنبره زده، حواست به همه‌چیز باشد. تکه‌چوبی، عصایی، کنار دستش گذاشته به‌عنوان آخرین فشنگ مردی که با پست‌ترین مخلوقات عالم دست‌به‌گریبان است و دشمنی دارد که جگر ندارد رودررو بجنگد و پهپاد را پیش‌مرگ خود می‌کند. یحیی آخرین نفس را هم سر مقاومت می‌گذارد. چوب را پرت می‌کند سمت پهپاد و انگار عصای موسی اژدها شده باشد، پهپاد می‌گریزد! بعد، چند توپ جنگی به مصاف تن زخم‌خورده‌اش می‌روند که قرآن و تسبیح در جیب دارد و کتاب دعایش در آرزوی شهادت چنان ورق خورده که به کهنگی می‌زند. این سکانس پایانی، آمده تا به همهٔ شایعه‌ها و تهمت‌ها پایان بدهد. آمده تا روایت‌های پیشین خودش را معنادار کند و گذشته و حال این مجاهد نستوه را به هم پیوند بزند. من یک مرد دیگر را هم می‌شناسم که خیلی حرف پشت سرش بود و سکانس آخر عمرش را امام رضا طراحی کرد و میزانسن را در جنگلی مه‌آلود چید. بدون این سکانس‌های پایانی، کسی نمی‌تواند قصهٔ این دو مرد را، درست تعریف کند، دو مرد که پاکیزه زیستند و پاکیزه مردند. 🔗 از صفحه 🇮🇷 👇👇🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3133669378C349d1c71fb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا