eitaa logo
🥀میدان صراط مستقیم🥀
499 دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
7.9هزار ویدیو
49 فایل
✨✨✨✨✨✨✨✨✨ لازم به ذکر است که: کپی برداشتن از مطالب میدان با ذکر صلواتی به نیت 🌸سلامتی و ظهور امام عصر عج🌸 آزاد میباشد ✨✨✨✨✨✨✨✨ #نذرظهورش بفرستید#صلوات 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 #اللهم_صلی_علی_محمدوآله_محمدوعجل_فرجهم ✨✨✨✨✨✨✨✨✨
مشاهده در ایتا
دانلود
عزیزم‌... 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem
به روایت شهید مدافع حرم شهید سعید قارلقی 💢بابا اردیبهشت ماه ۹۴ رفت و ۲۸ روز بعد در ششم خردادماه در سامرا به شهادت رسید. ۹ خرداد هم پیکر‌ش آمد و دهم در قطعه ۲۷ بهشت زهرا و کنار مزار برادر شهیدش حمید قارلقی به خاک سپرده شد. عموی شهیدم حمید قارلقی سه سال از بابا کوچک‌تر بود و سال ۶۷ شهید شد. ما خیلی به زیارت مزار عمو می‌رفتیم و اتفاقاً بابا هم در همان جایی که خیلی دوست داشت دفن شد.. ▫️ ظاهراً بابا همراه مترجمش به تله انفجاری داعش افتاده و شهید شده بودند، اما پدرم یک عمر بسیجی بود، بسیجی ماند و همین روحیه بسیجی هم باعث شد تا عاقبت بخیر شود. شهید قارلقی هیچ وقت راه و رسم بسیج را فراموش نکرد و از همان نوجوانی که به عضویت بسیج درآمد، خودش را یک بسیجی می‌دانست. 🍃او بر سر عهدش ایستاد و پایان این راه نیز عاقبتی، چون شهادت داشت... شهید 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem
به روایت شهید مدافع حرم شهید سعید قارلقی 💢بابا اردیبهشت ماه ۹۴ رفت و ۲۸ روز بعد در ششم خردادماه در سامرا به شهادت رسید. ۹ خرداد هم پیکر‌ش آمد و دهم در قطعه ۲۷ بهشت زهرا و کنار مزار برادر شهیدش حمید قارلقی به خاک سپرده شد. عموی شهیدم حمید قارلقی سه سال از بابا کوچک‌تر بود و سال ۶۷ شهید شد. ما خیلی به زیارت مزار عمو می‌رفتیم و اتفاقاً بابا هم در همان جایی که خیلی دوست داشت دفن شد.. ▫️ ظاهراً بابا همراه مترجمش به تله انفجاری داعش افتاده و شهید شده بودند، اما پدرم یک عمر بسیجی بود، بسیجی ماند و همین روحیه بسیجی هم باعث شد تا عاقبت بخیر شود. شهید قارلقی هیچ وقت راه و رسم بسیج را فراموش نکرد و از همان نوجوانی که به عضویت بسیج درآمد، خودش را یک بسیجی می‌دانست. 🍃او بر سر عهدش ایستاد و پایان این راه نیز عاقبتی، چون شهادت داشت... 🕊🕊🕊🕊 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem
💢رفته بودیم برا شناسایی ۸. وسط که مدشد و ازمسیرمستقیم منحرف شدیم ورفتیم سمت دوعراقی که میکردن.ماه بالا بود هوا هم صاف. گفتم حسین یه دعاکن! 💢دستشو از آب درآورد سمت و گفت:خدا یه بفرست! همان لحظه ابرسیاهی ماه را پوشاند. از کنار ها رد شدیم رفتیم تو نیزار. گفتم:هنوز باورت نکردم؟ گفت: ابررا ببر! ابر کنار رفت و همه جا روشن شد! به او گفتم یک حرف بهت میزنم به من نه نگو؛ گفتم برادرم را برایت بگیرم؟ قبول کرد. رفتیم همه حرفها را هم زدیم اما برای او یک شرط گذاشتند؛ گفتند اگر از سپاه بیرون بیاید دخترم را به او میدهم. 💢امیر گفت: من از نمی توانم بیرون بیایم همین لباس کفن من است! عملیات ۴ بود. لباس به تن داشت؛ تعداد زیادی نارنجک هم به خودش کرده بود. گفتم چه خبره؛ چرا اینقد نارنجک؟ گفت:بچه ها سختشونه با زیاد تو آب حرکت کنن. براشون میبرم اون سمت که دستشون خالی نباشه... ۱۳۶۵/۱۰/۴در عملیات ۴ شهید شد و سال بود که جنازه اش برگشت. 🍃(امیر)مهدی زاده 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ⚫️@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨