eitaa logo
🥀میدان صراط مستقیم🥀
463 دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
6.9هزار ویدیو
27 فایل
✨✨✨✨✨✨✨✨✨ لازم به ذکر است که: کپی برداشتن از مطالب میدان با ذکر صلواتی به نیت 🌸سلامتی و ظهور امام عصر عج🌸 آزاد میباشد ✨✨✨✨✨✨✨✨ #نذرظهورش بفرستید#صلوات 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 #اللهم_صلی_علی_محمدوآله_محمدوعجل_فرجهم ✨✨✨✨✨✨✨✨✨
مشاهده در ایتا
دانلود
رهروان این ره نه پیر بودند! نه سیر شده از دنیا! تنها عاشق بودند... 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem
عکس مربوط به مرمت سازی گنبد حرم حضرت زینب(س) 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem
🕊 سال ۱۳۹۷قبل از اینکه ماموریتش در سوریه تمام شود،تماس گرفت،گفت:«مادر،یکی از دوستانم با پدر و مادرش قراره بیان سوریه،شما هم آماده بشین با پدر بیایین.»هماهنگی های لازم انجام شد و رفتیم سوریه و مهمان شهر دمشق شدیم. از هواپیما که داشتیم پیاده می شدیم،دل توی دلم نبود.هم دلتنگ وحید بودم وهم بیقرار حرم حضرت زینب(س). برای من مانند یک رویا بود.اصلا باورم نمیشد. به همسرم گفتم:«آقا باورت می شه اومدیم پابوس بی بی؟ من که تا تو حرمش نرم وزیارتش نکنم آروم نمیشم.» گفت:«راست می گی خانوم،باور کردنی نیست.توی این شلوغی جنگ یک نعمته که تونستیم بیاییم.» وحید در دمشق دوستان زیادی داشت.وقتی مارا به همراه وحید دیدند و متوجه شدند پدر و مادر او هستیم، خیلی احترام و عزت گذاشتند.از رفتارشان. معلوم بود آقا وحید را خیلی دوست دارند.برای خرید به بازار رفتیم.چون بچه ها راه بلند بودند جلو تر می رفتند.از پشت سر به قد و بالای وحید نگاه میکردم و لذت می‌بردم.داشتیم می‌رفتیم که یکی از همراهان وحید رو کرد به من و گفت:«حاج خانوم شما نمی خواین به ما شیرینی بدین؟» پرسیدم:«شیرینی برای چی؟» گفت:«برای دوماد کردن آقا وحید دیگه!دومادش کنین، یه شیرینی هم به ما بدین.» گفتم:«آقا وحید هر زمان بخواد،به روی چشم،دومادش میکنیم.ما هم خیلی دوست داریم چنین روزی رو ببینیم!» مادر شهید 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem
🌷🍃🕊🌷🍃🕊 تو که از دیدن هر منظره دلخواه تری میتوانی به نگاهی دل ما را ببری...💔 📸تصاویر هایی از شهید وحید زمانی نیا محافظ شهید حاج قاسم سلیمانی 🌹 ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌ 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem
عکس مربوط به مرمت سازی گنبد حرم حضرت زینب(س) محافظ سردار عزیزمون حاج قاسم سلیمانی 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem
🕊 سال ۱۳۹۷قبل از اینکه ماموریتش در سوریه تمام شود،تماس گرفت،گفت:«مادر،یکی از دوستانم با پدر و مادرش قراره بیان سوریه،شما هم آماده بشین با پدر بیایین.»هماهنگی های لازم انجام شد و رفتیم سوریه و مهمان شهر دمشق شدیم. از هواپیما که داشتیم پیاده می شدیم،دل توی دلم نبود.هم دلتنگ وحید بودم وهم بیقرار حرم حضرت زینب(س). برای من مانند یک رویا بود.اصلا باورم نمیشد. به همسرم گفتم:«آقا باورت می شه اومدیم پابوس بی بی؟ من که تا تو حرمش نرم وزیارتش نکنم آروم نمیشم.» گفت:«راست می گی خانوم،باور کردنی نیست.توی این شلوغی جنگ یک نعمته که تونستیم بیاییم.» وحید در دمشق دوستان زیادی داشت.وقتی مارا به همراه وحید دیدند و متوجه شدند پدر و مادر او هستیم، خیلی احترام و عزت گذاشتند.از رفتارشان. معلوم بود آقا وحید را خیلی دوست دارند.برای خرید به بازار رفتیم.چون بچه ها راه بلند بودند جلو تر می رفتند.از پشت سر به قد و بالای وحید نگاه میکردم و لذت می‌بردم.داشتیم می‌رفتیم که یکی از همراهان وحید رو کرد به من و گفت:«حاج خانوم شما نمی خواین به ما شیرینی بدین؟» پرسیدم:«شیرینی برای چی؟» گفت:«برای دوماد کردن آقا وحید دیگه!دومادش کنین، یه شیرینی هم به ما بدین.» گفتم:«آقا وحید هر زمان بخواد،به روی چشم،دومادش میکنیم.ما هم خیلی دوست داریم چنین روزی رو ببینیم!» مادر شهید 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem
🌷🍃🕊🌷🍃🕊 تو که از دیدن هر منظره دلخواه تری میتوانی به نگاهی دل ما را ببری...💔 📸تصاویر هایی از شهید وحید زمانی نیا محافظ شهید حاج قاسم سلیمانی ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌ 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem
﴾﷽﴿ «از دامن زن مرد به معراج می‌رود» این جمله‌ی امام خمینی(ره) وقتی برایم معنی پیدا کرد که خبر شهادت آقا وحید رو بهم دادند... . اون لحظه‌ای که بدون توجه به اطرافم بی امان اشک می‌ریختم! بی تابی و دلتنگی امانم را بریده بود. هرچه گریه می‌کردم آرام نمی‌شدم. انگار قلب و جگرم می‌سوخت. در میان بی‌قراری‌هایم دستانِ پر از مهرش را روی دستانم حس کردم. نگاهش کردم، نگاهم کرد. دستی به سر و صورتم کشید و گفت: «دخترم ناراحت نباش، بی‌تابی نکن، انقدر گریه نکن وحید الان پیش امام حسینه، همون جایی که دوست داشت. آروم باش، تمام نگرانی من تویی، کمتر اشک بریز. جای بدی که نرفته، هدیه‌ای ناقابل تقدیم خدا کردیم تو هم راضی باش عزیزم.» چقدر بزرگ بود، چقدر روحِ عظیمی داشت. چقدر آرامم کرد. انگار فرشته‌ای بود از جانب خدا... عطرِ بهشتی وحید را همراه خود داشت. عجب جمله‌ی درستی؛ امام راست می‌گفت. وحید از دامن پاک مادرش به معراج رفت... ✍ راوی: مادربزرگوار شهید 🍃 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨✨
از تمامی خانواده، بستگان و دوستان می خواهم که پشتيبان انقلاب اسلامی باشند و رهبر معظم انقلاب را در این راه پر خطر تنها نگذارند تا ان شاء الله پرچم نظام اسلامی به دستان مبارک امام زمان (عج) برسد. من در این راه هیچ ترسی از مرگ ندارم زیرا راه ما حق است و دشمنانمان باطل. 🍃 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨✨
سال ۱۳۹۷قبل از اینکه ماموریتش در سوریه تمام شود،تماس گرفت،گفت:«مادر،یکی از دوستانم با پدر و مادرش قراره بیان سوریه،شما هم آماده بشین با پدر بیایین.»هماهنگی های لازم انجام شد و رفتیم سوریه و مهمان شهر دمشق شدیم. از هواپیما که داشتیم پیاده می شدیم،دل توی دلم نبود.هم دلتنگ وحید بودم وهم بیقرار حرم حضرت زینب(س). برای من مانند یک رویا بود.اصلا باورم نمیشد. به همسرم گفتم:«آقا باورت می شه اومدیم پابوس بی بی؟ من که تا تو حرمش نرم وزیارتش نکنم آروم نمیشم.» گفت:«راست می گی خانوم،باور کردنی نیست.توی این شلوغی جنگ یک نعمته که تونستیم بیاییم.» وحید در دمشق دوستان زیادی داشت.وقتی مارا به همراه وحید دیدند و متوجه شدند پدر و مادر او هستیم، خیلی احترام و عزت گذاشتند.از رفتارشان. معلوم بود آقا وحید را خیلی دوست دارند.برای خرید به بازار رفتیم.چون بچه ها راه بلند بودند جلو تر می رفتند.از پشت سر به قد و بالای وحید نگاه میکردم و لذت می‌بردم.داشتیم می‌رفتیم که یکی از همراهان وحید رو کرد به من و گفت:«حاج خانوم شما نمی خواین به ما شیرینی بدین؟» پرسیدم:«شیرینی برای چی؟» گفت:«برای دوماد کردن آقا وحید دیگه!دومادش کنین، یه شیرینی هم به ما بدین.» گفتم:«آقا وحید هر زمان بخواد،به روی چشم،دومادش میکنیم.ما هم خیلی دوست داریم چنین روزی رو ببینیم!» مادر شهید 🍃 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨
﴾﷽﴿ . «از دامن زن مرد به معراج می‌رود» این جمله‌ی امام خمینی(ره) وقتی برایم معنی پیدا کرد که خبر شهادت آقا وحید رو بهم دادند... . اون لحظه‌ای که بدون توجه به اطرافم بی امان اشک می‌ریختم! بی تابی و دلتنگی امانم را بریده بود. هرچه گریه می‌کردم آرام نمی‌شدم. انگار قلب و جگرم می‌سوخت. در میان بی‌قراری‌هایم دستانِ پر از مهرش را روی دستانم حس کردم. نگاهش کردم، نگاهم کرد. دستی به سر و صورتم کشید و گفت: «دخترم ناراحت نباش، بی‌تابی نکن، انقدر گریه نکن وحید الان پیش امام حسینه، همون جایی که دوست داشت. آروم باش، تمام نگرانی من تویی، کمتر اشک بریز. جای بدی که نرفته، هدیه‌ای ناقابل تقدیم خدا کردیم تو هم راضی باش عزیزم.» چقدر بزرگ بود، چقدر روحِ عظیمی داشت. چقدر آرامم کرد. انگار فرشته‌ای بود از جانب خدا... عطرِ بهشتی وحید را همراه خود داشت. عجب جمله‌ی درستی؛ امام راست می‌گفت. وحید از دامن پاک مادرش به معراج رفت... ✍ راوی: مادربزرگوار شهید 🍃 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ⚫️@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨✨
سال ۱۳۹۷قبل از اینکه ماموریتش در سوریه تمام شود،تماس گرفت،گفت:«مادر،یکی از دوستانم با پدر و مادرش قراره بیان سوریه،شما هم آماده بشین با پدر بیایین.»هماهنگی های لازم انجام شد و رفتیم سوریه و مهمان شهر دمشق شدیم. از هواپیما که داشتیم پیاده می شدیم،دل توی دلم نبود.هم دلتنگ وحید بودم وهم بیقرار حرم حضرت زینب(س). برای من مانند یک رویا بود.اصلا باورم نمیشد. به همسرم گفتم:«آقا باورت می شه اومدیم پابوس بی بی؟ من که تا تو حرمش نرم وزیارتش نکنم آروم نمیشم.» گفت:«راست می گی خانوم،باور کردنی نیست.توی این شلوغی جنگ یک نعمته که تونستیم بیاییم.» وحید در دمشق دوستان زیادی داشت.وقتی مارا به همراه وحید دیدند و متوجه شدند پدر و مادر او هستیم، خیلی احترام و عزت گذاشتند.از رفتارشان. معلوم بود آقا وحید را خیلی دوست دارند.برای خرید به بازار رفتیم.چون بچه ها راه بلند بودند جلو تر می رفتند.از پشت سر به قد و بالای وحید نگاه میکردم و لذت می‌بردم.داشتیم می‌رفتیم که یکی از همراهان وحید رو کرد به من و گفت:«حاج خانوم شما نمی خواین به ما شیرینی بدین؟» پرسیدم:«شیرینی برای چی؟» گفت:«برای دوماد کردن آقا وحید دیگه!دومادش کنین، یه شیرینی هم به ما بدین.» گفتم:«آقا وحید هر زمان بخواد،به روی چشم،دومادش میکنیم.ما هم خیلی دوست داریم چنین روزی رو ببینیم!» مادر شهید 🍃 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🛣میدان صراط مستقیم🛣 ✨@maidan_sarat_mostageem ✨✨✨✨✨✨✨