🔹دعای کمیل
🔻مداح که میگفت: «اللّهم اِنّی اَسئَلُکَ بِرَحمَتِک.. » صدای گریه ی مهرداد به هوا میرفت ، تا آخر دعا؛ گویی اصلاً نمی توانست جلوی گریه اش را بگیرد.
🔻یک روز که با هم بودیم و از هر دری با هم حرف میزدیم ، با شوخی بهش گفتم: راستی پسر! چرا وقتی دعا میخونی، اینقدر گریه می کنی؟
🔻اول نمیخواست جوابم را بدهد، اما وقتی حرفمان به دعا و مناجات رسید، گفت : به خداوندیِ خدا قسم، من تمام زیبایی های خدا رو توی دعای کمیل میبینم.
🗣راوی: جناب آقای حسن کاربخش
#شهید_مهرداد_خواجویی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
📷 عکس نوشته | خاطره ای از شهید مهرداد خواجویی
#شهید_مهرداد_خواجویی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
💠احترام به مادر
♦یک بار هم که با هم مرخصی داشتیم، رفتیم تهران. مهرداد درِ خانهشان را زد و منتظر ماند تا در را باز کنند. من چند قدم عقبتر از او ایستاده بودم.
♦همین که مادرش در را باز کرد، پرید توی بغلش و صورتش را بوسید. مادرش از خوشحالیِ دیدن او مات و مبهوت جلوی در ایستاده بود!
♦مهرداد همانجا، جلوی در، پیش پای مادرش نشست روی زمین و پاهایش را بوسید!
♦به روایت آقای حسن کاربخش
#شهید_مهرداد_خواجویی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
🔹دعای کمیل
🔻مداح که میگفت: «اللّهم اِنّی اَسئَلُکَ بِرَحمَتِک.. » صدای گریه ی مهرداد به هوا میرفت ، تا آخر دعا؛ گویی اصلاً نمی توانست جلوی گریه اش را بگیرد.
🔻یک روز که با هم بودیم و از هر دری با هم حرف میزدیم ، با شوخی بهش گفتم: راستی پسر! چرا وقتی دعا میخونی، اینقدر گریه می کنی؟
🔻اول نمیخواست جوابم را بدهد، اما وقتی حرفمان به دعا و مناجات رسید، گفت : به خداوندیِ خدا قسم، من تمام زیبایی های خدا رو توی دعای کمیل میبینم.
🗣راوی: جناب آقای حسن کاربخش
🍃#شهید_مهرداد_خواجویی
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
⚫️@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨