eitaa logo
🥀میدان صراط مستقیم🥀
491 دنبال‌کننده
15هزار عکس
8هزار ویدیو
49 فایل
✨✨✨✨✨✨✨✨✨ لازم به ذکر است که: کپی برداشتن از مطالب میدان با ذکر صلواتی به نیت 🌸سلامتی و ظهور امام عصر عج🌸 آزاد میباشد ✨✨✨✨✨✨✨✨ #نذرظهورش بفرستید#صلوات 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 #اللهم_صلی_علی_محمدوآله_محمدوعجل_فرجهم ✨✨✨✨✨✨✨✨✨
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 با بیت المال میانه خوبی نداشت. نمی خواست زیر دَین مردم برود. رفته بودم تدارکات تا یک سری وسایل برای سید حمید بگیرم. مسئول تدارکات گفت: سید حمید چیزی از ما نمی گیرد. معمولا وسایلش را خودش از شهر تهیه می کند. خیلی تعجب کردم. رفتم پیشش و گفتم: چرا این کار را می کنی؟ گفت: نمی توانم. می ترسم بروم زیر دین مردم. 🌹 اگر پولی هم از راه جبهبه دست می آورد، در راه خیر مصرفش می کرد. مادرش می گفت: هر وقت می خواست به جبهه اعزام شود، کرایه راه را هم خودمان به او می دادیم. 🍃 ✍🏻 پا برهنه در وادی مقدس 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨
با بیت المال میانه خوبی نداشت. نمی خواست زیر دَین مردم برود.رفته بودم تدارکات تا یک سری وسایل برای سید حمید بگیرم. مسئول تدارکات گفت: سید حمید چیزی از ما نمی گیرد معمولا وسایلش را خودش از شهر تهیه می کند خیلی تعجب کردم. رفتم پیشش و گفتم: چرا این کار را می کنی؟گفت: نمی توانم می ترسم بروم زیر دین مردم. اگر پولی هم از راه جبهه  به دست می آورد، در راه خیر مصرفش می کرد. مادرش می گفت: هر وقت می خواست به جبهه اعزام شود، کرایه راه را هم خودمان به او می دادیم. روزهای آخر می‌گفت از مادرم شنیده ام که به زودی شهید می شوم حاج همت ترک موتور سید حمید بود که آسمانی شدند. 🍃 📙پابرهنه. اثر گروه شهید هادی 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨
🌹از زمانی که دوست صمیمی سید حمید، قدیر عابدی در منطقه حمیدیه شهید شد و نتوانست پیکرش را برگرداند، خیلی متأثر بود. چندین بار گروه های تجسس را روانه منطقه کرد، خودش هم می آمد، اما پیکر شهید پیدا نشد که نشد.از آن به بعد هر جا شهیدی می دید و امکانش بود، به عقب منتقل می کرد. 🌹می گفت: اگر کسی شهید شد، باید پیکرش را به دست خانواده اش برسانند. به جدم قسم! این خانواده ها دلشان فقط به همین پیکرها خوش است! 🍃 ✍پا برهنه در وادی مقدس 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨
🌹سید حمید مرخصی هم که می آمد، آرام و قرار نداشت. مدام یا با جبهه رفته ها در حال صحبت بود که دوباره برشان گرداند جبهه و یا جبهه نرفته ها بود که برای یک بار هم که شده، طعم جبهه را به آنها بچشاند. 🌹وقتی می خواست به جبهه برگردد، جمعی را با خودش همراه کرده بود. قبل از عملیات والفجر ۴ یک مینی بوس جبهه اولی آورده بود جبهه. 🍃" ✍پا برهنه در وادی مقدس 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨✨
🍃... 🍃.. خوشا ز نام و نشان گذشتن به عشق تو از جهان گذشتن... ------------------------------------ 🍃... دخترش دانشگاه شهید بهشتی تهران درس می‌خواند! به کسی نگفته بود که دخترِ حاج قاسم است استاد در روند تحصیلش مشکل درست کرد حاج قاسم وقتی مطلع شد پدری را تمام و کمال اجرا کرد و گفت: دخترم برای حل مشکلت هم نگویی که دخترِ من هستی! ------------------------------------------- 🍃.. در موقع نماز كسب و كار را كنار بگذاريد و با خدا به معامله بپردازيد كه خداوند بهترين تجارت كنندگان است -------------------------------------------- 🍃... به جبهه ڪه رسید ڪفشاشو داد بـھ یڪۍ از رزمنده‌ها! تو جبھہ دیگه ڪسۍ اونو با ڪفش ندید! میگفت: اینجا جـٰاییه ڪه خون شھدامون ریختـھ شده،حرمت داره.. و معروف شد به سیدپابرهنه..! :) ----------------------------------------- 🍃... هنگامی که پرواز میکنم احساس میکنم همچون عاشق به سویِ معشوق خود نزدیک می‌شوم و در بازگشت هر چند پروازم موفقیت آمیز بوده باشد مقداری غمگین هستم چون احساس میکنم هنوز خالص نشده‌ام تا به سوی خدا برگردم... اگر برای احیای اسلام نبود هرگز اسلحه به دست نمی‌گرفتم و به جبهه نمیرفتم پیروزی‌هایِ ما مدیون دست‌هایِ غیبی خداوند است ---------------------------------------------- 🍃.. خدایا! در این عُمر نامم عبدالحسیـن دانشگاہ امام حسین لشڪر 14 امام حسین گردان 104 امام حسین خـداوندا! خودت من را در راہ امام حسین قراردادی پس قربانی امام حسین ڪن! -------------------------------------------- 🍃... همہ دورٺا دور سفره نشسٺہ بودیم پدر و مادر مهدی خواهر و برادرش من رفٺم ٺوے آشپزخانہ چیزے بیاورم وقٺے آمدم،دیدم همہ نصف غذایشان را خورده‌اند ولے مهدے دسٺ بہ غذایش نزده ٺا من بیایم ---------------------------------------- 🍃.. خواهرم حجاب خود را حفظ ڪن و همیشه در زندگی خود حضرت زهرا{سلام‌الله‌علیها} و دیگر ائمه را الگو؎ خود قرار داده و با رعایت حجاب خود از خون من و دیگر شهـدا پاسدار؎ ڪن ----------------------------------------- 🍃... +چمران: من مرد زندگـے نیستم -پروانہ:(جا میخورد) یعنـے چہ؟ +چمران: من یڪ تڪلیفے توے این عالم دارم ڪہ فکر میڪنم براے این تکلیف بہ دنیا آمده‌ام نگاه نکن بہ دڪتراے فیزیڪ پلاسما،بہ حقوق ماهـے چند هزار دلار.. من بہ زودے همہ‌ے این‌ها رو باید بگذارم و برم -پروانہ: یعنـے انجام اون تکلیف با دوست داشتن،با عشق ورزیدن و با زندگـے ڪردن منافات داره؟ +چمران: با دوست داشتن و عشق ورزیدن نہ،براے اینڪہ اینها مقولات آسمانـےاند،ولـے با زندگـے کردن چرا،با هر تعلقـے ڪہ پاے آدم رو بہ زمین بند ڪند چرا 📚منبع: ڪتاب مرد رویاها -------------------------------------------- 🍃... بچه‌ها خیلی روحیه‌شون کسل بود آتیش شدید دشمن هم مزید علت خستگی بچه‌ها شده بود یه دفعه صدایِ شادی بچه‌ها بلند شد برگشتم دیدم پور احمد و امیر و چند نفر دیگه اومدن خط برای سرکشی بچه‌ها انقدر به اینا علاقه داشتن که روحیه‌شون کلا عوض شد ۱۰،۲۰ دقیقه بیشتر نگذشته بود که یه خمپاره پشت خاکریز خورد گرد و خاک عجیبی بلند شده بود همینکه گرد و غبار نشست دوربینم رو برداشتم تا ببینم چخبره رفتم جلوتر که این صحنه رو دیدم دو تا عکس ازش گرفتم یکی از تموم بدنش یکی از صورتش(همون عکس معروف) یه قطره خون رو لبش بود دیدم امیر تو اون حالت تو حال خودش و داره زیر لب زمزمه‌ای می‌کنه رفتم جلوتر ولی متوجه حرفش نشدم همون موقع بود که دیگه شهید شد... 📚منبع: ابروباد ------------------------------------------ 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨✨
🌹از زمانی که دوست صمیمی سید حمید، قدیر عابدی در منطقه حمیدیه شهید شد و نتوانست پیکرش را برگرداند، خیلی متأثر بود. چندین بار گروه های تجسس را روانه منطقه کرد، خودش هم می آمد، اما پیکر شهید پیدا نشد که نشد.از آن به بعد هر جا شهیدی می دید و امکانش بود، به عقب منتقل می کرد. 🌹می گفت: اگر کسی شهید شد، باید پیکرش را به دست خانواده اش برسانند. به جدم قسم! این خانواده ها دلشان فقط به همین پیکرها خوش است! 🍃 ✍پا برهنه در وادی مقدس 🛣میدان صراط مستقیم🛣 🕊@maidan_sarat_mostageem
❇️ در محضر ...🕊🕊 سید برهان حسینی، همرزم شهید 🎲سيد اهل رفاه و آسايش نبود، شب‌ها موقع خواب بر روي صخره يا سنگلاخ‌ها مي‌خوابيد و مي‌گفت: اين بدن به اندازه كافي استراحت كرده و بايد ادب شود. او اهل تظاهر نبود، خلوص بندگي در او متجلي بود.  شهيد حميد باقري در مورد سيد حميد چنين بيان نموده است: سيدحميد روزها مانند شير در ميدان رزم، مي‌جنگد و شب‌ها را به عبادت خداوند و خواندن نماز شب آن هم با حالتي وصف‌‌ناشدني مي‌پرداخت. شب‌هاي زيادي دنبال سيد مي‌رفتم كه بدانم چكار مي‌كند. به گوشه‌اي مي‌رفت و به عبادت مي‌پرداخت. يك شب متوجه شدم دستهايش را بالا گرفته و مرتب دعا مي‌كرد كه خدايا به من توفيق شهادت عطا فرما.  سيدحميد هميشه به دوستان و رزمندگان توصيه مي‌كرد رنگ سبز لباس شما بايد هميشه سبز باشد، مبادا جايي از آن را آمريكايي‌ها مشق‌نويسي كنند، مگر آن كه با سرخي شهادت آن را به رنگ سرخ درآوريد. شجاع باشيد و از هيچ قدرتي نترسيد. 🍃 🛣میدان صراط مستقیم🛣 🕊@maidan_sarat_mostageem
🍃... 🍃.. خوشا ز نام و نشان گذشتن به عشق تو از جهان گذشتن... ------------------------------------ 🍃... دخترش دانشگاه شهید بهشتی تهران درس می‌خواند! به کسی نگفته بود که دخترِ حاج قاسم است استاد در روند تحصیلش مشکل درست کرد حاج قاسم وقتی مطلع شد پدری را تمام و کمال اجرا کرد و گفت: دخترم برای حل مشکلت هم نگویی که دخترِ من هستی! ------------------------------------------- 🍃.. در موقع نماز كسب و كار را كنار بگذاريد و با خدا به معامله بپردازيد كه خداوند بهترين تجارت كنندگان است -------------------------------------------- 🍃... به جبهه ڪه رسید ڪفشاشو داد بـھ یڪۍ از رزمنده‌ها! تو جبھہ دیگه ڪسۍ اونو با ڪفش ندید! میگفت: اینجا جـٰاییه ڪه خون شھدامون ریختـھ شده،حرمت داره.. و معروف شد به سیدپابرهنه..! :) ----------------------------------------- 🍃... هنگامی که پرواز میکنم احساس میکنم همچون عاشق به سویِ معشوق خود نزدیک می‌شوم و در بازگشت هر چند پروازم موفقیت آمیز بوده باشد مقداری غمگین هستم چون احساس میکنم هنوز خالص نشده‌ام تا به سوی خدا برگردم... اگر برای احیای اسلام نبود هرگز اسلحه به دست نمی‌گرفتم و به جبهه نمیرفتم پیروزی‌هایِ ما مدیون دست‌هایِ غیبی خداوند است ---------------------------------------------- 🍃.. خدایا! در این عُمر نامم عبدالحسیـن دانشگاہ امام حسین لشڪر 14 امام حسین گردان 104 امام حسین خـداوندا! خودت من را در راہ امام حسین قراردادی پس قربانی امام حسین ڪن! -------------------------------------------- 🍃... همہ دورٺا دور سفره نشسٺہ بودیم پدر و مادر مهدی خواهر و برادرش من رفٺم ٺوے آشپزخانہ چیزے بیاورم وقٺے آمدم،دیدم همہ نصف غذایشان را خورده‌اند ولے مهدے دسٺ بہ غذایش نزده ٺا من بیایم ---------------------------------------- 🍃.. خواهرم حجاب خود را حفظ ڪن و همیشه در زندگی خود حضرت زهرا{سلام‌الله‌علیها} و دیگر ائمه را الگو؎ خود قرار داده و با رعایت حجاب خود از خون من و دیگر شهـدا پاسدار؎ ڪن ----------------------------------------- 🍃... +چمران: من مرد زندگـے نیستم -پروانہ:(جا میخورد) یعنـے چہ؟ +چمران: من یڪ تڪلیفے توے این عالم دارم ڪہ فکر میڪنم براے این تکلیف بہ دنیا آمده‌ام نگاه نکن بہ دڪتراے فیزیڪ پلاسما،بہ حقوق ماهـے چند هزار دلار.. من بہ زودے همہ‌ے این‌ها رو باید بگذارم و برم -پروانہ: یعنـے انجام اون تکلیف با دوست داشتن،با عشق ورزیدن و با زندگـے ڪردن منافات داره؟ +چمران: با دوست داشتن و عشق ورزیدن نہ،براے اینڪہ اینها مقولات آسمانـےاند،ولـے با زندگـے کردن چرا،با هر تعلقـے ڪہ پاے آدم رو بہ زمین بند ڪند چرا 📚منبع: ڪتاب مرد رویاها -------------------------------------------- 🍃... بچه‌ها خیلی روحیه‌شون کسل بود آتیش شدید دشمن هم مزید علت خستگی بچه‌ها شده بود یه دفعه صدایِ شادی بچه‌ها بلند شد برگشتم دیدم پور احمد و امیر و چند نفر دیگه اومدن خط برای سرکشی بچه‌ها انقدر به اینا علاقه داشتن که روحیه‌شون کلا عوض شد ۱۰،۲۰ دقیقه بیشتر نگذشته بود که یه خمپاره پشت خاکریز خورد گرد و خاک عجیبی بلند شده بود همینکه گرد و غبار نشست دوربینم رو برداشتم تا ببینم چخبره رفتم جلوتر که این صحنه رو دیدم دو تا عکس ازش گرفتم یکی از تموم بدنش یکی از صورتش(همون عکس معروف) یه قطره خون رو لبش بود دیدم امیر تو اون حالت تو حال خودش و داره زیر لب زمزمه‌ای می‌کنه رفتم جلوتر ولی متوجه حرفش نشدم همون موقع بود که دیگه شهید شد... 📚منبع: ابروباد ------------------------------------------ 🛣میدان صراط مستقیم🛣 🕊@maidan_sarat_mostageem
در محضر شهید 🎤: سید برهان حسینی، همرزم شهید سيد اهل رفاه و آسايش نبود، شب‌ها موقع خواب بر روي صخره يا سنگلاخ‌ها مي‌خوابيد و مي‌گفت: اين بدن به اندازه كافي استراحت كرده و بايد ادب شود. او اهل تظاهر نبود، خلوص بندگي در او متجلي بود.  شهيد حميد باقري در مورد سيد حميد چنين بيان نموده است: سيدحميد روزها مانند شير در ميدان رزم، مي‌جنگد و شب‌ها را به عبادت خداوند و خواندن نماز شب آن هم با حالتي وصف‌‌ناشدني مي‌پرداخت. شب‌هاي زيادي دنبال سيد مي‌رفتم كه بدانم چكار مي‌كند. به گوشه‌اي مي‌رفت و به عبادت مي‌پرداخت. يك شب متوجه شدم دستهايش را بالا گرفته و مرتب دعا مي‌كرد كه خدايا به من توفيق شهادت عطا فرما.  سيدحميد هميشه به دوستان و رزمندگان توصيه مي‌كرد رنگ سبز لباس شما بايد هميشه سبز باشد، مبادا جايي از آن را آمريكايي‌ها مشق‌نويسي كنند، مگر آن كه با سرخي شهادت آن را به رنگ سرخ درآوريد. شجاع باشيد و از هيچ قدرتي نترسيد. 🍃 🛣میدان صراط مستقیم🛣 🕊@maidan_sarat_mostageem
🍃... 🍃.. خوشا ز نام و نشان گذشتن به عشق تو از جهان گذشتن... ------------------------------------ 🍃... دخترش دانشگاه شهید بهشتی تهران درس می‌خواند! به کسی نگفته بود که دخترِ حاج قاسم است استاد در روند تحصیلش مشکل درست کرد حاج قاسم وقتی مطلع شد پدری را تمام و کمال اجرا کرد و گفت: دخترم برای حل مشکلت هم نگویی که دخترِ من هستی! ------------------------------------------- 🍃.. در موقع نماز كسب و كار را كنار بگذاريد و با خدا به معامله بپردازيد كه خداوند بهترين تجارت كنندگان است -------------------------------------------- 🍃... به جبهه ڪه رسید ڪفشاشو داد بـھ یڪۍ از رزمنده‌ها! تو جبھہ دیگه ڪسۍ اونو با ڪفش ندید! میگفت: اینجا جـٰاییه ڪه خون شھدامون ریختـھ شده،حرمت داره.. و معروف شد به سیدپابرهنه..! :) ----------------------------------------- 🍃... هنگامی که پرواز میکنم احساس میکنم همچون عاشق به سویِ معشوق خود نزدیک می‌شوم و در بازگشت هر چند پروازم موفقیت آمیز بوده باشد مقداری غمگین هستم چون احساس میکنم هنوز خالص نشده‌ام تا به سوی خدا برگردم... اگر برای احیای اسلام نبود هرگز اسلحه به دست نمی‌گرفتم و به جبهه نمیرفتم پیروزی‌هایِ ما مدیون دست‌هایِ غیبی خداوند است ---------------------------------------------- 🍃.. خدایا! در این عُمر نامم عبدالحسیـن دانشگاہ امام حسین لشڪر 14 امام حسین گردان 104 امام حسین خـداوندا! خودت من را در راہ امام حسین قراردادی پس قربانی امام حسین ڪن! -------------------------------------------- 🍃... همہ دورٺا دور سفره نشسٺہ بودیم پدر و مادر مهدی خواهر و برادرش من رفٺم ٺوے آشپزخانہ چیزے بیاورم وقٺے آمدم،دیدم همہ نصف غذایشان را خورده‌اند ولے مهدے دسٺ بہ غذایش نزده ٺا من بیایم ---------------------------------------- 🍃.. خواهرم حجاب خود را حفظ ڪن و همیشه در زندگی خود حضرت زهرا{سلام‌الله‌علیها} و دیگر ائمه را الگو؎ خود قرار داده و با رعایت حجاب خود از خون من و دیگر شهـدا پاسدار؎ ڪن ----------------------------------------- 🍃... +چمران: من مرد زندگـے نیستم -پروانہ:(جا میخورد) یعنـے چہ؟ +چمران: من یڪ تڪلیفے توے این عالم دارم ڪہ فکر میڪنم براے این تکلیف بہ دنیا آمده‌ام نگاه نکن بہ دڪتراے فیزیڪ پلاسما،بہ حقوق ماهـے چند هزار دلار.. من بہ زودے همہ‌ے این‌ها رو باید بگذارم و برم -پروانہ: یعنـے انجام اون تکلیف با دوست داشتن،با عشق ورزیدن و با زندگـے ڪردن منافات داره؟ +چمران: با دوست داشتن و عشق ورزیدن نہ،براے اینڪہ اینها مقولات آسمانـےاند،ولـے با زندگـے کردن چرا،با هر تعلقـے ڪہ پاے آدم رو بہ زمین بند ڪند چرا 📚منبع: ڪتاب مرد رویاها -------------------------------------------- 🍃... بچه‌ها خیلی روحیه‌شون کسل بود آتیش شدید دشمن هم مزید علت خستگی بچه‌ها شده بود یه دفعه صدایِ شادی بچه‌ها بلند شد برگشتم دیدم پور احمد و امیر و چند نفر دیگه اومدن خط برای سرکشی بچه‌ها انقدر به اینا علاقه داشتن که روحیه‌شون کلا عوض شد ۱۰،۲۰ دقیقه بیشتر نگذشته بود که یه خمپاره پشت خاکریز خورد گرد و خاک عجیبی بلند شده بود همینکه گرد و غبار نشست دوربینم رو برداشتم تا ببینم چخبره رفتم جلوتر که این صحنه رو دیدم دو تا عکس ازش گرفتم یکی از تموم بدنش یکی از صورتش(همون عکس معروف) یه قطره خون رو لبش بود دیدم امیر تو اون حالت تو حال خودش و داره زیر لب زمزمه‌ای می‌کنه رفتم جلوتر ولی متوجه حرفش نشدم همون موقع بود که دیگه شهید شد... 📚منبع: ابروباد ------------------------------------------ 🛣میدان صراط مستقیم🛣 🕊@maidan_sarat_mostageem