✨#نماز_شهیدان
🍃#شهــیدعباسبابایی
🕋 بنده به عنوان مسئول حفاظت قرارگاه رعد، به سربازان نگهبان دستور داده بودم تا شبها پس از خاموشی، برای ورود و خروج به قرارگاه، ایستِ شبانه بدهند.
یکی از شبها نگهبان پاس دو، که نوبت پاسداری اش از ساعت دو الی چهار صبح بود سراسیمه مرا از خواب بیدار کرد و گفت: در ضلع جنوبی قرارگاه شخصی هست که فکر می کنم برایش مشکلی پیش آمده.
🕋 پرسیدم: مگر چه کار می کند؟ گفت: او خودش را روی خاک ها انداخته و پیوسته گریه می کند.
من بی درنگ لباس پوشیدم و همراه سرباز به طرف محلی که او نشان می داد رفتم. به او گفتم که تو همین جا بمان.
🕋 سپس آهسته به طرف صدا نزدیک شدم. صدا به نظرم آشنا آمد. نزدیکتر که رفتم او را شناختم.
شهید تیمسار عباس بابایی، فرمانده قرارگاه بود.
🌾او به بیابان خشک پناه برده بود و در دل شب آنچنان غرق در مناجات و راز و نیاز به درگاه خداوند بود، که به اطراف خود توجهی نداشت.
من به خودم اجازه ندادم که خلوت او را برهم بزنم.
📚 پرواز تا بی نهایت، ص 233.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
⚫️@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
اجازه نمیداد پشت سرِ کسی حرف بزنیم
میگفت: اگر مشکلی هست
رویِ کاغذ بنویس و به آن شخص برسان..
🍃#شهیدسیدمجتبیعلمدار
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
⚫️@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨
🍃#فرزندانمــــادر
شب عملیات والفجر ۸ بود.
بهش گفتیم فرماندهی گفته نمیتونی در عملیات شرکت کنی....
بغضش ترکید، اشک روی گونه اش شروع به غلطیدن کرد و گفت چرا من... منم می خواهم بیام!
گریه می کرد و با لهجه کازرونی التماس می کرد.
هی می گفت اقای مهدوی ههههاااانمبری؟
می گفتم نه !
شاید صد بار این خواهش تکرار شد.
رضا که با محسن هم سن وسال و رفیق جنگ و پایه بود هم به التماس و گریه افتاد که محسن هم بیاد!
کلافه شدم سرشان داد زدم و رفتم سمت گروهان.
یک مرتبه محسن دوید جلویم با اشک گفت:
دیشب خواب حضرت زهرا(س) را دیدم. به من گفت تو میای پیش خودم!
تعجب مرا که دید ادامه داد:
به قران اگه دروغ بگم. اگه نبریم شکایتت رو می کنم!
خیلی با جذبه وجدی می گفت.
یک مرتبه بدنم شل شد. بی اختیار گفتم: برو آماده شو بیا!
پرید سر و صورتم رو بوسید. بعد دست دور گردن رضا انداخت و همدیگر را بغل کردند.
رضا گفت: بچه بدو که آخر گرفتی!
من مبهوت، نگاه این دو نوجوان کم سن وسال می کردم و بی اختیار اشک
می ریختم.
همان شب عملیات والفجر هشت هر دو پر کشیدند.
بعد از عملیات فهمیدم که رمز عملیات هم "یا زهرا" بود.
🍃#شهیدمحسنشیرافکن
🍃#شهیدرضاحیدری
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
⚫️@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
بنده خدایے میگفت:
همہ میگن شهدا رفتن،تا ما بمونیم!
ولے من میگم شهدا رفتن،تا ما دنبالشون بریم :)
1.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ جوری زندگی کنید که پدرتون این طوری ازتون راضی باشه
❇️ بوسه پدر شهید بابایی بر پای فرزند شهیدش
#شهید_عباس_بابایی
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
⚫️@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨