#سلامخدمٺشمادوسٺگرامےツ
بࢪاتوڹ ࢪماݩ آوࢪدم یڪ ࢪمان زیبا و متفاوٺِ #عاشقانھمذهبے کھ اسمش هسٺ↯
#دختࢪبسیجے
خلاصھࢪماݩ:↯
بانوی بسیجی بر عکس اسمش درباره ی آراد! پسری پولدار و بی بند و باره که زندگی ش رو صرف خوش گذرونی و کارش کرده ولی از یه جایی به بعد با ورود آرام دختری ساده و مغرور و در عین حال پایبند به اعتقادات! به زندگیش مسیر زندگیش عوض می شه و برای اولین بار توی زندگیش عشق رو تجربه می کنه!
داستان از اونجایی شروع می شه که آراد بعد از اینکه از مسافرت بر می گرده می بینه در غیاب او پدرش برای شرکتشون نیروی جدید استخدام کرده و یکی از این نیروها آرامه که آراد و دوستش پرهام، چشم دیدنش رو ندارن و می خوان هر جور که شده او رو اخراج کنن بدون اینکه پدر آراد که صاحب شرکته چیز ی در این مورد بفهمه و وانمود کنن آرام رو به خاطر کم کاری و نا واردیش اخراج کردن!
بانوی بسیجی داستانی کل کلی و عاشقانه از زبان اول شخص یعنی آراد و با پایانی خوش اسٺ
منتظࢪتوݩ هسٺیم↯ツ
https://eitaa.com/joinchat/640090162Cb94d5837ea