#قسمتی_از_رمان😍❤️
من از نسل سوخته ام … اما سوختن من … از آتش جنگ نبود …
داشتم از پله ها می اومدم بالا که چشمم بهش افتاد … غرق خون … با چهره ای آرام … زیرش نوشته بودن … “بعد از شهدا چه کردیم؟ … شهدا شرمنده ایم” …
چه مدت پای اون تصویر ایستادم و بهش نگاه کردم؟ … نمی دونم … اما زمان برای من ایستاد … محو تصویر شهیدی شدم که حتی اسمش رو هم نمی دونستم …
#نویسنده📝
[....شهید سید طاها ایمانی...]
ادامه ی رمان واقعی ♡نسل سوخته♡ در کانال👇🏻👇🏻زود عضو شو 😍☺️
♥️بزن رو کتابا📚 بیا رمان شهدایی بخون😉🦋👇
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚